یادداشتی از حمید جورکش/
روابط عمومی و مدیریت شطرنجی
در دنیای جدید روابط عمومیها ایده پردازانی هستند که به مدیران برنامه و مشاوره میدهند و ارزش ماهیتی و وجودی و حضوری مدیر روابط عمومی در مناسبات فراتر از یک نیروی اجرایی و خدماتی است .
بیشک با شروع تفکر نوین و علمی مقوله مدیریت و ارائه راهکارهای مدیریتی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی به وجود آمد که مدیریت شطرنجی نام گرفت جدا از اینکه این مدل بر پایه مدل یکپارچه سازی برنامه ها و مکتب مدیریت مشارکتی و بر اساس خاطرات گری کاسپاروف روسی شطرنج باز مشهور شکل گرفته است اما یکی از متداولترین مدل های مدیریتی به شمار می رود؛ شطرنج دارای ۶۴ خانه سیاه و سفید است.
اگر مدیریت و عوامل را عناصر و مهرههای شطرنج تلقی کنیم سئوال اینجاست که کارشناسان روابط عمومیها کجای این صفحه ۶۴ خانه های سیاه و سفید هستند؟ طبق آمار حرکت هر مهره این صفحه شطرنجی ۸ فاکتوریل و یا به عبارتی ۴۰ هزار حرکت را متصور میشود و سئوال اینجاست که در مدیریت شهری روابطعمومیها چه سهمی در این حرکت گسترده و راهبردی ایفا می کنند؟ این مدل ترکیبی از ویژگیهای وظیفه محور، انسان محور و هدف مدار در سازمان بوده و مدیران ارشد نیز نقش برنامه ریزی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت در توزیع منابع و سازماندهی سیستم را برعهده دارند.
سوال اینجاست روابط عمومی ها کجای این پازل پیچیده مدیریتی هستند؟ اگر صفحه شطرنج را به یک پهنه مدیریتی و خانه های سیاه و سفید را به مسیرهایی در راه رسیدن به هدف سازمانی در بروز شکست و یا رقم خوردن پیروزی در مقابل رقیب تشریح کنیم باید گفت مدیر ارشد سازمان همان شاه ، معاون و یا معاونین وزیر یا وزرا، و چهبسا مسئولین امور مالی، فنی، ، عمرانی، فرهنگی، پشتیبانی به فیل و اسب و قلعه در صفحه شطرنج بی شباهت نیستند. اما جای روابطعمومی ها که گوش و چشم سازمان هستند در این صفحه شطرنجی کجاست ؟ مگر نباید کنار شاه باشد و مشاور وزیر .
اما شاید هنوز در فرهنگ مدیریت قدیمی روابطعمومی ها لشکری متشکل از نفراتی چون عکاس یا تصویربردار ، فیلمبردار ، بنر چسبان و تشریفات و چه بسا قاری و مجری و البته خدماتی نیز هستند. شاید با کمی اغماض بتوان گفت آچار فرانسه هستند.
شاید بتوان گفت مدیر روابط عمومی در نگاه اول هماهنگ کننده این لشکر است اما اینکه در تعریف مدیریت که همانا علم و هنر بکارگیری امکانات به صورت حداکثری در جهت اهداف سازمانی با استفاده از برنامه ریزی، تصمیم گیری، هدایت و کنترل و نظارت و سازماندهی است این مدیر کجای این برنامه ریزی و تصمیم گیری است؟ روابط عمومیها دیگر چشم و گوش سازمانها نیستند بلکه هوش اجتماعی و یا به عبارتی فیلسوفان یا مفسرانی هستند که آینده نگر بوده و نقش مشاوران و توجیه گرانی برای عبور موقت از وضعیت بحرانی لحظهای خاص را بازی نمی کنند. دست روزگار در صفحه شطرنجی آنان را سربازان لشکری تلقی نموده است و جالب اینکه در صفحه شطرنجی فقط همین سربازان هستند که اگر درست هدایت شوند و سر منزل مقصود برسند توانایی وزیر شدن را توسط پیاده نظام خود دارند.
رقم خوردن یک برگ برنده و تعویض یک باخت سنگین در دقایق پایانی فقط از عهده همین سربازان صفحه شطرنجی به تصویر کشیده خواهد شد. شاید این ضعف مدیریتی است که توجه ویژه ای به سربازان شبانه روزی نمیکنند آنها که جلودار حملات هستند و شاید نبود چنین جایگاه ویژه ای به کوتاهی قد این سربازان در سلسله مراتب مدیریتی در بعضی از سازمان ها بر می گردد. اشکال عدم پیروزیهای مداوم سازمانها به همین قضیه برمیگردد که اگر پیروزی به کام همگان شیرین شد این مدیران ارشد سازمان بوده اند که توانسته اند با برنامهریزی و تلاش شبانه روزی تصمیم گیری بجا، سازماندهی نیروها ، هدایت و مشاوره صحیح این قلعهالموت را فتح کنند اما اگر این تلخی کام همه را گس کرده باشد. هیچ بامی کوتاهتر از روابط عمومی ها پیدا نخواهد شد.
باید اذعان داشت که روابط عمومی ها کسانی هستند که از همه خانه های سیاه و سفید روزگار مثل همه مهرههای شطرنج میگذرند؛ چه بسا پله به پله و با سرعت آهسته و پیوسته و گاهی بدون پشتوانه اما در دل خود با اکتفا به خرد جمعی و مشاوره و مدیریت دیگران امید بسته اند.
اینکه همیشه روابط عمومی ها هستند که دل به دریای حوادث میزنند بر کسی پوشیده نیست. شاید میدان دادن به چنین مهره هایی که همیشه با چندین خبرنگار و اصحاب رسانه همراه هستند رسیدن به قله موفقیت را برای شهر و شهروند و افتخاری برای مجموعه مدیریتی دست یافتنیتر می کند.
خصلت مردمی بودن روابط عمومی ها پلی است برای مشارکت گروهی نهادهای مردمی در کسب موفقیت های سازمانی و جشن گرفتن سرانجامی مطلوب که به مذاق شهروندان هم خوش آمده باشد.
حمید جورکش مدرس دانشگاه و دبیر شورای هماهنگی روابط عمومی های شهرستان شیراز