استاد اقلیمشناسی دانشگاه تهران مطرح کرد:
ادامه روند کاهش بارشی به دلیل قرار گرفتن کشور در وسیعترین خشکیهای کره زمین
پنجاه و ششمین جلسه اندیشهورزی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به صورت حضور و مجازی با حضور اعضای اندیشکدههای مرکز الگو برگزار شد.
به گزارش ایلنا، قاسم عزیزی استاد اقلیم شناسی گروه جغرافیا طبیعی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران در این نشست، کم بارشی ایران را به دلیل قرار گرفتن در وسیعترین خشکیهای کره زمین، ویژگی ذاتی کشور دانست، از این رو، به منظور غلبه بر بحران آب، اقدام به افزایش حفر چاههای آب واستفاده بیرویه از آبهای سطحی شده است. براین اساس لازم است مدیریت مصرف آب در کشور، به ویژه در بخش کشاورزی در اولویت اول قرار گیرد.
وی در وبینار تغییر اقلیم و الگوی سرزمینی، با بیان اینکه ایران در مرکز وسیعترین خشکیهای کره زمین قرار دارد، گفت: موقعیت قرار گیری ایران در عرضهای جغرافیایی مجاور حاره، در نیمکره شمالی و ارتفاع (ناهمواریها)، بهعنوان دو ویژگی بارز سرزمینی ایران، قرار گرفته است. از این رو لازم است در تصمیم سازیها، به این دو ویژگی توجه شود، چرا که تعیین کننده سایر مساله ها است.
وی میانگین ارتفاع سرزمین ایران را بیش از ۱۲۰۰ متر از سطح دریا عنوان کرد و افزود: پستترین نقطه داخلی ایران با ارتفاع ۵۶ متر، در چاله لوت و بلندترین نقطه آن، قله دماوند، با ارتفاع ۵۶۱۰ متر در رشته کوه البرز قرار دارد و در کنارههای جنوبی دریا خزر، ارتفاع به ۲۵ متر پایینتر از سطح دریای آزاد میرسد.
عزیزی با تاکید بر اینکه، ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، گستردگی سرزمینی و وجود کوهستانها، دارای تنوع اقلیمی فراوانی است، خاطر نشان کرد: ارتفاع ۱۲۰۰ متری ایران، سبب شده است که در مجموع دمای آن حدود ۸ درجه سانتیگراد کمتر از زمانی باشد که ایران سرزمینی هموار و بدون ارتفاعات تصور شود و به همین میزان هم از نیاز آبی و تبخیر آن کاسته شده و امکان کشت و زراعت را نسبت به سرزمینهای پست مجاور مهیاتر کند.
این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: ارتفاعات سبب اختلاف ارتفاعی قابل توجهی در سرزمین نسبتا پهناور ایران شده به طوری که در هر لحظه بین پستترین و مرتفعترین نقطه کشور، حدود شش هزار متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. این اختلاف ارتفاع میتواند در هر زمان از شبانه روز و هر زمان از سال حدود ۴۰ درجه سانتیگراد اختلاف دما ، بین مناطق پست و مرتفع ایجاد کند. اثر ارتفاعات بر توزیع مکانی دما، به همراه اثری که آنها در توزیع مکانی بارش دارند، سبب شده است که در این سرزمین شاهد تنوع اقلیمی قابل توجهی، باشیم.
عزیزی یادآور شد: موقعیت ایران سبب شده است که این سرزمین، نقش یک منطقه گذر اقلیمی را بازی کند، به این معنا که ایران بین مناطق با اقلیم همیشه بارانی حاره مرطوب در عرضهای جغرافیایی سمت استوا و مناطق با اقلیم معتدل در عرضهای جغرافیای ۴۵ درجه به بالا ، واقع شده است و در این بین هر گاه که مناطق اصلی بارشی کره زمین، حالت طغیانی داشته باشند، ممکن است از سمت جنوب (موسمیها) و از شمال (بادهای غربی) مورد هجوم جریانان بارشزا قرار گیرد.
