استاد اقتصاد دانشگاه اوسنابروک آلمان در گفتوگو با ایلنا:
صادرات نفت صفر نمیشود/ ترویج یورو و یوان حربه دلار را خنثی میکند/ راهبرد اصلی دولت افزایش تولید ملی باشد/ الگوی نئولیبرالی اقتصاد را در شرایط بحران نگه خواهد داشت
استاد اقتصاد دانشگاه اوسنابروک آلمان اظهار داشت: ترویج یورو و پول چین در بازار جهانی راه مهمی است که در هرصورت باید دیر یا زود طی شود و حربه قدرتمند دلار را که آمریکا از آن سوء استفاده میکند و آن را بعنوان حربه سیاسی برای پیاده کردن منافع امپریالیستی خود بکار میبرد، خنثی کند. در حال حاضر 80 در صد تجارت جهانی بوسیله دلار انجام میگیرد و این موقعیت انحصاری دلار است که به آمریکا امکان تحریم علیه کلیه کشورهایی که با این کشور به نحوی درگیر هستند را میدهد.
پروفسور محسن مسرت استاد اقتصاد دانشگاه اوسنابروک آلمان است. وی علاوه بر اقتصاد در مباحث انرژی و اقتصاد سیاسی نیز صاحب نظر است و در ایران نیز چند کتاب از وی چاپ شده است. مسرت در گفتوگو با ایلنا به بررسی موضوعات مختلف کشور مانند قرار دادگاه لاهه، تحریمهای آمریکا و راههای مقابله با آن و نیز مسائل داخلی مانند نوسانات ارزی پرداخته است. وی معتقد است ایران با همکاری اروپا میتواند امریکا را منزوی کند. مسرت همچنین با انتقاد از الگوی نئولیبرالی در اقتصاد، آن را عامل تدوام شرایط بحرانی دانست.
در ادامه مشروح گفتوگوی ایلنا با محسن مسرت را میخوانید:
نظرتان در مورد رای دادگاه لاهه که در 11 مهر ماه صادر شد، چیست؟
بنظر من رای دادگاه لاهه حداقل دو پیامد عمده دارد؛ اول اینکه آمریکا به لغو تحریمها در مواردی که به سلامت و امنیت شهروندان ایرانی صدمه وارد میکند محکوم شد. بدین منوال کالاهای کشاورزی، پزشکی و تجهیزات هواپیمای مسافری نمیتوانند از جانب آمریکا تحریم شوند. دوم اینکه اصولا مقوله تحریم از طرف یک کشور و آن هم بدون حمایت جامعه ملل برای اولین بار از جانب یک ارگان حقوقی جامعه ملل بالنفسه مورد سوال قرار گرفت.
رای دادگاه لاهه امکانات جدیدی برای مقابله با زورگوئی آمریکا بوجود آورد
آیا در صورت امتناع از رای دادگاه لاهه خسارتی متوجه دولت آمریکا خواهد بود؟
دادگاه لاهه خود بخود ابزاری برای اجرای رای خود ندارد. در بهترین حال این شورای امنیت سازمان ملل است که میتواند کشوری را به پرداخت خسارت محکوم کند، این نیز عملا در مورد ایالات متحده قابل اجرا نیست چون این کشور میتواند اینگونه تصمیمات شورای امنیت را وتو کند. علیرغم اینکه آمریکا در صورت امتناع از رای دادگاه لاهه مجبور به پرداخت خسارت نخواهد شد، رای دادگاه از جنبه سیاسی، اخلاقی و حتی حقوقی بی تاثیر نیست.
از یک طرف شرکتهای کوچک و متوسطی که با ایران روابط اقتصادی دارند و علیرغم اینکه در آمریکا فعالیت اقتصادی پررنگی ندارند اما به علت تهدیدهای آمریکا دچار تردید شده بودند میتوانند با اطمینان بیشتری به ادامه روابط اقتصادی خود با ایران بپردازند. از طرف دیگر شرکتهای بزرگ اقتصادی نیز میتوانند در صورتی که از طرف دادگاههای آمریکا به پرداخت جریمه محکوم شوند با استناد به رای دادگاه لاهه مقابله کنند.
اینکه آیا برای نمونه شرکت فرانسوی توتال این راه را انتخاب کند یا نه مسئله دیگری است. مهم این است که با رای دادگاه لاهه امکانات جدیدی برای مقابله با زورگوئی آمریکا بوجود آمده است.
