در نشست اتاق تهران مطرح شد؛
آمادهسازی برای دوران انتقال / باید منطق دور زدن تحریمها را کنار بگذاریم
نشست "اقتصاد ایران، اقتصاد جهان، آمادهسازی برای دوران انتقال" به میزبانی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران برگزار شد. در این نشست مسعود خوانساری، فرهاد نیلی، موسی غنی نژاد و محمد طبیبیان به ارائه تحلیل خویش از وضعیت کنونی اقتصاد ایران و شرایط پساتحریم، پرداختند.
نشست "اقتصاد ایران، اقتصاد جهان، آمادهسازی برای دوران انتقال" به میزبانی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران برگزار شد. در این نشست مسعود خوانساری، فرهاد نیلی، موسی غنی نژاد و محمد طبیبیان به ارائه تحلیل خویش از وضعیت کنونی اقتصاد ایران و شرایط پساتحریم، پرداختند.
مسعود خوانساری: باید دست به اصلاحات ساختاری بزنیم
دبیرکل اتاق تهران نخستین سخنران این نشست بود. وی گفت: "باید از آقای روحانی و تیم مذاکره کننده سپاسگزاری کرد که توانستند به توافق برسند. این توافق باعث شده است که توقعات عمومی بالا برود و تصور عمومی این است که به سرعت باعث رونق اقتصادی می شود."
خوانساری افزود: "درآمد سرانه مردم در دو سال گذشته هر سال حدود 20 درصد کاهش پیدا کرده است. یک سناریو این است که درآمدهای حاصل از لغو تحریم ها صرف واردات شود، مانند کاری که دولت احمدی نژاد کرد. سناریوی دوم این است که تولید راجدی بگیریم، همچنین نرخ ارز را با الزامات تولید متناسب کنیم و دست به اصلاحات ساختاری بزنیم."
فرهاد نیلی: باید مقررات بین المللی و آداب گفتگو را یاد بگیریم
دکتر فرهاد نیلی، رئیس پژوهشکده پولی و مالی بانک مرکزی، در این نشست گفت: "شرایط فعلی کشور در نتیجه یک دوره طولانی پایداری به یک نقطه عطف رسیده است، شرایط فعلی را می توان دوره انتقال نامید. ایران از یک دوره انزوای نسبی در حال عضویت مجدد در اقتصاد جهانی است. در حال حاضر طرفین به توافقات پایبندی مشروط دارند و اگر درک طرفین از توافق برد برد باشد پایبندی تداوم خواهد داشت. ما در حال پیمودن دوی امتدادی هستیم، صد متر اول را تیم دیپلماسی پیمود و تیم اقتصادی باید صد متر دوم را تحویل بگیرد.
وی افزود: "در دوران انتقال، کشور باید پارادایم هایش را تغییر بدهد. منطق دوران تحریم، دور زدن تحریم بود. در حال حاضر باید به سوی شفافیت گام برداریم. از بیگانگی مقررات بین المللی باید به سوی یادگیری مقدمات بین المللی حرکت کنیم. مقررات بین المللی به زودی برای ما الزام آور خواهد بود. در دوره تحریم از ارایه اطلاعات اقتصادی پرهیز می کردیم در حالی که در دوره پسا تحریم باید اطلاعات را به صورت شفاف عرضه کنیم. در ضمن مدیریت کشور باید پیش بینی پذیر باشد. در حال حاضر باید آداب گفت و گو با جهان را بیاموزیم. باید بتوانیم با سازمان های بین المللی کار کنیم. همچنین در دوران پسا تحریم باید منافع ملیمان را فراتر از مرزهای جغرافیایی جست وجو کنیم.
رئیس پژوهشکده پولی و مالی تاکید کرد: "در داخل کشور نیز باید انتظارات را تعدیل کرد. بر خلاف دوره گذشته باید در کشور تقوای مالی داشته باشیم. بازار 300 میلیارد دلاری ما برای همه طرف های خارجی جذاب است در نتیجه نباید این بازار را به سادگی در اختیار دیگران بگذاریم ما باید از تجارب به سایر کشورها به خصوص اروپای شرقی درس بگیریم و دیگر نباید شرایط سال 84 تا 92 را تکرار کنیم. تا زمانی که نظام اقتصادیمان را اصلاح نکردیم نباید برای تزریق منابع به این ساختار عجله داشته باشیم. در ساختار فعلی منابع به بازنده ها تزریق می شود نه برنده ها. مشکلات کنونی کشور نیز برآیند تحریم و سوء تدبیر است."
