شیرزاد:
تعاونیهای تولید کشاورزی به مثابه یک سیستم مدیریتی در زنجیره تولید هستند
مدیرعامل و رییس هیئت مدیره سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور گفت: تعاونیهای تولید کشاورزی را باید به مثابه یک سیستم مدیریتی، مرکب از خرده سیستمهای مدیریتی در بطن زنجیره تولید تحلیل کرد.
به گزارش ایلنا، حسین شیرزاد مدیرعامل و رییس هیئت مدیره سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور امروز شنبه مورخ هفتم مهرماه ۱۳۹۷ با حضور در مجمع عمومی سالیانه اتحادیه مرکزی شرکتهای تعاونی تولید روستایی کشور، طی سخنانی به تبیین شبکه مدیریت سیستمیک تعاونیهای تولید کشاورزی پرداخت.
وی در این جلسه اظهار داشت: تعاونیهای تولید کشاورزی را باید به مثابه یک سیستم مدیریتی، مرکب از خرده سیستمهای مدیریتی در بطن زنجیره تولید تحلیل کرد.
وی تأکید کرد: انواع روابط اجتماعی متقابل در تعاونیهای تولید کشاورزی مانند رابطه خویشاوندی، وابستگیهای قومی، نژادی، قبیلهای، همسایگی و غیره که در شکلگیری شبکههای اعتماد، پیوندهای میان و بین گروهی، انسجام و پایداری تعاونیهای تولید کشاورزی و مآلاً در باز تولید سرمایه اجتماعی موثرند، به جهت قوام بخشیدن به یک ظرفیت حقوقی تحت عنوان "تعاونی تولید کشاورزی"، همگی بعنوان بخشی از مقولات مربوط به مناسبات مدیریتی حاکم بر این واحدها قلمداد میشوند که گاهی نهادینه شده بصورت رسمی (قانونی) و گاهی نیز عرفی و زمانی بصورت اشکال آمورف (بیشکل) میبایست به مفهوم دانش انباشته تاریخی باید تلقی گردد.
رئیس سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران افزود : انتظار اولیه این بود که هژمونی مدیریت خانوادگی مالکین اراضی(سیستم روابط مبتنی بر پدرسالاری) در تعاونیها به تدریج کم رنگ شده و شاهد تسلط مدیران جوان تکنوکرات در تعاونیهای تولید کشاورزی باشیم ولی متأسفانه طی چهل سال اخیر روند این جابجایی با کندی پیش رفته و به نظر من خانوارهای مالک، با نگره اقتصاد دهقانی با جان سختی در برابر نوسازی مدیریتی تعاونیهای تولید کشاورزی مقاومت کردهاند و لذا تفکیک میان مالکیت و مدیریت این واحدها در ۳/۵ میلیون هکتار از اراضی تحت اختیار این واحدها بطور کامل اتفاق نیافتاده و بحران ناکارآمدی مدیریتی را در این واحدها عمیق تر کرده است.
معاون وزیر جهادکشاورزی بیان داشت : در حقیقت مدیریت تعاونیهای تولید کشاورزی حاوی ترکیبی از خرده نظامهای مدیریتی در درون خود است که عبارتند از :مدیریت تولید که تولید محصولات کشاورزی را عهدهدار بوده و دربردارنده خرده نظامهای مدیریتی کوچکتر شامل مدیریت خاک ، مدیریت تغذیه نباتات ، مدیریت آبیاری ، مدیریت عملیات کشت و کار ، مدیریت آفات و بیماری ها ، مدیریت برداشت و مدیریت فعالیتهای پس از برداشت است، مدیریت پشتیبانی خدمات تولید که خدمات پشتیبانی مورد نیاز را در دسترس بهرهبرداران قرار داده این خدمات میتوانند به خدمات پیشین و پسین زراعی نظیر سرمایهپذیر نمودن این واحدها، ریسک پذیر کردن آنها، تبدیل، تکمیل و نگهداری ؛ انبارداری و فرآوری نیز گسترش یابند، مدیریت بازرگانی داخلی و تجارت خارجی که اولاً نیازهای واحد بهرهبرداری و نهادههای مورد نیاز برای تولید را از بازار تأمین نموده و ثانیاً به واسطه مکانیزمهای بازاررسانی و بازاریابی ، محصولات بدست آمده را به فروش میرساند و در عین حال سرمایه در گردش تجاری لازم را (یا بصورت درونزای متکی به خویش و یا به کمک سیستمهای تجاری حد واسط و دلالی) فراهم میکند، مدیریت منابع پایه که به لحاظ ذات ارگانیک تولید در نظامهای بهرهبرداری کشاورزی، توازن ، حفظ و پایش مستمر از منابع پایه مورد بهرهبرداری را ضروری میکنند و مدیریت تحقیق و توسعه واحد بهرهبرداری که برنامههای آتی، دگردیسی در نظام بهرهبرداری، طراحی فرایند گذار، مدیریت تغییر و همگرایی نظام بهرهبرداری را با تغییرات سیال در محیطهای پیرامونی، تنظیم میکند.
