/یادداشت/
خاموشیها و مرز ورشکستگیِ صنایع
دست رد بر سینه صنعتگران متقاضی تامین انرژی متاسفانه رویه شده است و گاهی هم تا چند سال تولید کنندگان معطل میمانند که اگر این نیاز بدون پاسخ و معطل که فیالواقع تقاضای مردود انرژی است در نیاز مصرف گنجانده شود تا ۳۰ هزار مگاوات ناترازی حدودی تولید و مصرف را عیان میکند.
یادداشت-مهدی عرب صادق-کارشناس حوزه انرژی- توسعه اقتصادی هر کشوری وابسته به نرخ تولید صنعتی در آن کشور است و تامین انرژی پایدار صنایع از اولویت های ضروری در دستیابی به رشد اقتصادی است که زمینه ساز کاهش تورم، تقویت قدرت خرید مردم و افزایش سطح رفاه آنها است.
خاموشی گسترده خطوط تولید صنایع در تابستان سال گذشته خسارات قابل توجهی به کشور وارد کرد که البته در سطح جامعه شاید خیلی آشکار نباشد چراکه به مردم اینطور گفته شد که چراغ خانه شما روشن بود اما متولیان امر میدانند که در صنایع مهم کشور بویژه صنایع فولاد و سیمان چه آسیبهای گستردهای وارد شد.
متولیان صنعت برق در کشور مدعی بودند که با برنامه خاموشی به صنایع اعمال کردند اما این برنامه خاموشی تحمیل شده به صنایع، خیلی از آنها را تا مرز ورشکستگی برد یا عدمالنفعهای گسترده ایجاد کرد.
سالهاست وزارت نیرو در توجیه خاموشیها، از طناب تحریم و نقدینگی آویزان است و عدم احداث ظرفیت نیروگاهی را به محدودیتهای کشور ارتباط میدهند و حال اینکه شبکه برق کشور علاوه بر ظرفیت نیروگاهی محدود از فرسودگی ساختگاههای ظرفیت موجود و بیتوجهی مزمن مدیران صنعت برق به تعمیرات و اورهال نیروگاهها رنج میبرد.
چندین سال است که متولیان صنعت برق از اندوخته پیشینه خود استفاده میکنند و فاقد استراتژی لازم برای برنامهریزی، تعریف هدف و پیشبرد راهبردهای موثر است و دچار روزمرگی است.
مشکل پنهان وزارت نیرو وضعیت شبکه انتقال و فوق توزیع موجود است که پایداری لازم را وقایع شبکه ندارد که با شاخصهای صحیح قابلیت اطمینان قابل توضیح است.
به لحاظ امنیت منطقهای و ژئوپولیتیک شبکه آبستن حوادث ناگوار است که در وقوع حملات ناشی از تجاوزهای نظامی یا جنگ، اتفاقات طبیعی با اثر عمیق hilp (high impact low probibability) شبکه برق باید تابآوری لازم را کسب میکرد تا با راهکارهایی چون تامین بار جزیرهای (islanding) بار حداکثری تامین شود.
متاسفانه این مقاومپذیری در شبکه انتقال و فوق توزیع کشور با شاخصهای مطلوب تابآوری فاصله یافته است و این نگرانکننده است اما همانطور که گفته شد مشکلات صنعت برق بقدری جدی است که توان مدیریتی و تخصصی بالایی میطلبد و روزمرگی در سیاستهای وزارت نیرو باعث پنهان ماندن این ضرورتها شده است.
در برنامههای جاری تامین بار الکتریکی مورد نیاز نیز ضعفهای اساسی شبکه در ورای نبود ظرفیت نیروگاهی پنهان شده است و مطالعات پخش بار عادی شبکه حبس تولید و یا ناپایداری باعث شده که به تقاضای صنایع در خیلی از نقاط کشور پاسخ منفی داده شود و مانع رشد صنایع بر مبنای آمایش سرزمینی بشود، البته در مطالعات قابلیت اطمینان شبکه این موضوع نیز حادتر هم میشود.
دست رد بر سینه صنعتگران متقاضی تامین انرژی متاسفانه رویه شده است و گاهی هم تا چند سال تولید کنندگان معطل میمانند که اگر این نیاز بدون پاسخ و معطل که فیالواقع تقاضای مردود انرژی است در نیاز مصرف گنجانده شود تا ۳۰ هزار مگاوات ناترازی حدودی تولید و مصرف را عیان میکند.
این عدد وقتی معنای ارزش اقتصادی مییابد که هر کیلووات ساعت انرژی تامین نشده را تا ۱۰ دلار عدمالنفع اقتصادی در نظر بگیریم (البته در کشورهای پیشرفته صنعتی تا ۱۵ دلار نیز محاسبه میشود).