موسی غنی نژاد: پارادایم اقتصادی کشور باید تغییر کند
دکتر موسی غنی نژاد، سخنران بعدی این نشست بود. وی گفت: "تغییر پارادایم و تغییر نحوه تخصیص منابع در کشور ضرورت دارد. سوال این است که چرا سیاست آزادسازی اقتصادی در کشور موفق نمی شود؟ منظور از آزادسازی غیر دولتی کردن اقتصاد است. در یک دهه گذشته خصوصی سازی ظاهری بوده است و موسسات از حیطه کنترل دولت خارج نشدهاند. از سه منظر میتوان به جایگاه دولت نگاه کرد: نگاه دولت به خودش، نگاه فعالان اقتصادی به دولت، و نگاه عموم مردم به دولت.
نگاه دولت به خودش این گونه است که خود را متولی همه حوزه های زندگی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مردم می داند. دولت نه تنها خودش را در همه حوزهها حاضر می داند بلکه خودش را قادر مطلق نیز میداند.
نگاه فعالان اقتصادی هب دولت این است که دولت تخصیص دهنده منابع است و سیاست های اقتصاد کلان و رژیم تجاری را تنظیم میکند. نگاه بخش خصوصی به دولت معقول است.
عموم مردم نیز همان نگاهی را به جایگاه دولت دارند که دولت به خودش دارد. یعنی فکر می کنند دولت متولی همه امور است و باید همه چیز را درست کند. صحیح است که در دولت احمدی نژاد ضررهای بسیاری بر کشور وارد شد اما بسترها برای روی کار آمدن چنین دولتی در جامعه فراهم بود.
این اقتصاددان افزود: "در نتیجه کشور نیاز به تغییر پارادایم در خصوص نگاه به دولت دارد. وظیفه دولت تامین کالاهای عمومی است. مانند راهسازی ، تامین امنیت ، آموزش و بهداشت عمومی. ورود دولت به سایر حوزه ها درست نیست و ایجاد مشکل می کند. تصور دولت به عنوان قادر مطلق با رشد درآمدهای نفتی از دهه پنجاه در جامعه ایجاد شد. میراث اقتصاد دولتی بعد از انقلاب به جمهوری اسلامی منتقل شد. صورت مشکل کاملا روشن است اما چگونه باید با مواجه شد که آن را اصلاح کرد؟ این کار در درجه اول باید از خود دولت شروع شود، دولت باید به جامعه بگوید که وظیفهاش صرفا تولید کالاهای عمومی است و نه کار دیگری. تغییر دیدگاه عمومی به دولت باید از طریق رسانه ها صورت بگیرد که متاسفانه در حال حاضر انجام نمی شود.
محمد طبیبیان: به نتیجه رسیدن توافق نیاز به لابیگری دارد
دکتر محمد طبیبیان، رئیس سابق موسسه عالی بانکداری، آخرین سخنران این نشست بود. وی در خصوص تحریمهای اقتصادی و الزمات عبور از آن گفت: "در چند دهه اخیر، آمریکا توان مالی خودش را به اسلحه تبدیل کرده است و آن را در قالب تحریم به کار میگیرد. تسلیحاتی شدن بخش مالی چند قسمت دارد. آمریکایی ها به طور موثری توانستند تحریم ها را علیه ما اعمال کنند و از طریق تحریم ها هزینه های گزافی را به کشور تحمیل کردند. در حال حاضر اهلیت فعالان اقتصادی در جهان باید به تایید نظام مالی و بانکی بین المللی برسند، در ضمن آمریکا قوانین خودش را بین المللی کرده و آن را اجرایی کرده است. چیزی که تحریم های مالی آمریکا را موثر کرد ضعف نظام بانکی ما بود. عمق بخشیدن به نظام مالی یعنی اعتبار دادن به قراردادها. فعالان اقتصادی باید بتوانند وارد قرارداد بشوند و این قراردادها حفظ شود. هزینه مبادله از نظر اقتصادی یعنی هزینه عقد و اعمال قرارداد که این احتیاج به یک سیستم حقوقی و قضایی کارآمد دارد. به دلیل ضعف در نظام حقوقی و قضایی کشور ما نمی توانیم نظام مالی قوی داشته باشیم."
این اقتصاددان تاکید کرد: "من متن توافق هستهای را خوانده ام. به نتیجه رسیدن این توافق در حوزه اقتصاد به لابیگری و فعالیت حقوقی نیاز دارد. آمریکا سرزمین لابی هاست ما نیز باید در آنجا لابی بخریم. در داخل کشور اقتصادی دولتی داریم. در واقع ما دو دولت در کشور داریم و دولت غیر رسمی قصد دارد قصد دارد اموال دولت رسمی دولت را در اختیار بگیرد. در دولت آقای روحانی نیز جهت گیری برای تغییر روندها را مشاهده نمی کنیم و منابع نفتی در اقتصاد ایران در حال ضایع شدن است."