وی با تاکید بر اینکه در ایران ۷ ماه با بارشهای کمتر از ۲۵ میلیمتر، مواجه است، افزود: بارش ایران در مجموع کمتر از یک سوم بارش میانگین کره زمین بوده و توزیع سالانه آن نامناسب و نامنظم است، به این معنا که بارش هم از نظر کمیت ارتفاع و هم از نظر اطمینان دریافت، در طی سال مقدارش کم است و از طرفی توزیع سالانه بارش همزمان با دوره نیاز به آب نیست.
عزیزی تاکید کرد: بررسی پراکندگی میانگین بارش سالانه کشور در سالهای ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۳، میزان متوسط بارش ۲۵۰ میلیمتر را نشان میدهد. علاوه بر آن بارشهای کشور بیشتر در مناطق کوهستانی و ناهموار است.
استاد اقلیم شناسی گروه جغرافیا طبیعی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران، کم بارشی در ایران را ذاتی سرزمین ایران دانست و گفت: قرار گرفتن ایران در میان دو سلول "فرل" و "هدلی" از جمله دلایل خشک بودن سرزمین ایران است، به این معنی که با توجه به عرضهای جغرافیایی که ایران در آن قرار گرفته است، ریزش هوا از بالا به پایین است، از این رو سرزمین ما در میان دو سلول "فرل" و "هدلی" قرار دارد ، از این رو هیچ چرخندهای نیست، تا گرما را از سطح زمین به بالا هدایت کند.
وی حالت سایه بارانی و دوری از مناطق رطوبتی را از دیگر دلایل کم بارشی و خشکی در ایران ذکر کرد و یادآور شد: وجود وضعیت سایه بارانی به دلیل وجود رشته کوهها است که با ورود هوای مرطوب، رطوبت آن را دریافت میکند و اجازه نمیدهد این رطوبت به بخشهای دیگر کشور نفوذ کند از این رو شاهدیم که هر چه از سمت غرب به شرق پیش میرویم، از رطوبت هوا کاسته میشود.
عزیزی، تاکید کرد: وجود این ۳ دلیل موجب شده که بارندگی در سطح کشور نامنظم و غیر قابل اطمینان باشد.
این استاد دانشگاه تهران، توان انرژی تابشی، توان گرمایشی و کاهش دوره محدودیت کشت را از پتانسیلهای اقلیمی در کشور نام برد و یادآور شد: وجود دما در سرزمین ایران، موجب شده تا محصولات کشاورزی، بدون محدودیت دمایی، کشت شوند، چون واحدهای گرمایی محصولات تامین میشود.
وی به بیان وضعیت بارش ۶۶ ساله کشور پرداخت و با تاکید بر اینکه طی ۶ دهه اخیر، الگوی بارش غالب از غرب به شرق روند کاهشی دارد، افزود: ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که کشور ۲۵۰ میلیگرم بارش سالانه را دریافت کند.
عزیزی اظهار کرد: برخی از محققان تغییرات اقلیمی فعلی کره زمین را مشابه با تغییرات دوره بین بخچالی در نظر گرفتهاند، با این تفاوت که تغییرات فعلی، با سرعتی حدود ۲۰ تا ۵۰ برابر سریعتر انجام میشود.
وی اضافه کرد: بنابراین با شناخت تغییرات اقلیمی گذشته میتوان خطر پتانسیل تغییرات اقلیمی که در نتیجه فعالیتهای انسان است را دریافت.
استاد اقلیم شناسی گروه جغرافیا طبیعی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران به آنومالیهای بارشهای کشور، گفت: در سالهای بین ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ در ایران ، بهترین شرایط بارش را تجربه کردیم ولی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳ ناهنجاریهای بارشی قابل توجهی را شاهد بودیم که این امر در کاهش بارندگیها را تشدید کرد.
وی با اشاره به مطالعات انجام شده در ۳ ایستگاه خوی، تبریز و کرمانشاه، افزود: این بررسیها به خوبی کاهش بارندگیها را نشان میدهد، به گونهای که میانگین بارندگیها در هر کدام از این ایستگاهها، از سال ۱۹۸۰ روند کاهش را نشان میدهد که نیاز است تدابیری اتخاذ شود.
وی تاکید کرد: روند کاهش بارندگی در کل کشور حاکم است و این امر برای مناطق کم بارش معنادارتر است.
