در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
تمایل مدیران میانی به غرب است/ سرمایهگذاری چینیها در ایران بهبود مییابد
رئیس اتاق مشترک ایران و چین خاطر نشان کرد: ظرفیت سرمایهگذاری مشترک بین ایران و چین وجود دارد و چینیها تمایل دارند که سرمایههای بیشتری به ایران وارد کنند و به نظر بنده در چند ماه آینده این اتفاق رخ خواهد داد به خصوص از طرف شرکتهایی که چندان خصوصی نیستند.
مجیدرضا حریری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در پاسخ به این پرسش که معاون وزیر اقتصاد نسبت به میزان سرمایهگذاری چینیها در ایران ابراز نارضایتی و آن را قابل توجه ندانستند، آیا این موضوع را تایید میکنید؟ گفت: آمارها و اعداد و ارقام را بخش خصوصی ندارند و بخشهای دولت اطلاعات دقیقتری از آمارها دارند اما این پرسش را باید با این پرسش که مجموعه سرمایهگذاری در ایران روی چه عددی مینشیند؟ پاسخ داد. طی 3 دهه اخیر متوسط سرمایهگذاری خارجی مستقیم در ایران حدود 2 میلیارد دلار بوده است.
وی با بیان اینکه فایناس و تامین مالی نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم محسوب میشود، تاکید کرد: 2 دیدگاه برای عدم رغبت برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران مطرح شده است؛ نخست، این که در ابتدا کشور باید برای سرمایهگذاران جذاب شود تا سرمایهگذاران به ایران بیایند این در حالیست که فضای کسبوکار در کشور در 2 دهه اخیر در یک سوم پایینی مطلوبیت قرار گرفت و گزارشهای مراجع شفافیت نشان میدهد که شاخصهای درک فساد در ایران در 10 کشور انتهایی است. در نتیجه نامطلوبی در شاخصهای چون آزادی در سرمایه و رقابتپذیری پایین باعث شده که ایران برای سرمایهگذاران خارجی جذاب نباشد.
رئیس اتاق مشترک ایران و چین ادامه داد: مولفههای مانند دین، رنگ پرچم و .... برای سرمایهگذاران خارجی اهمیتی ندارد به عبارت دیگر سرمایهگذار خارجی علاقه قلبی به کشوری که سرمایه خود را وارد آنجا میکند ندارد و خواهان سودهای فراوان و ریسکهای پایین هستند. اما ایران در این شرایط نیست و به دلیل اینکه اقتصادی غیرشفاف، رانتی، غیرخصوصی، غیرآزاد و غیررقابتپذیر دارد تمایل برای جذب سرمایه تقلیل پیدا کرده است.
حریری ادامه داد: دیدگاه دوم بر این باور است که اگر سرمایهگذار خارجی وارد کشور شود مولفهها جذب سرمایه بهبود و شاخصهای شفاف خواهند شد. سرمایهگذاران خارجی به صورت عمده در بخش نفت، گاز و پتروشیمی وارد ایران شدند چرا که این فضاها از قواعد بینالمللی بازار نفت تبعیت میکند نه قواعد داخلی ایران. سرمایهگذاران خارجی نیز میداند که در ایران باید با دولتها قرارداد منعقد کند که بتواند از این فضاهای غیر شفاف خود را نجات بدهد.
وی با بیان اینکه به روز شدن مناسبات اقتصادی فاکتور اصلی در جذب سرمایه گذاری خارجی محسوب میشود، افزود: 3 دهه است که جذابیتی برای سرمایهگذاران خارجی ایجاد نکردیم و امروز نیز فشارهای تحریمی نیز به این فضاها اضافه شده است و اندک جذابیتی که داشتیم نیز از بین رفته است. محیط اقتصادی ایران پرخطر است و سرمایهگذارانی که خطر دوست و ریسکپذیر هستند به ایران میآیند کسانیکه در تجارت ریسکپذیر هستند معمولا علاقه کمی به انجام فعالیت سالم دارند.
این فعال اقتصادی با تاکید بر این نکته که سرمایهگذاری در شرایط تحریم دشوار است، تصریح کرد: حس درونی سرمایهگذاران داخلی نیز نسبت به خودمان مثبت نیست و سالیانه حدود 8 تا 10 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج و یا به عبارت دیگر فرار کرده است. متاسفانه بالانس سرمایهگذاری در ایران ایجاد نشده و به نظر میرسد تا زمانیکه شفافیت، ثبات در مقررات و رقابتپذیری در اقتصاد ایجاد نشود نباید به سراغ سرمایهگذاری خارجی برویم از اینرو نرخ سرمایهگذاری در ایران همواره منفی است.
رئیس اتاق مشترک ایران و چین با بیان اینکه سخن گفتن از سرمایهگذاری خارجی بهمعنی سرمایهگذاری بنگاه در کشورهاست، افزود: منافع بنگاهی هر زمانی ممکن است با منافع سیاسی متفاوت باشد از نظر چینیها ایران منطقهای مناسب برای سرمایهگذاری بوده و یک شرکت چینی حاضر است باتوجه به منافع بنگاهی خود وارد ایران شود. به عبارت دیگر ظرفیت سرمایهگذاری مشترک بین ایران و چین وجود دارد و چینیها تمایل دارند که سرمایههای بیشتری به ایران وارد کنند و به نظر بنده در چند ماه آینده این اتفاق رخ خواهد داد به خصوص از طرف شرکتهایی که چندان خصوصی نیستند.
وی با اشاره به الزام ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی، ادامه داد: رفتار ما نیز با طرفهای خارجی باید یکنواخت شود؛ در یک سال گذشته چینیها در حوزه نفت و گاز وارد شدند اما رفتار خوبی با آنها نشد چینیها وارد دشت آزادگان شدند اما از سوی مدیران دولت گذشته از آنجا اخراج شدند این رفتار مشابه برای سرمایهگذاران چینی که در حوزه راهآهن ورود کرده بودند تکرار شد. به نظر میرسد در سطوح میانی کشور اراده و نگاه مثبتی به همکاری با چینیها در ایران وجود ندارد و مدیران علاقه دارند که با غربیها بیشتر از شرقیها همکاری کنند.
حریری در پایان بیان کرد: شناخت ما از چین کم است همچنین عادت مبادلهای ما در 100 سال اخیر به غربیها متمایل بوده است تحصیلات مدیران یا در دانشگاههای غربی بود و یا در دانشگاههای ایرانی که رویکردهای غربگرایانه داشتند از اینرو یک نوع ترجیح غربیها به شرقیها در نهاد فکری ما شکل گرفت؛ در مجموع گرایش نسبت به غرب در تربیت نسلی ایجاد و به مدیران هم منتقل شده است.