به بهانه معرفی وزیر نیرو به مجلس؛
اردکانیان و علوم انسانی

متاسفانه این قصه پرغصه عقبماندگی و جبران مافات ازسوی سیاستگذاران کشورمان پس از این نیز همواره تداوم داشته و باعث شد تا این افراد همواره برای اثبات توانمندی و خودکفایی خود در برخی برههها به تفکر مهندسی و سازهای صرف متوسل شوند، بلکه اینگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته و سیمای متفاوتتری از آنچه که بودیم، به جهانیان ارائه دهند.
نگاهی به پروسه توسعه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نشان میدهد عمده سیاستگذاران این کشورها در برهههایی از زمان سعی کردهاند برای دستیابی به این بُتِ عیار، به متخصصین و کارشناسان حوزههای فنی و تجربی متوسل شوند. پنداری که رمز جلال و شکوه کشورهای توسعه یافته، در وجود بناهای عظیم و یا سازههای پیچیده مهندسی در این کشورها نهفته است! ازجمله این افراد در تاریخ کشورمان، عباس میرزاست. این ولیعهد قاجاری زمانی که در اوایل قرن نوزدهم از ارتش روس شکست خورد، برای پاسخ دادن به سوال «چرا ایران شکست خورد؟»، دلایل متعددی آورد و حتی نامهای به «ژوبر» کاردار وقت سفارت فرانسته در ایران نوشت. در نهایت وی علتالعلل و چاره کار را در نبود نیروهای کارآزموده در علوم نظامی و اسلحهسازی در کشور یافت. به همین منظور برای اولین بار تعدادی از دانش آموزان را به خارج از کشور جهت فراگیری علوم نظامی، علوم دقیقه و مهندسی راه شوسه فرستاد. غافل از اینکه واقعیت امر این است که شهروندان کشورهای اروپایی از سدهها پیش از ساخت این بناهای عظیم در شهرهایشان، شاهد تحولات ذهنی و فلسفی در نسبت خود با جهان اطراف بودند و ماحصل آن سالها بعد خود را در نوع و اندازه سازهها و معماری، و البته میزان تصرف در جهان هستی و طبیعت نشان داد.
متاسفانه این قصه پرغصه عقبماندگی و جبران مافات از سوی سیاستگذاران کشورمان پس از این نیز همواره تداوم داشته و باعث شد تا این افراد همواره برای اثبات توانمندی و خودکفایی خود در برخی برههها به تفکر مهندسی و سازهای صرف متوسل شوند، بلکه اینگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته و سیمای متفاوتتری از آنچه که بودیم، به جهانیان ارائه دهند.
به همین خاطر در بسیاری از موارد دست به ساخت سازه ها و یا مهندسی شهرهایی زدیم که اساساً توازنی با آنچه که واقعیت تاریخی و هستیشناسی ما بوده فاصله داشته و سیمایی کاریکاتورگونه به محیط اطراف ما داده است، و حتی در برخی از موارد باعث خسارتهای بنیادین به محیط اطراف ما و طبیعت شده است که از جمله آنها میتوان به وضعیت دریاچه ارومیه، سد گتوند، وضعیت معماری شهر تهران، آلودگی شهرهای کشور، ساخت صنایع بزرگ در مناطق کویری کشور و بسیاری دیگر اشاره کرد. اما امروز به نظر میرسد با وجود رسانههای اجتماعی متعدد در کشور و همراستای با آن افزایش سواد در میان شهروندان جامعه و شکلگیری سازمانهای مردم نهاد متعدد در بخشهای مختلف از جمله محیط زیست و البته تغییر گفتمان جهانی توسعه از گفتمان مبتنی بر توسعه ابزاری و سازهای به سمت گفتمان توسعه پایدار، شاهد نوعی «خودآگاهی محیط زیستی» در کشور هستیم. امری که اگرچه نطفههای آن در جامعه ما خیلی دیرتر از آنچه میبایست شکل گرفت، اما به نظر میرسد در حال حاضر جایگاهی ویژه در میان گفتمانهای موجود در کشور برای خود دست و پا کرده است.
با این حال نکته قابل تأمل این است که نگاهی به مفهوم توسعه پایدار و گفتمانهای زیست محیطی در کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که این گفتمان هیچگاه از آنچه که از آن تحت عنوان «علوم انسانی و اجتماعی» نام میبریم دور نبوده است؛ علومی که عمدتاً بدنبال ایجاد تناسب ذهنی و عملی میان انسان و محیط اطراف از جمله محیط زیست هستند. به عبارت دیگر، در متن این گفتمان جدید برخلاف گفتمان دوره توسعه ابزاری و سازهای، رابطه «سوژه – ابژه»گی میان انسان و جهان اطراف و طبیعت برقرار نیست که انسان برای تحمیل اراده و خواست خویش به دنبال چیرگی بر طبیعت و منابع زیستی و کنترل آن باشد. بلکه در این گفتمان جدید به نوعی ما شاهد رابطه «سوژه- سوژه» بین انسان و طبیعت هستیم. طبیعتی که به مانند انسان از هستی، حیات و ارزش مستقل برخوردار بوده و میتواند در یک رابطه تناسبی میان خود و انسان، باعث ایجاد زیستی پایدار برای انسان شود. بر همین اساس، رابطه مجموعههای عمرانی و مهندسی کشور ازجمله وزارت نیرو و سیاستگذاران آن در این عصر جدید میبایست همراه و همبسته با گفتمان موجود باشد. گفتمانی که پیش شرط بهرهگیری درست از آن، تسلط کارشناسان این مجموعه به حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در کنار علوم مهندسی در زمان اجرای پروژههاست. خوشبختانه به نظر میرسد با توجه به آنچه که در برنامه پیشنهادی وزیر نیرو آمده است، ما شاهد این امر در سیاستگذاریهای 4 سال آتی وزارت نیرو باشیم. چراکه در این برنامه پیشنهادی از سوی دکتر اردکانیان، ما شاهد کاربست مفاهیمی چون «استفاده از متخصصین علوم اجتماعی و انسانی»، «توجه به مدیریت به هم پیوسته آب، خاک و انرژی»، «ملحوظ داشتن طبیعت و محیط انسانی در اجرای پروژهها» و... هستیم، که پیش از این در گفتمان وزارت نیرو به عنوان یک امر نظری و عملی نیز غایب بود.
یادداشت: عبدالصمد محمودی- دکتری ارتباطات و کارشناس مسائل آب و انرژی