عزیزی با بیان اینکه الگوی توزیع بارش در حال تغییر است و این تغییرات دوام خواهد داشت، گفت: ما هیچ چارهای نداریم، جز آنکه راندمان مصرف آب را در بخش کشاورزی افزایش دهیم و این موضوع باید جز اولویتهای اول کشور قرار گیرد.
به گفته این استاد حوزه اقلیم شناسی، مجموع تبخیر و تعرق بالقوه کشور با آهنگ افزایشی ۵.۵۹ میلیمتر در سال و مجموع بارش سالانه کشور با روند کاهشی ۰.۵۹ میلیمتر مواجه است.
عزیزی خاطرنشان کرد: این تغییرات اقلیم روند افراطی خواهد داشت، همان طور که مشاهده کردیم، زمستان بسیار سرد را تجربه کردیم و انتظار میرود این بی نظمی در کل کره زمین و به ویژه در ایران افزایش باید، به گونهای که بررسیها نشان میدهد دمای شبهای تهران ۴ درجه سانتیگراد افزایش یافته و این وضعیت به کل شهرهای بزرگ کشور قابل تسری است که دلیل آن افزایش فعالیت انسانی است.
وی وضعیت فعلی کشور را ناشی از بی توجهی به محیط زیست دانست و گفت: این وضعیت موجب خشک شدن تالابها و دریاچههای کشور شده است، ضمن آنکه با افزایش روند حفر چاههای آب برای غلبه بر کم آبی، موجب افزایش فشار به محیط زیست شده است.
این استاد دانشگاه تهران افزود: از این رو اثرات تغییر اقلیم را میتوان بر منابع آبی سطحی و زیر سطحی و دریاچهها، زراعت، مراتع، جنگلها و جا به جایی جمعیت و بحرانهای اقتصادی و اشتغال مشاهده کرد.
وی، کاهش محصولات کشاورزی در آسیای مرکزی و خاورمیانه تا ۳۰ درصد، کاهش باوری نشا برنج، کاهش طول عمر ذرت، نارسی گندم و کاهش جوانه زنی سیب زمینی را از دیگر پیامدهای تغییر اقلیم نام برد.
استاد اقلیم شناسی گروه جغرافیا طبیعی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران یادآور شد: در سند الگو اشاراتی به اهمیت و صیانت از محیط زیست طبیعی شده است، به گونهای که در بخش افق سند، اشاره شده که "بهره برداری امانت دارانه و بهینه از منابع زیستی و طبیعی با تامین عدالت بین نسلی و تاب آوری و رعایت آستانههای زیستی".
وی ادامه داد: در بخش تدبیرها بندهایی به اهمیت سلامت و پایداری محیط طبیعی سرزمین ایران به طور صحیح و پر رنگ پرداخته شده است، به گونهای که در یکی از بند ها آمده است: بهینه سازی مصرف آب و انرژی، حفظ هوای پارک، حفاظت و بهرهبرداری پایدار از محیط زیست و منابع حیاتی همچون؛ خاک، آب، جنگل، مراتع و تنوع زیستی و انجام فعالیتهای زیر بنایی،اقتصادی و اجتماعی به فراخور ظرفیتهای بوم شناختی، با رعایت حقوق و اخلاق زیست محیطی بر پایه آموزههای اسلامی.
وی با بیان اینکه اجرای برنامهها سازگاری با اقلیم و ظرفیت اقلیمی در زمینه تغییرات اقلیمی، با چالشهای متعددی روبرو است، برخی از این چالشها را شامل؛ فقدان اراده سیاسی، منابع مالی محدود، ظرفیت فنی محدود، پراکندگی نهادی، همکاریهای بینالمللی و آگاهی عمومی محدود، عنوان کرد.
وی تاکید کرد: تغییر اقلیم یک موضوع جهانی است که نیاز به همکاری بینالمللی دارد با این حال تیرگی روابط سرزمین ایران با برخی از کشورها، پتانسیل همکاریهای بین المللی در زمینه تغییرات اقلیم را محدود میکند.
عزیزی تاکید کرد: در ایران، قبل از رخداد و مساله تغییر اقلیم ، با یک شرایط ذاتی به نام منطقه خشک و نیمه خشک اقلیمی مواجه هستیم و پذیرش واقعیات زیست محیطی و اقلیمی کشور ضروریترین کمک به پایداری محیط زیست طبیعی کشور است.