/یادداشتی از عبدالحسین وهاجی/
درس آیتالله هاشمی برای مدیران
همکاری نزدیک و تنگاتنگ بنده با ایشان بیشتر از زمان تشکیل شورای عالی بازسازی که به دستور امام خمینی(ره) بعد از اتمام جنگ تحمیلی ایجاد شده بود بر می گردد. دوران پرکار و پرتلاشی بود. یادم نمی رود هفته ای 2 یا سه بار برای بهبود وضعیت معیشتی مردم و تسهیل امور تجاری در شورای عالی بازسازی رفت و آمد می کردیم.
خرداد ماه 1368 بود که مرحوم (خیلی سخت است که این لفظ بکار برده شود اما باید باور کنیم که مرگ حق است و برای همه ما وجود دارد) آیت الله هاشمی رفسنجانی از من خواستند که برنامه های خودم را برای تصدی وزارت بازرگانی تهیه و آماده کنم.
از مرداد ماه به عنوان وزیر بازرگانی کارم را آغاز کردم، شرایط بعد از جنگ تحمیلی، سرعت بخشیدن در اصلاح و تنظیم سیاست ها و فعالیت های اجرائی متناسب با وضعیت حاکم بر مجموعه ، حذف برخی از مجوزهای صادراتی و وارداتی و...اموری بود که باید به آن توجه می شد.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در کارها بسیار دور اندیش و دارای شهامت و جسارت اتخاذ تصمیمات کلیدی و بزرگ بودند و این ویژگی خود پشتوانه ای برای کلیه وزرایی بود که در انجام مسئولیتشان نیاز داشتند.
در آن مقطع زمانی تصمیم به انجام سرمایه گذاری در پروژه های زیر بنائی بسیار مورد توجه قرار می گرفت. بخاطر دارم یکی از معضلات کشور در آن دوره خاموشی هایی بود که اتفاق می افتاد. ما در آن زمان 13 هزار مگاوات ظرفیت برق رسانی داشتیم و باید بگویم که توسعه شبکه برق رسانی عمدتا از همان زمان آغاز شد. پروژه های مختلفی اعم از معدن، پتروشیمی، سیلوسازی و .... که تضمین کننده تامین نیازهای کشور در آینده نزدیک، میان مدت و دراز مدت از بعد اقتصادی و امنیت غذایی بود که همواره مورد توجه و عنایت ایشان قرار می گرفت. توسعه و افزایش ظرفیت ذخیره سازی غلات بالاخص گندم از جمله مواردی بود که مورد پیگیری ایشان بود و طبیعتا مسئول اجرائی آن وزارت بازرگانی بود.
گشایش اعتبار برای مواد اولیه و کالاهای سرمایه ای در بخش تولید با سرعت انجام می شد و حتی برای کمک بیشتر به تولید طی مصوبه ای در سال 1370 به گمرک اجازه داده شد که کلیه کالاهای مورد نیاز بخش تولید بصورت قسطی و مدت دار ترخیص شود تا خلائی که در تولید ایجاد شده بود، مرتفع شود. یکی دیگر از نگرانی های ایشان وضعیت جوانان و نسل دوم کسانی بود که در خارج از کشور متولد شده بودند. چرا که در آن سالها رفت و آمد آنان به ایران با مشکل مواجه شده بود. در این مورد پذیرش 2 تابعیتی ها در دستور کار قرار گرفت و درنهایت جوانانی که با مشکل شناسنامه، گذرنامه و کلا برای رفت و آمد مواجه بودند، مرتفع شد.