به روایت محاسبات تا ۸۰۰ هزارمیلیارد تومان عدمالنفع اقتصادی حاصل از خاموشی سال گذشته بوده است.
این خسارت مضاف بر استهلاک ماشینآلات و خطوط تولید، اتلاف کشت محصولات کشاورزی بعلت قطعی پمپ انتقال آب، بیکاری نیروی انسانی و خسارت دستمزدی کارگران، کاهش کیفیت محصولات، عدم ایفای تعهدات تولیدکنندگان و نا امیدی سرمایهگذاران حوزه صنایع است.
اگر تعارفات ناشی از رفاقت قدیمی دو وزارت خانه صمت و نیرو نبود و وزارت صمت در جایگاه حمایت از تولید و صنایع بر میآمد شاید مشکلات آشکارتر هم میشد و پنهانکاریها کاهش مییافت.
گرچه اثر ۲۵ میلیارد دلار خسارت خاموشی صنایع توسط وزارت نیرو بر کشور قابل پنهان کردن نیست و وضعیت اقتصادی کشور نیز ناشی از آن است.
ای کاش وزارت صمت از تعارفات و رفاقتها عبور میکرد و صدای استیصال صنعتگران میبود و ای کاش برخی نمایندگان مجلس در پس روشنای چراغ خانه خود عملکرد ضعیف وزارت نیرو در خاموشی کارخانه را میدیدند.
اگر چراغ خانه خاموش نشد دلیل بر آن نیست که به تولید، صنعت و اقتصاد کشور صدمه نخورد.
به فرموده مقام معظم رهبری سال جاری سال رشد تولید است و بنظر میرسد ضروری است قبل از گرفتاری در خاموشیهای صنایع در چند ماه آینده وزارت صمت گزارشی کارشناسی و نه مدیریتی و سیاسی از میزان خسارت وارده به کشور و افت تولید در سال قبل به مردم بدهد.
گرچه مسئولان فعلی در وزارت نیرو همچنان سرگرم تقسیم امتیازات و انتصابات رفقای غیرمتخصص خود هستند و دغدغهای نمی یابم اما خوب است در لابلای آن کمی به کشور و افقهای پیش رو بیندیشند و باز گرچه که در این افقها خود بر مسند نباشند.
گرچه منتقد را با برچسبهای سیاسی متهم میکنند و بخشی از ابزار و قدرتهای سیاسی و اجرایی را بجای بکارگیری در خدمت به مردم خرج برخورد با منتقد میکنند.
گرچه دغدغهای که باید کشور باشد و عمل به وظیفه ملی و انقلابی از مسیر اصلی دور شده و چون این شده دغدغه میشود خود و ماندن در قدرت.
تا این لحظه نیروگاهها برای پیک تابستان آمادگی لازم را ندارند و تعمیرات و اورهال مناسبی نداشتهاند.
تا این لحظه سرمایهگذاران تولید پراکنده برای مشارکت در تابستان جذب نشدهاند.
تا این لحظه طرحهای سیکل ترکیبی نیروگاهی در اولویت ورود به مدار نبودهاند!
تا این لحظه ظرفیت تولیدی اختصاصی صنایع برای مشارکت در اوج بار بکارگرفته نشدهاند!
تا این لحظه مطالبات معوق سرمایهگذاران نیروگاه و شبکه در دالانهای ساختمان نیایش سرگردان و بلاتکلیف.
در این شرایط با این حجم کارهای بر زمین مانده و فوری صنعت برق، اختصاص بودجه کلان و وقت به طرحهای فاقد اولویت فنی از شهرکهای صنعتی آتیالاحداث گرفته (که شاید تا ده سال آینده هم به بهرهبرداری نرسد) تا اقدامات در نقاط مطلقا فاقد اولویت فنی جهت خوشایند یک عزیزی در مجلس و آن دیگر بززگواری در استان غمانگیز است و نگرانکننده.
درچنین شرایط شکلدهی شرکتهای برق استانی جایگزین شرکتهای برق منطقهای بدون هیچ ضرورتی و باز به سفارش آن یکی و اصرار آن دیگری و صرفا توجه به ایجاد جایگاههای مدیریتی جدید و جلب رضایت خلق خاص خدای متعال و نه خلق عام و نه در جهت عمل واقعی به وظیفه ولایی در تحقق رشد تولید و کاهش بار تورم و سنگینی معیشت از دوش مردم، اسفبار است و وزارت نیرو همچنان بر مدار خود است و خود میداند و خدای خود.