یادداشت؛
چرا ماموریتهای روزنامه «شهروند» با اهداف هلال احمر مرتبط است
نسبت روزنامه شهروند با هلال احمر چیست؟ این پرسشی است که مدیران جدید هلال احمر مطرح کردهاند. آن هم به بهانه اینکه فعالیتهای شهروند ربطی به ماموریتهای جمعیت هلال احمر ندارد. بنابراین درصدد تعطیلی روزنامه و اگر نشد بهدنبال محدود کردن آن هستند.
ایلنا؛ نسبت روزنامه شهروند با هلال احمر چیست؟ این پرسشی است که مدیران جدید هلال احمر مطرح کردهاند. آن هم به بهانه اینکه فعالیتهای شهروند ربطی به ماموریتهای جمعیت هلال احمر ندارد. بنابراین درصدد تعطیلی روزنامه و اگر نشد بهدنبال محدود کردن آن هستند.
اما استدلال جمعیت هلال احمر چیست؟ مدیران هلال میگویند ما متولی مسائلی چون گورخوابها، ازدواج زیر سن قانونی دختران، تخریب محیطزیست، تنبیه در مدارس و سایر موضوعات اجتماعی مشابه نیستیم. ما تنها متولی هلالاحمر هستیم. کار هلال هم فعالیتهای داوطلبی است و روزنامه متعلق به این نهاد هم باید مردم را به مشارکت و همکاری با هلال احمر تشویق کند. مدیران این جمعیت مردمی انتظار دارند که وقتی سیل یا زلزله میآید، روزنامه شهروند به نحوی اطلاع رسانی کند که درنهایت به فعالیتهای داوطلبی در جهت اهداف جمعیت هلال منجر شود.
درباره این استدلال مدیران هلال احمر درباره محتوای روزنامه شهروند دو نگاه وجود دارد. یک نگاه این است که مسئله اجتماعی را به صورت مستقیم میبیند. در واقع معتقد به ورود مستقیم به مسائل است. نتیجه چنین بحثی نیز، نگاه تبلیغی و ترویجی است. پیروی از این نگاه درحوزه رسانه، نمیتواند یک انتخاب حرفهای باشد. چرا که روزنامه را در عمل تبدیل به بولتن هلال احمر میکند. اما نگاه دیگر، مسائل اجتماعی را درهم تنیده و گره خورده با هم میبیند. براساس این نگاه، مسائل اجتماعی برآمده از زمینههایی است که این زمینهها به فرهنگ داوطلبی، مسئولیت اجتماعی و انسجام اجتماعی و ... متصل است.
اصغرپیوندی مدیر سابق و کریم همتی مدیر فعلی هلال احمر در میان دوراهی، ورود مستقیم به موضوع را انتخاب کردهاند. همین مسئله است که آنها را در درک ماموریت روزنامه شهروند و همسویی آن با ماموریتهای هلال احمر ناتوان کرده است. نتیجه این که روزنامه ارگان خودشان را تحت شدیدترین فشارها قرار دادهاند.
شهروند را میتوان یکی از چندین روزنامه کاملا اجتماعی کشور معرفی کرد. روزنامهای که حساسیتهای اجتماعی برایش اهمیت بیشتری داشت و مسائل را خارج از چارچوب مجادلات سیاسی و از منظر داوطلبی و اجتماعی پیگیری میکرد. اگر تا پیش ازاین، روزنامهها بیشتر به مسائل سیاسی و اقتصادی میپرداختند و این موضوعها را در صفحات اول برجسته میکردند، اما در شهروند موضوعهایی به صفحه نخست راه پیدا می کرد که مورد توجه افکار عمومی بود. این نگاه به تدریج به صفحات نخست بسیاری از روزنامههای کشور نیز راه پیدا کرد.
اما ارتباط شهروند با ماموریتهای هلال چیست؟ شعارهلال احمر چیست؟ بهتر شدن وضعیت جامعه چقدر برای مدیران هلال احمر اهمیت دارد؟ مدیران هلال احمرمشارکت اجتماعی را چگونه میبینند و آن را چطور تعریف میکنند؟ و اساسا بحث مشارکت تا چه حد برا ی مجموعه هلال مهم بوده است؟ شهروند، روزنامه ای برای مردم و درکنارمردم بود، کنارمردم بودن تا چه حد برای هلال احمرمهم است؟ روزنامه و بیان واقعیتها چه جایگاهی در نگاه مدیران هلال احمر داشته و دارد؟
یکی از مهمترین ماموریتهای جمعیت هلالاحمر، ترویج فرهنگ داوطلبی است. فرهنگ داوطلبی به عنوان یک امر اجتماعی با موضوعهایی چون همدردی اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، حساسیت اجتماعی و حستعلق و غیر گره خورده است و پدیدهای مستقل و بیرون از این متغیرها نیست. از این رو درشرایطی فعالیتهای داوطلبی در جامعه رشد مییابد که همدردی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی در آن بالا باشد. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم که این زمینههای بنیادی، بهطور کامل با فعالیتهای روزنامه شهروند همسو بوده است. در واقع مسئولیت اجتماعی که هلالاحمر برای خود تعریف کرده است، درچارچوب رسالتهای روزنامه شهروند میگنجد. کافی است نگاهی به گزارشهایی که شهروند در دورههای مختلف _و البته به جز زمانی که روزنامه از مسیر اصلی خود منحرف شد_ داشته باشیم تا به این نکته برسیم.