ترویج یورو و یوان چین حربه دلار را خنثی میکند
اتحادیه اروپا در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل اقدامات جدیدی را برای جلوگیری از اثرات تخریبی تحریمهای آمریکا علیه ایران اعلام نمود. نظرتان در این باره چیست؟
همان طوری که انتظار میرفت اتحادیه اروپا در نیویورک اعلام کرد در حمایت از حفظ برجام تصمیم گرفته است، از همین روی نهاد اختصاصی جدیدی به منظور تجارت پایاپای اتحادیه با ایران تاسیس میکند. وظیفه این نهاد این است که دلار را در حلقه تجارت با ایران حذف نماید، طرفداران سرسخت هژمونی آمریکا بلافاصله به انتقاد این تصمیم اتحادیه اروپا پرداختند و ایجاد چنین موسسهای را غیرممکن خواندند.
وزیر امور خارجه آلمان هایکو ماس پا را از این تصمیم اتحادیه اروپا فراتر گذاشت و پیشنهاد کرد که اتحادیه اروپا صندوق پول اروپائی با اتکا به یورو در کنار صندوق پول جهانی که تحت کنترل آمریکا و دلار میباشد بوجود آورد. بنظر من هر دو این موسسات هم نهاد اختصاصی تجارت پایاپای با ایران و هم صندوق اروپائی پول نه تنها عملی هستند، بلکه تصمیمات بسیار مهمی میباشند که میتواند نقش سلطهگری آمریکا را در جهان تضعیف کند.
ترویج یورو و پول چین در بازار جهانی راه مهمی است که در هرصورت باید دیر یا زود طی شود و حربه قدرتمند دلار را که آمریکا از آن سوء استفاده میکند و آن را بعنوان حربه سیاسی برای پیاده کردن منافع امپریالیستی خود بکار میبرد، خنثی کند. در حال حاضر 80 در صد تجارت جهانی بوسیله دلار انجام میگیرد و این موقعیت انحصاری دلار است که به آمریکا امکان تحریم علیه کلیه کشورهایی که با این کشور به نحوی درگیر هستند را میدهد.
صادرات نفت صفر نمیشود/ تجارت خارجی کاهش مییابد
با توجه به نزدیکی به نوامبر و آغاز تحریمهای نفتی و بانکی آیا بنظر شما آمریکا موفق به صفر رساندن صادرات نفت ایران خواهد شد؟ در مورد تحریمهای بانکی چه میتواند انجام دهد؟
خیر؛ بنظر من امکان جلوگیری کامل از صادرات نفت ایران وجود ندارد. چین و هندوستان که جزو خریداران عمده نفت ایران هستند به معاملات نفتی خود ادامه خواهند داد. اتحادیه اروپا نیز به احتمال بسیار قوی با تاسیس نهاد اختصاصی جدید که در شرف انجام است، امکان تکنیکی معاملات نفتی با ایران را در هفتههای آینده بوجود خواهد آورد.
البته شماری از کشورهای وارده کنند نفت ایران مانند کشورهای اروپای شرقی که وابستگی شدیدی به آمریکا دارند علیرغم تصمیم اتحادیه اروپا در حفظ برجام به احتمال بسیار زیاد معاملات نفتی و غیرنفتی خود را با ایران قطع خواهند کرد و شکی هم نیست که بانکهای جهانی نیز از در اختیار گذاردن امکانات خود برای معاملات نفتی و غیرنفتی با ایران خودداری خواهند کرد و لذا صادرات نفت و واردات کالاهای اساسی و در کل تجارت خارجی ایران کاهش خواهد یافت
روسیه در پی دفاع بدون قید و شرط از ایران نیست
گویا روسیه اعلام کرده، میتواند کاهش نفت ایران را جبران کند، این نشانده موضع دوگانه روسیه در قبال ایران نیست؟
در صورت صحت، این خبر این موضع روسیه چنان هم اعجاب انگیز نیست و برعکس نشان میدهد که روسیه در پی دفاع بدون قید و شرط از ایران و یا هرکشور دیگری نیست بلکه از منافعی ملی و یا حکومتی روسیه دفاع میکند، در سوریه در حفظ رژیم این کشور با ایران متحد است، اما با اسرائیل هم همکاریهایی دارد که قطعا سبب خشنودی دولت ایران نمیباشد. از نظر من ایران هم تنها با تکیه به معیارهای دفاع از منافع ملی میتواند سیاست خارجی را تنظیم نماید و نه بخاطر خشنودی این گروه یا آن گروه، این کشور و آن کشور.