این مقام مسئول یاد آور شد: در حال حاضر عمده این خرده سیستم های مدیریتی در تعاونی های تولید کشاورزی کشور دچار مشکل بوده به اعتقاد بنده، تبیین صحیح مدیریت پنجگانه مذکور در تعاونیهای تولید کشاورزی به ارتقای سطح تکنولوژیک این واحدها میانجامد. اما فنآوری ، تنها بهرهمندی از شقوق کشاورزی دقیق یا مکانیزاسیون یا کاربرد ماشینآلات زراعی نظیر تراکتور ، تیلر ، کمباین و قس علیهذا نبوده بلکه طیف گستردهای اعم از کاربرد واریتههای اصلاح شده گیاهی ـ دامی ، سموم دفع آفات و بیماریهای گیاهی ، کودهای شیمیایی ، ریزمغذیها ، چگونگی تسطیح اراضی ، اندازههای مختلف شخم ، سیستمهای مدرن آبیاری ، میزان استفاده از تکنولوژی دیجیتال در علمیات مزرعه ، سیستمهای پیشرفته زهکشی و کشاورزی حفاظتی … را نیز شامل میشود...
شیرزاد تصریح کرد : در این سیستم مدیریتی، تکنولوژی ، مناسبات میان عامل تولید و محصول را تغییر میدهد . مثلا کاربرد ماشینآلات کشاورزی ، بدون کاهش تولید موجب صرفه جویی در بکارگیری نیروی انسانی میشود و یا کاربرد بذور اصلاح شده ، سموم و اصلاح ژنتیکی نژاد، بدون تغییر قابل ملاحظهای در کل عوامل تولید موجب افزایش بازدهی محصول خواهد شد.
وی ادامه داد : در این سیستم مدیریتی، تکنولوژی ، مناسبات میان عامل تولید و محصول را تغییر میدهد . مثلا کاربرد ماشینآلات کشاورزی ، بدون کاهش تولید موجب صرفه جویی در بکارگیری نیروی انسانی میشود و یا کاربرد بذور اصلاح شده ، سموم و اصلاح ژنتیکی نژاد، بدون تغییر قابل ملاحظهای در کل عوامل تولید موجب افزایش بازدهی محصول خواهد شد.
شیرزاد با تبیین مجمل سه دهه فعالیت تعاونیهای تولید کشاورزی و لزوم تفکیک امر تعاونی کردن تولید از تعاونی نمودن خدمات تولید، خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مشکلات تاریخی در این رابطه ، مسائل مطالعات زمینه یابی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مناطق استقرار این شرکتهاست و دوم ، مسائلی که به نحوه مدیریت، رفتار سازمانی و اداره و ارائه خدمات شرکتهای مذکور مربوط است.
وی در تکمیل این بخش از تحلیل خود اظهار داشت : مساله مالکیت زمین، پراکندگی و کوچک بودن اراضی کشاورزی، مشکل زیرساختها و زیربناهای تامین انتقال و ذخیره آب، مسئله تامین نهادهها و اعتبارات، قرار نگرفتن این واحدها در زنجیره ارزش، تبعیت نکردن کشاورزان از برنامه سالانه کشت شرکت، کمبود نیروی انسانی متخصص و تداخل وظایف با سایر نهادها و فقدان نگاه بازار محوری در این واحدها چه در حوزه تجارت داخلی و چه در بخش بازرگانی خارجی، دیگر چالشهای مدیریتی اینگونه واحدهاست.
شیرزاد در پایان، با ارائه راهکارهای عملی برای افزایش کارایی و اثربخشی فعالیتهای در حال انجام تعاونیهای تولید روستایی تأکید کرد: گریزی از بازبینی اهداف قانونی که برای تشکیل این شرکتها در نظر گرفته شده نیست. اساسنامه این شرکتها برای قرار گرفتن در زنجیره تولید نیاز به بازبینی محتوایی و مفهومی دارد. ارکان حاکمیت شرکتی این واحدها از منظر حقوقی نیاز به تجدید نظر اساسی دارد امری که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است.