اما نگاه روسای قبلی و فعلی جمعیت هلال احمر به گونهای بوده است که انگار زیرمجموعههای یک دستگاه باید به طورمستقیم به موضوع ربط داشته باشد تا فعالیتها و ماموریتهایش مطابق با فعالیتهای دستگاه اصلی قلمداد شود. درحالی که زمینههای اجتماعی است که یک موضوع را میسازد. روزنامه شهروند از یک نگاه تحلیلی و عمیق برخوردار بود و کمتر ورود علنی و مستقیم به مسائل پیدا میکرد. درواقع این پرسش پیش میآید که آیا یک رسانه باید مستقیم به یک موضوع مرتبط باشد و مستقیما بهخود سیستم بپردازد؟ پاسخ منفی است، چون رسانه باید مسائل را عمیقتر ببیند و با زمینههای اجتماعی موضوع ارتباط داشته باشد. روزنامه شهروند با درک اجتماعی و نگاه عمیق، رسالت بنیادین خودش را که مبتنی بر تقویت فعالیتهای داوطلبانه بود، پیش برده است. این نگاه روزنامه شهروند به فرهنگ داوطلبی که جزو ماموریت های مهم هلال است بر میگردد. چون باعث تقویت مسئولیت اجتماعی وحساسیت اجتماعی میشد.
شهروند در همین مسیر، به تدریج از یک سرمایه اجتماعی مناسب برخوردار شده بود و به پشتوانه همین سرمایه اجتماعی با اقبال مخاطب رو به رو شد. شهروند در مسیر حرکت خودش موفق شد اعتماد جامعه را از طریق آگاهی و بینش دادن به مخاطبان، درستی گفتار، بیان واقعیتها و داشتن نگاه مشفقانه، جلب کند. این نگاه و مسیر حرکت روزنامه شهروند میتوانست پشتوانه ماموریت جمعیت هلال احمر قرار بگیرد.
اما مسیر روزنامه شهروند با تغییرات سازمانی به حاشیه رفت. یک بار نزدیک به یک سال و نیم و اکنون برای دومین بار این نگاه به حاشیه میرود.
جعیت هلال احمر جزو نهادهایی است که موفقیت و تداوم حیاتش درگرو مسئولیت دربرابرمحیط اجتماعی و آینده نگری به صورت جلب مشارکت افکارعمومی است. جمعیت هلال احمر باید به هر نحو که میتواند در راستای تقویت مسئولیت اجتماعی و تقویت فرهنگ داوطلبی بکوشد. این کار نوعی سرمایهگذاری انسانی و اجتماعی محسوب میشود که آینده هلال احمر را تضمین میکند. سیاستی که هزینهبر هم نخواهد بود. شهروند قبل از تغییر رنگ، دقیقا در همین چارچوب عمل میکرد. تلاش داشت جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. نهادهای دولتی و حکومتی و همچنین مردم را ملزم به احساس مسئولیت دربرابرعملکرد خودشان می کرد. تلاش داشت تا همگان را به رعایت ملاحظات اجتماعی دعوت کند.
شهروند بهعنوان یک روزنامه اجتماعی بود و درلابه لای محتوایش پاسخگویی، شفافیت، احترام به هنجارهای بین المللی و حقوق بشر، احترام به قانون، تعهد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و مواردی از این دست انعکاس بیشتری پیدا کرده بود. همکاران روزنامه شهروند، اندیشه و سوژه یابیشان در تمام روز و ماه و سال به موضوعهایی از این دست سوق پیدا کرده بود. این کار نه یک شبه که در طول چندین سال و به تدریج رخ داده بود. تصمیمات جدید ناگهان همه رشتهها را پنبه کرد. نگاه و اندیشه شهروند از موضوعهایی که در نهایت به ترویج مسئولیت اجتماعی، شفافیت و کار داوطلب میانجامید به موضوعهایی چون زندگی سلبریتیها، مسائلی با مایههای زرد از یک طرف و تبلیغ مستقیم هلالاحمر از طرف دیگر از ارزش و اعتبار شهروند کاست. تغییرات مفهومی و محتوایی خیلی شتابزده انجامشد و تحلیلها و گزارشهای اجتماعی جای خودش را به موضوعهای احساسی داد، همچنین فاصله معناداری بین شهروند و مأموریت متناسب با شعار هلالاحمر یعنی انساندوستی، صلح و بیطرفی افتاد، یعنی همان هدف و چشماندازی که روزنامه شهروند براساس آن تاسیس شده بود.
این در حالی است که شهروند همیشه برای خودش یک مسئولیت اجتماعی قائل بود. شهروند تلاش داشت با گزارشهایش یک تاثیر اجتماعی کوچک اما مثبت در جامعه به یادگار بگذارد. درعین حال شهروند این حق را برای خودش قائل بود که از سازمانها و نهادها انتقاد کند و آنها را به چالش بکشد. اما متقابلا تلاش میکرد در برابر منافع و نیازهای جامعه در مقابل مسئولان نیز پاسخگو باشد. این کار را با پیگیریهای خود نشان می داد. پس در مدت انتشار خودش همواره نقش خودش در رواج قانونگرایی و مبارزه با قانونگریزی را ایفا کرد. نقشی که در صورت تدوام میتوانست به آگاهی بیشتر جامعه و پاسخگویی سازمان ها و نهادها منجر شود.
افشین امیرشاهی-روزنامهنگار