تغییر سیاستهای سلطهگرانه آمریکا بعید است
به نظر شما ایران در مقابل تحریمهای آمریکا سیاست مصالحه را در پیش میگیرد یا مقابله؟
جواب به این سئوال شما کار ساده ای نیست، فرض کنیم که جمهوری اسلامی قصد مصالحه با آمریکا را داشته باشد و در این زمینه اقدامات اعتمادسازی هم انجام دهد. در این صورت معنی سیاست مصالحه این خواهد بود که جمهوری اسلامی آمادگی خود را برای گفتوگوی مجدد با آمریکا درباره برجام اعلام نماید. اما آیا ترامپ حاضر خواهد شد دست به اعتمادسازی بزند و تحریم ها را لغو کند؟ اگر هم دولت آمریکا در قبال آمادگی ایران برای تجدید نظر در برجام عکسالعمل مثبتی نشان دهد در این صورت غائله تغییر رژیم و زیاده خواهیهای اسرائیل و عربستان خاتمه خواهند یافت؟ با توجه به ریشههای عمیق درگیری نو محافظهکاران و راهبرد ایجاد درگیری نظامی مجتمع صنعتی-نظامی آمریکا در جهان و بخصوص در خاورمیانه بعید بنظر میرسد که آمریکا سیاستهای سلطه گرایانه خود را تغییر دهد.
اصولا برنامه هستهای ایران برای نو محافظه کاران هیچ وقت هدف اصلی نبوده بلکه دستاویزی برای تغییر رژیم در ایران بوده است. لذا حتی اگر جمهوری اسلامی تمایل به مصالحه داشته باشد، آمریکا بهانههای جدیدی را مطرح خواهد کرد و سیاست درگیری با ایران را ادامه خواهد داد. البته این تعبیر از سیاست آمریکا بدین معنی نیست که برای ایران گزینهای بجز مقابله با آمریکا باقی نمیماند. بنظر من راهبردهای ایزوله کردن آمریکا و متحدین منطقهای او هنوز زیاد است.
اشاره به راهبردهای ایزوله کردن امریکا کردید، این از چه کانالهایی صورت میگیرد؟
اینکه ایران میتواند به همکاریهای خود با اتحادیه اروپا به منظور کم رنگ کردن پیامدهای تحریمها ادامه دهد و به اروپا برای نمونه پیشنهاد همکاری در زمینههای مختلف بدهد. این زمینهها عبارتند از جلوگیری از مهاجرت به اروپا و جلوگیری از تغییر آبوهوا با نوسازی الگوی مصرف انرژی و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر در ایران و غیره.
علاوه بر آن جمهوری اسلامی میتواند اتحادیه اروپا را به همکاری با ایران برای ایجاد منطقه خالی از تسلیحات کشتار جمعی دعوت کند. این امکانات البته با مشکلات بخصوص خود همراه هستند و شاید هم بعضی از آنها فقط در درازمدت قابل تحققاند. اما طرح چنین گزینههایی بالنفسه متحدین آمریکا و خود این کشور را که بطور قطع به مخالفت با این گونه طرحهای صلح جویانه خواهد پرداخت را به انزوای بیشتر خواهد کشید و جهانیان را متوجه دورنماهای صلح جویانه برای کل منطقه خواهد کرد.
راهبرد اصلی دولت افزایش تولید ملی باشد
مایلم قدری به اوضاع اقتصادی ایران بپردازیم، لذا میخواستم نظرتان را درباره پیامدهای ارزی، تحریم نفت که از ماه نوامبر شروع خواهد شد را بدانم. آیا نرخ ارز جهش پیدا خواهد کرد و در این صورت عواقب این جهش کدامند؟
اینکه با کاهش صادرات نفتوگاز درآمدهای ارزی نیز کاهش پیدا میکند و با توجه به ساختار کالاهای وارداتی موجود تقاضای ارز کاهش پیدا نمیکند، نرخ ارز افزایش خواهد یافت، امری کاملا بدیهی است. اما شدت آن قابل پیشبینی نیست و بستگی به فضای موجود و عکسالعمل صاحبان نقدینگی دارد. اما دولت میتواند در این زمینه برای جلوگیری از جهش و بخصوص پیامدهای منفی افزایش جهشی با اقداماتی هدفمند فعال شود.
مهمترین اقدام دولت در این زمینه مهار واردات کالاهای لوکس و محدود نمودن واردات به کالاهای مصرفی ضروری از قبیل داروهای غیرقابل تولید در داخل و کالاهای صنعتی است که به رشد تولیدات داخلی کمک میکنند. در حقیقت راهبرد اصلی دولت در این شرایط بیش از همیشه افزایش تولید داخلی، افزایش تولید داخلی و باز هم افزایش تولید داخلی است.
الگوی موجود نئولیبرالی اقتصاد را در شرایط بحران نگه خواهد داشت
تحولات بازار ارز و سیاستهای بانک مرکزی مانند اجازه واردات ارز را چگونه ارزیابی میکنید؟
ورود ارز فقط از طریق صدور کالا امکان پذیر است و اگر سیاستی برای واردات ارز وجود داشته باشد همان افزایش تولید داخلی و صادرات کالاهایی است که در بازار جهانی با افزایش نرخ ارز موقعیت رقابتی پیدا میکنند. اما اگر مقصودتان آن سیاست ارزی دولت باشد که با کنترل نرخ افزایشی ارز، نقدینگیهای موجود در بازار و در دست ثروتمندان را به بانک مرکزی و صندوق دولت برگرداند، این البته سیاستی است که فقط در شرایط اضطراری و کوتاه مدت قابل اجرا است و نمیتواند روش دائمی یک اقتصاد سالم و پایدار باشد.
این رویه از یک طرف تورم را کم و درآمد دولت را افزایش میدهد و نوعی مالیات غیررسمی بر ثروت صاحبان نقدینگی میباشد ولی از طرف دیگر افزایش شدید قیمت کالاهای وارداتی ضروری را به همراه دارد که میتواند به رشد تولید داخلی صدمه وارد کند. چنین سیاستی در هرصورت جزو اقدامات کنشی و غیراصولی اقتصاد ملی است که ممکن است در کوتاه مدت یک روزنه را پرکند ولی در جاهای دیگر چندین روزنه جدید بوجود میآورد.
باز هم تاکید میکنم؛ تا زمانی که دولت الگوی موجود نئولیبرالی بازار کاملا آزاد واردات لجام گسیخته را از طریق الگوی حمایت هدفمندانه از تولید و افزایش قدرت خرید داخلی جایگزین نکند، همیشه در شرایط بحرانی درجا خواهد زد و به استفاده از روشهای غیر اصولی پناه خواهد برد.
رانت خواری قدرت خرید انبوه داخلی را کاهش داده است
برای کنترل نوسانات و رانت ایجاد شده در بازار چه پیشنهادهایی ارایه میکنید؟
رانت خواری مهمترین ریشه بحران اقتصادی و نیز بحران اجتماعی است. رانت شامل کلیه درآمدهای یکجانبه و بدون ارائه متقابل کالا و خدمات یعنی بمعنی واقعی کلمه درآمدهای باد آورده از طریق بورسبازی در بازار سرمایه و بخصوص بورس بازی در بازار زمین واملاک است. علاوه بر آن نهادهای انحصاری تولیدی و خدمات و تجاری شبه خصوصی نیز شدیدا سبب ایجاد درآمدهای رانتی میشوند. این نوع درآمدها به کاهش قدرت خرید انبوه داخلی و افزایش کالاهای لوکس واردتی دامن میزند و در اولین فرصت شرایط تورمی راه فرار سرمایه را در پیش میگیرد و نرخ ارز را به گونه جهشی افزایش میدهد.
علاوه بر این سطح مزد دامپینگ نیز باعث افزایش درآمد رانتی سرمایهداران است. همه نوع این درآمدهای رانتی نهایتا انعکاس انتقال ثروت از دست اقشار و طبقات فقیر و متوسط اما فعال به طرف طبقات ثروتمند و بخش عمده آنها از نظر اقتصادی غیر فعال جامعه میباشد که این انتقال ثروت را میتوان ریشه بحران شدید اجتماعی دانست.
بنابراین اگر درباره ابعاد و منابع رانت به گونه مطرح شده شکی نباشد، راهحلهای مبارزه با رانتخواری نیز قابل تعریف خواهد بود، افزایش حداقل دستمزد کارگران و کارمندان، افزایش تصاعدی مالیات بر افزایش قیمت زمین و خشک کردن ریشه رانتهای سوداگری در زمین، مستغلات و بالاخره مالیات بر کالاهای لوکس وارداتی.
گفتوگو: توحید ورستان