در گفتوگو با ایلنا تشریح شد:
سرنوشت «آرال» در انتظار خزر؟
یک کارشناس حوزه آب معتقد است: اکنون به صورت ذهنی میتوانیم بگوییم که خزر هم زیستبوم دیگری خواهد بود که حتما خشک خواهد شد و این ناممکن نیست، هرچند امروز بزرگی دریا ما را به این تصور میاندازد که خشک نمیشود.
داریوش مختاری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره مباحث مربوط به تعیین حدود و کاهش سطح آب دریاچه خزر اظهار داشت: کلا مباحث دریایی و دریاچهها همه در ظرف حقوق بینالملل بررسی خواهد شد. در مورد دریای خزر نیز بر پایه حقوق بینالملل توافقها و مرزبندی وجود دارد که بر اساس خط منصف تعریف شده است.
وی ادامه داد: قبلا سهم ایران از خزر ۵۰ درصد بود و مرز جغرافیایی داشتیم اما زمانی که کشورهای مشترکالمنافع از اتحاد جماهیر شوروی جدا شدند به جای روسیه از ایران سهم مرزی خواستند اکنون این موضوع همچنان قابل بحث است و نهایی نشده و هنوز به تصویب مجلس ایران نیز نرسیده است، بر اساس تجربه تاریخی زمانی که بحث حل و فصل مسئله آذربایجان پس از جنگ جهانی دوم پیش آمد قوامالسلطنه به استالین عنوان کرد که ما باید در مجلس هم به تصویب برسانیم که یک سال طول کشید و آن زمان این مسئله برگ برندهای برای ایران شد که سهم بیشتری از دریا را واگذار نکند. در هر حال این مسئله باید از منظر حقوق بینالملل به صورت دقیق مورد ارزیابی و بررسی کارشناسی قرار گیرد.
این کارشناس حوزه آب معتقد است: با بیان اینکه دغدغهای که برای خشک شدن آرال وجود داشت، در مورد خزر هم متصور است، گفت: در بلندمدت باید برای سدهایی که در مسیر رودها احداث میشود؛ چارهاندیشی شود تا به حیات و زیستبوم دریاچه آسیبی وارد نشود، ضمن اینکه در موضوع شیرینسازی و انتقال آب این دریاچه نیز باید بازنگری صورت گیرد.
وی تاکید کرد: اگر ما دریای خزر را به عنوان یک سرمایه در نظر بگیریم باید گفت این زیستبوم در مخاطره است، اکنون کشورهایی که پیرامون ما قرار دارند دنبال توسعه اقتصادی هستند و پروژههای آنها تاثیرات منفی آن روی این زیستبوم ارزشمند بینالمللی خواهد داشت نتیجه اینکه همانگونه که در نتیجه احداث ۷۲ سد روی ارومیه برای این دریاچه نگرانیم برای خزر هم همین نگرانی را داریم شاید چند دهه آینده خزر هم سرنوشت غمانگیزی پیدا کند بنابراین اکنون نیازمند تحلیلهای آبشناختی بسیار دقیق است.
مختاری بیان داشت: زمانی رودهای سیحون و جیحون به سمت دریاچه آرال سرازیر میشدند اما برای تولید برق در کشورهای بالادست سدهایی احداث شد و در زمان اتحاد جماهیر شوروی تولید چغندر قند و گندم در نیز در اطراف دریاچه افزایش دادند که در نتیجه آن در یک دوره ۳۰ ساله منابع آبی را که سمت دریاچه سرازیر میشد؛ مصرف کردند و در نتیجه آرال که یکی از زیستبومهای ارزشمند کره زمین بود؛ خشک شد.
وی ادامه داد: نمونه دیگر اینکه سالی ۱.۵ میلیارد متر مکعب آب از رودخانههای بالادست دریاچه ارومیه که شاخصترین آن نیز آجیچای بوده؛ وارد دریاچه ارومیه میشد اما با سدسازیهای متعدد دریاچه را رو به زوال بردیم، در حالی که قبل از احداث همه این سدها دریاچه حقابه خود را دریافت میکرد و مرتب منابع آب به آن تزریق میشد اما اکنون شاهدیم که دریاچه عملا خشک شده و در حال تبدیل به یک ابربحران زیستمحیطی است، همین اوضاع را برای دریاچه بختگان هم داریم سدهای اضافی که در استان فارس احداث شد اوضاع دریاچه را وخیم کرد.
این کارشناس حوزه آب تصریح کرد: رفتارهای بشر در حدود ۱۰۰ سال اخیر به گونهای بوده که همواره طبیعت را مورد تهدید قرار داده است، به منظور توسعه اقتصادی و پاسخ به تقاضای منابع آب؛ در کنار احداث بیرویه سدها، اتفاقاتی نظیر خشک شدن تالابها، رودخانهها و دریاچهها را رقم زده است.
وی تاکید کرد: چندین عامل از ناحیه ایران و همچنین کشورهای دیگر از جمله بهرهبرداری از منابع انرژی و دریایی باعث شده به پایداری زیستبوم توجه نشده و فشار روی دریاچه بیشتر شود، بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که اوضاع دریاچه پایدار باشد، اگر یک منبع تجدیدشونده از نقطه بحرانی رد شود، قابلیت احیاء را از دست میدهد، نتیجه اینکه اگر همچنان منابع ورودی آب به دریاچه خزر کم شود، نمیتوان انتظار داشته باشیم که تا چند دهه آینده به نقطه بحران نرسیم و این در حالی است که تقاضای اقتصادی هم کم نشده است.
مختاری بیان داشت: اکنون به صورت ذهنی میتوانیم بگوییم که خزر هم زیستبوم دیگری خواهد بود که حتما خشک خواهد شد و این ناممکن نیست، هرچند امروز بزرگی دریا ما را به این تصور میاندازد که خشک نمیشود.
وی در ادامه اظهار داشت: مثلا میبینیم که ترکیه منابع زیستبوم کشور خود را حفظ میکند و درواقع در محدوده کشور خود درست عمل میکند اما در شعاع بینالملل کاملا طوری عمل میکند که رودخانههای دجله و فرات را خشک میکند، به عبارت دیگر هیدرولوژی یک اتصال بینالملل به هم دارند یعنی آبهای سطحی و اقتصاد و توسعه با هم درگیر هستند و نقطه اتصال اینها ما را به این نتیجه میرساند که با منابع آبی در کنار صلح و سازش چطور برخورد کنیم و به چارهاندیشی اکولوژیکی برسیم.
این کارشناس حوزه آب خاطرنشان کرد: در موضوع مسدود شدن مسیر آب به سمت خزر بنده به عنوان کارشناس آب از نگاه توسعه معتقدم کشورها دغدغههایی برای بهرهبرداری از آب برای توسعه کشاورزی و انرژی برقابی دارند و به پیامدهای زیستمحیطی توجه نمیکنند اما تمام گزینهها از جمله اهداف سیاسی را نیز باید روی میز گذاشته و مورد بررسی قرار دهیم.