هوش، ذکاوت قابل توجه و اطلاعات و معلوماتشان بسیار وسیع بود و ایشان قبل از ورود به هرجلسه در خصوص موضوع مورد نظر مطالعه می کردند و با آمادگی کامل در جلسات حضور می یافتند به نحوی که در مواردی کارشناس مربوطه در مقابل سئوالهای متعدد ایشان توان پاسخگویی نداشتند. به یاد دارم در یکی از جلسات شورای اقتصاد که مرجعی برای اتخاذ سیاستها و تصمیمات کلان اقتصادی بود و روزهای دوشنبه بصورت ثابت و هفتگی برگزار می شد یکی از اعضائ جهت اجرای یک پروژه آمار و ارقام ارائه کرد و در صورتیکه مقامات حاضر متقاعد می شدند وسوالی از طرف اعضا مطرح نمی گردید با توجه به سایر ضوابط و مقررات به تصویب می رسید اما در این مورد پس از ارائه گزارش، اولین فردی که سئوال مطرح کرد مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. ایشان گفتند علت و العلل تغییرات در ارقام و اعدادی که ارائه کردید با گزارش قبلی که چند ماه پیش به جلسه داده بودید چیست؟ چه توضیح و توجیهی دارید؟ درنهایت با کلی بحث و صحبت ایشان قانع نشد و موضوع پیشنهادی برای ارائه توضیحات بیشتر به جلسات دیگری موکول شد. در نتیجه باید بگویم که شخص آیت الله همواره به مسئولیت پذیری و توجه به موضوعات دقت لازم را داشت و تامادامی که قانع نمی شدند براحتی از کنار موضوع عبور نمی کردند.
اجلاس گروه 77 در ایران
در سال 1370 زمینه ای فراهم شد تا بتوانیم میزبان اجلاس گروه 77 باشیم این اولین اجلاسی بود که بعد از جنگ تحمیلی در ایران برگزار می شد و بازتاب وسیعی در محافل بین المللی به همراه و قطعا اثرات مثبتی نیز برای ایران بدنبال داشت. از زمانیکه این خبر را دریافت کردیم تا زمان برگزاری اجلاس تنها 40 روز فرصت داشتیم بنابراین بسیاری از امور می بایست هماهنگ و تدارکات لازم فراهم و آماده می شد. پس از کلی بحث و تبادل نظر در دولت (مخالفتها و موافقتها) بالاخره مسئولیت برگزاری این اجلاس با عنایت مرحوم هاشمی به عهده اینجانب گذاشته شد و دیگر دستگاه ها موظف شدند با اینجانب همراهی کنند. در آن زمان بالغ بر 120 کشور عضو گروه 77 بودند ( قطعا در حال حاضر تعداد کشور های عضو بیشتر شده است) بنابراین لازم بود با سرعت و به طور کامل و جامع برنامه ریزی ها در دستور کار قرار گیرد.
براین اساس از سوی آیت الله هاشمی، مرحوم دکتر حبیبی که معاون اول ایشان بودند (روحشان شاد) ماموریت یافتند که جلسات پیگیری و پیشرفت امور را بعهده گیرند چراکه واگذاری مسئولیت به یک فرد و ارائه گزارش برای ایشان از درجه اهمیت بالایی برخوردار بود. همچنین به دلیل توجه ایشان به موضوع فرد مسئول هیچگاه در طول مسیر احساس بلاتکیفی نمی کرد و بلکه بیشتر نیز از سوی آیت الله حمایت می شد. آیت الله هاشمی معتقد بودند که مقامات باید پاسخگو عملکرد خود باشند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی بطور قابل توجهی دوراندیش بود و ایشان همواره به اموری مبادرت می ورزید که منافع ملی را برای کشور به دنبال داشت. آیت الله هاشمی معتقد بود که برنامه ها باید به طور دقیق اجرا و به نتیجه رسد. برای آیت الله مهم به نتیجه رسیدن مجموعه اقدامات بود و برایشان تفاوتی نداشت که نتیجه اقدام و اقدامات به اسم دولت سازندگی یا دیگر دولت ها به ثبت رسد چراکه مهم ارائه خدمت به مردم بود که این نکته باید درس مشقی برای مدیران کشور باشد.
نویسنده: عبدالحسین وهاجی
وزیر بازرگانی در دولت اول آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی