در گفت وگوی مشروح با ایلنا مطرح شد:
مسیر استراتژی ورزش کشور اشتباه است/ در هیچ کجای دنیا ورزش قهرمانی تحت نظر شهرداریها نیست
عضو شورای اسلامی کلانشهر تبریز گفت: در هیچ کجای دنیا ورزش قهرمانی تحت نظر شهرداریها نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از غیرقانونی اعلام شدن فعالیت شهرداری در ورزش قهرمانی از سوی وزارت کشور و شورای حل اختلاف استان و متعاقب آن صدور مجوز شورای شهر برای واگذاری تیم والیبال شهرداری به بخش خصوصی، هجمه هایی از سوی رسانه های تبریز علیه این مصوبه شکل گرفت. در این راستا با سعید نیکوخصلت عضو شورای شهر تبریز که خود از قهرمانان و مربیان سابق ملی و از اساتید علوم ورزشی دانشگاه تبریز است همکلام شدیم.
ایلنا؛ درباره وظایف قانونی شهرداری در حوزه ورزش صحبت کنید و بفرمایید که ورزش تبریز و به ویژه فعالیت ورزشی شهرداری تبریز در چه وضعیتی قرار دارد؟
در سالهای اخیر سند جامع ورزش کشور تدوین شده و از طرفی نیز بر اساس ماده ۵۵ قانون شهرداریها، فعالیتهای تربیت بدنی و ورزش جزو وظایف شهرداریها آمده است. در حقیقت، قانونگذار، رسالت شهرداریها را افزایش فعالیت ورزشی به منظور ارتقای سلامتی دانسته است و از این طریق توسعه ورزشهای همگانی و ایجاد زمینههای مناسب فعالیت ورزشی برای همه اقشار جامعه را پیشبینی کرده است. در حال حاضر، مدیریت ورزش شهرداریهای کلانشهرهای ایران نیز همگی با این سیاست اصولی پیش میروند. با همه اینها، باید گفت که استراتژی ورزش کشور، مسیر اشتباهی را تاکنون طی کرده و البته تاوان بسیار زیادی را نیز برای آن پرداخته است. اشتباه بزرگ این بود که از گذشته ها ورزش همگانی پایه توسعه ورزش کشور قلمداد شد این در حالی بود که پایه ورزش کشور باید ورزش تربیتی آموزش و پرورش، مد نظر قرار می گرفت و بدین طریق آموزش و پرورش با افزایش ساعات ورزشی برای کودکان و نوجوانان و از طرفی بازنگری در مبانی فلسفه ورزش برای مربیان و معلمان ورزش سهم به سزایی در عادت به ورزش و متعاقباً توسعه و همگانی کردن ورزش بر عهده می گرفت و البته چنین سیاستی هنوز هم که هنوز است به مرحله اجرایی خود نرسیده است. خبر خوش اینکه شهرداری تبریز و شورای اسلامی کلانشهر تبریز در کنار برنامه های ورزش همگانی برای اولین بار در سطح کشور با همکاری آموزش و پرورش ۷۷۰ نفر از دانش آموزانی که به دلایل مالی فرصت ورزش کردن نداشتند را تحت نظر معلمان ورزش برای دو تا سه جلسه در هفته به مدت ۶ تا ۷ ماه در سال گذشته به فعالیت ورزشی در رشته های مختلف وارد کرده است و تصمیم بر آنست که سال جاری نیز این طرح ادامه یابد و حتی جامعه هدف بیشتری مورد پوشش قرار گیرد و همچنین به کودکان معلول و استثنایی نیز تعمیم یابد. اهدافی که مد نظر این طرح ارزشمند هستند و شورای شهر اسلامی تبریز و آموزش و پرورش پی گیر آن عبارتند از: تقویت رفتارهای توسعه یافته و نهادینه کردن عادت به ورزش برای تمامی طول عمر، عادت به تلاش حداکثری بدون توجه به برد و باخت، تقویت روحیه کار تیمی، انضباط،احترام به خود و حقوق همدیگر، افزایش ظرفیت برد و باخت، افزایش مسؤلیت پذیری، ارتقای سلامت جسمی کودکان و نوجوانان، یادگیری مهارتهای ورزشی مورد علاقه و ایجاد فضای رقابت و شادی است. ما تصمیم داریم تا این طرح را برای تمامی شهرداری های سطح کشور ارائه دهیم. البته باید توجه کنیم که این وظیفه در کشورهای پیشرفته مستقیماًبر عهده آموزش و پرورش هست ولی از آنجائیکه شهرداریدر این مساله بسیار ذینفع هست نمیتواند برای دههها منتطر بماند تا تغییرات اساسی در آموزش و پرورش کشور روی دهد و روزی برسد که ساعات ورزشی از یک جلسه در هفته به تمام روزهای هفته افزایش یابد.
ایلنا؛ در این چارچوب ورزش قهرمانی در کجا قرار می گیرد و وظیفه شهرداری در این حوزه چیست؟
در سند جامع ورزش کشور ورزش قهرمانی و ورزش حرفه ای لازم و ضروری عنوان شده است و بخش عمده قهرمانی بر عهده هیأت های ورزشی و وزارت ورزش و جوانان و بخش حرفه ای نیز بر عهده بخش خصوصی، صنعت و شرکت های تجاری تعریف شده است.
همان طور که عرض کردم، ورزش همگانی وظیفه عمده شهرداریهاست ولی ما شاهد این قضیه بودیم که ورزش شهرداری تبریز و شورای شهر تبریز در سالهای گذشته با هدف خیرخواهانه، باشگاهداری را برای حمایت از قهرمانان بومی راهاندازی نمودند و البته تا حدی نیز از ورزشکاران بومی حمایت کردند ولی آمار موجود نشان داد که درصد بالایی از بودجههای ورزش شهرداری، صرف ورزش قهرمانی و حرفهای شد و ورزش همگانی تحتالشعاع فعالیتهای قهرمانی قرار گرفت و البته همانگونه که اشاره شد این رویه مغایر ماده ۵۵ قانون شهرداریها بوده است. با آغاز کار شورای پنجم و رویکرد قانونمداری از یک طرف و از طرفی انتفاع بسیار بالای بازیکنان و مربیان غیر بومی از منابع اقتصادی شهرداری تبریز و البته اعتراضخاموش ورزشکاران بومی تبریز و نهایتاًمخالفت شورای حل اختلاف استان، سبب شد تا کم کم شورای شهر تبریز به ناچار از تیمداری صرف نظر کند.
ایلنا؛ در برابر این تصمیم شورا اعتراضاتی صورت گرفت، فکر نمی کنید روشنگری لازم در این زمینه انجام نشده است؟
مردم تبریز اطلاع چندانی از این رویه ها ندارند و باید بگویم که در هیچ کجای دنیا ورزش قهرمانی تحت نظر شهرداریها نیست و کاملاً ممنوع است، در عوض، شاهد هستیم که در سطح دنیا پیادهرویها، فستیوالهای ورزشی و دوهای همگانی و دوهای استقامت با تعداد بالایی از شرکتکنندهها و با حمایت مستقیم شهرداریها و سمن ها برگزار میشوند چرا که چنین رویدادهایی رابطه مستقیمی با ورزش همگانی دارند و حتی در ایجاد خاطرات مثبت برای شهر و افزایش توریست و مزایای بسیار دیگر تأثیر بسزایی دارند. شورای پنجم کلانشهر تبریز از همان روزهای ابتدایی مخالف هزینهکرد در ورزش قهرمانی برای بازیکنان غیر بومی بودند و عنوان میشد که با پولهای دریافتی و عوارض از مردم نمیتوان برای بازیکنان حرفه ای به ویژه غیربومی هزینه کرد و نکته جالب توجه اینکه در روند باشگاهداری، سیستمی که در شهرداری تبریز وجود داشت این بود که انتفاع بیشتر با بازیکنان و کادر فنی غیر بومی بود و این عادت ناموزون معمول در تبریز آسیبهای جدی را به توسعه ورزش شهر تبریز وارد کرد و این رویه فقط مربوط به باشگاه شهرداری نیست و در باشگاههای دیگر نیز به وفور شاهد این مساله بودهایم.
ایلنا؛ از نظرات پیشکسوتان و فعالان ورزشی استان به طور مستقیم مطلع هستید؟
شک نکنید! تعدادی از صاحب نظران، پیشکسوتان و دست اندرکاران ورزش تبریز در تماس های مستقیم از این تصمیم استقبال کرده اند. دلیل آن هم عدم رعایت عدالت در توزیع امکانات ورزش قهرمانی در سالهای گذشته بوده است.
یک موضوع دیگر این که برخی از دوستان به بنده توصیه می کردند که لزومی ندارد که در برابر هجمه برخی افراد قرار گرفت، ولی باید اذعان کنم که زندگی من ورزش است و لازم می دانم که در این موضوع صادقانه رفتار کنم.
یک نکته مهم هم در اینجا وجود دارد که مغفول مانده و آن این است که حتی اگر این مجوز واگذاری صادر نمیشد، از نظر سازمان بازرسی و سایر نهادهای نظارتی، هزینه کرد شهرداری در این حوزه کاملاً غیر قانونی و تخلف محسوب می شد. این مصوبه شکل گرفت تا تیم به بخش خصوصی ذی صلاح با اولویت در داخل استان واگذار شود و به شکل بهتری اداره شود و شورای شهر دست تمامی فعالان صنعت که تصمیمی برای کمک به ورزش قهرمانی در تبریز داشته باشند، را میفشارد و البته در طول چند روز گذشته مذاکرات فشرده ای را برای حفظ تیم در داخل شهر، داشته ایم.
ایلنا؛موضوع بعدی، بحث استعدادیابی است که در ورزش قهرمانی انجام می شود, در حقیقت ادعای برخی این است که ورزش شهرداری از این وظیفه اش غافل است.
تعبیر استعدادیابی کلمه لوکس و پراستفاده ای در محاوره عموم شده است اما در شرایطی که ساختاری وجود نداشته باشد و از طرفی در نبود قوانین فراگیر، استعدادیابی به استعدادکشی در کشور تبدیل شده است. البته با یک جستجوی عادی خواهید دید که بازیکنان تبریزی خاصی را امروزه در لیگ های برتر نمی بینیم و برای مثال شاید حداقل ۱۰ درصد بودجه لیگ برتر از این شهر تامین می شود و ما آورده ای از خودمان نداریم و در رشته های دیگر نیز همین داستان وجود دارد!
ایلنا البته در برخی رشته ها رتبه های برتر کشوری هم کسب می شد.
در گذشته ما شاهد تلاش زیاد مدیریت باشگاه شهرداری تبریز برای کسب سکوهای قهرمانی بودهایم و از این بابت سپاسگزاریم اما به این دلیل که حرکت بر مبنای فلسفه صحیحی صورت نگرفت بنابراین به رشد و توسعه پایدار در عرصه ورزش دست نیافتیم. مشکل ساختاری باشگاه نیز خود عاملی محدود کننده به حساب می آمد. هیات مدیره، شورای شهر، شهردار، مدیران عالیرتبه شهرداری، بعضی رسانه ها و نمایندگان دیگر و نهایتاً مدیرعاملباشگاه همگی باعث تعدد نهادهای تصمیم گیری می شد و این رویه نشان میدهد که قانونگذار به خوبی این موضوع را دانسته و ورزش قهرمانی و باشگاه داری را از وظایف شهرداری ها جدا نموده است. بهعنوان مثال علیرغم تلاش های بسیار و فعالیت حرفهای والیبال در این شهر در حدود هفت یا هشت سال تیمداری و هزینهکردهای مالی، نمیتوانیم فعالیتهای زیرساختیو آکادمی های پیشرفته را مشاهده کنیم. کما اینکه این مدت زمان از نظر علم ورزشی بهترین فرصت بود تا بتوانیم بازیکنانی در حد المپیک، بینالمللی و آسیاییپرورش دهیم و این نشان میدهد که در رویکرد سیاستگذاری، تقویت ورزش پایه شهرمان لحاظ نشده بود و همگی ما از این بابت باید بیشتر توجه می کردیم. در شورای پنجم به خوبی اکثریت شورا متوجه شدند که این بار کج و این سیاست غلط با بهانههایی از قبیل صرف حمایت از قهرمانان بومی قابل دفاع نیست و البته این رویه با محدودیت های قانونی نیز مواجه شد. با همه اینها به نظر می رسد که در گذشته شورا و شهرداری تبریز با نیت خیر و با هدف کشیدن جور صنعت تبریز وارد عمل شده است. در اصفهان، صنعت سپاهان در حدود بیست رشته ورزشی را تحت پوشش خود در آورده است و در سطوح ملی و بین المللی در حال فعالیت است. ذوب آهن اصفهان نیز در حد خود وارد تیمداری شده است. در دهه ۸۰ حدود دو سال سرمربی کاراته سپاهان بودم و با همان تیم قهرمان کشور شدیم. از دوستان گلایه داشتند تا این قهرمانیها به نام تبریز باشد و بدین طریق تیم خود را برای دو سال با نام شهرداری روانه مسابقات نمودم و البته عناوین قهرمانی در خور توجهی نیز در سطح لیگ های جهانی کسب شد با اینحال سیستم رایج در باشگاه سپاهان و برنامههای منظم و دقیق باشگاه داری آن ها حتی از فدراسیون های ورزشی و شاید برخی باشگاههای بینالمللی دیگر نیز پیشرفتهتر بود. خب، بندهشاگردان خود را از تیم سپاهان جدا نمودم و البته آن زمان مصوبهای مبنی بر غیرقانونی بودن تیمداری در شهرداری و شورای شهر و صحبت آن در رسانهها وجود نداشت.
ایلنا؛البته باید قبول کنیم که به نوعی نام تبریز در چنین شرایطی مطرح می شود.
یکی دیگر از مشکلات باشگاهداری شهرداری تبریز در سالهای گذشته، حساسیت زیاد بر روی برد و باخت بود که مشکلاتی هم در صعود تیم فوتبال به لیگ برتر در همین راستا پیش آمد. به غیر از این، به خاطر دارم که یکی از اعضای شورای شهر بدون توجه به ورزش همگانی تاکید زیادی بر آمدن نام شهرداری در اخبار ورزشی داشتند و این مساله را نقطه قوتی در راستای برندسازی شهر تبریز اعلام می نمودند که بنده در پاسخشان اشاره به این داشتم که برندسازی باید در زمینههایی از قبیل مشارکت حداکثری مردم در ورزش همگانی، افزایش سرانه ورزشی، برگزاری دوهای همگانی، کاهش تولید زباله، بهبود سرانه فضای سبز، توریستپذیری شهر، هوای، کاهش پروندههای دادگاهی، استفاده از حمل و نقل پاک، ترافیک روان، شهر هوشمند، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند و کاهش تقاضای سفر داخل شهری باشد. در چنین وضعیتی شهر برند و توسعهای پایدار بهدست میآورد. البته همیشه شهرها به اسطورهها و قهرمانان خود نیاز دارند. اسطورهها و قهرمانانی که میتوانند در جان و دل مردم و جوانان این شهر نفوذ کنند و الگوهایی رفتاری برای نسلهای آتی شوند.
تحقیقات علمی نشان دادهاند شهرهای شاد میتوانند سرمایهگذاری بیشتری را به خود جذب کنند. شهرهای شاد با افزایش تعداد تماشاچی صورت نمیگیرد. رویکرد نوین ورزش دنیا مشارکت حداکثری در فعالیتهای ورزشی است به طوری که در دوهای ماراتن حدود ۱۰۰ هزار نفر شرکت می کنند و مساله برد و باخت و توجه بیش از حد به نتیجه، کم کم جای خود را به پارامترهای ارزشمندی از قبیل میزان بالای مشارکت و تلاش حداکثریدر ورزش، دوستی ها، شجاعت و اخلاق می دهند.
ایلنا؛پس از این اتفاقات، شورا چه نقشی در حفظ سهمیه های تبریز و حضور در ورزش قهرمانی می تواند ایفا کند
بهترین کاری که شورای شهر میتواند در راستای تقویت ورزش قهرمانی انجام دهد این هست که پیشنهاد نماید تا بازرگانی، صنعت، بخش خصوصی و شرکت هایی مانند پتروشیمی تبریز از ورزش قهرمانی تبریز حمایت نمایند و البته این رویهای اجباری نیست و توان مالی و توان مدیریتی و میزان علاقمندی شرکتها نیز مهم است و بخشودگی مالیاتی، حق پخش تلویزیونی، برندسازی و تبلیغات رسانهای از مزایای ورود شرکتها به فعالیتهای قهرمانی است که آگاهی بخشیدن به این شرکت ها می تواند از وظایف شورا تلقی شود. البته باید عرض کنم که برای مثال در هیأت والیبال جلسهای تشکیل شد که طبق گفته مدیران محترم هیأت، مذاکراتی را با تراکتورسازی در حال انجام بودند که تا این لحظه نتیجه نهایی مشخص نیست و ما نیز در تلاشیم تا باشگاهی و یا فعالین اقتصادی تبریز به این داستان ورود کند. زمانی صنعت تبریز رتبه دوم کشوری را داشت و اکنون این رتبه به پایینتر از حد انتظار رسیده است و این تنزل میتواند حاکی از وجود مشکلاتی بزرگ و نهفته در این شهر باشد و البته همانطور که اشاره کردم در حال رایزنی با تعدادی از صاحبان صنایع شهر تبریز هستیم که امیدوارم نتیجه دهد.
بنده قویاً متعهد هستم تا در توسعه شهر به رویکردهای علمی و تصمیمات منطقی عمل نمایم. شاید در بعضی مواقع تحت فشار باشیم تا موضوعی را خلاف واقعیت و منطق بگوییم با این حال باید مقاومت کنیم و هزینه آن را بدهیم. بههرحال تاریخ نشان خواهد داد که در این دوره از شورا چه اتفاقی افتاد و ده سال بعد نمایان تر خواهد شد. ما در حال گذار و رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی هستیم و به سمت مدرنیته شدن در حال حرکتیم. برای اینکه دیدگاههای درست ایجاد شود باید هزینه بدهیم و یک عضو شورای شهر در قامت نماینده مردم باید هزینههای بالایی را نیز متحمل شود و به قول حافظ “ایستاده ام چو شمع مترسان ز آتشم”.
ایلنا؛امیدواریم که این تغییر، نتایج خوبی در پی داشته باشد
ورزشکاران، دانشجویان، مربیان، اساتید دانشگاه و اصحاب رسانه در نقاط مختلف این مرز و بوم رفتارها و تفکرات ما را از طریق رسانه رصد میکنند. در چنین شرایطی نمیتوان الگویی اشتباه را به جامعه تزریق کرد و توسعه داد. ما میخواهیم در راستای توسعه پایدار،همه شهروندان ورزش کنند؛ آحاد مختلف جامعه اعم از جوان و بزرگسال به ورزش عادت کنند، ورزش تربیتی در قالب ساعات ورزشی مدارس از یک ساعت به شش ساعت در هفته افزایش پیدا کند تا بدین ترتیب شاهد کاهش آمار گرایش به مواد مخدر و بسیاری بزه های دیگر در جامعه شویم. بهتر از ورزش اکسیری برای افزایش مسئولیتپذیری و تمرین کار تیمی پیدا نمیشود. برای یادگیری تلاش، سرسخت بودن، خویش انضباطی، فداکاری، احترام به قانون، احترام به پیشکسوت، تقویت روحیه برد-برد چیزی بهتر از ورزش نمیتوانیم پیدا کنیم و مرحله و هدف بعدی از ورزش سلامتی و تندرستی است.
تربیتبدنی هم به این معنی است که انسان باید از طریق فعالیت بدنی تربیت شود و منظور اصلی تقویت بدن نیست. به عبارتی دیگر تربیت شخصیت از طریق فعالیتهای بدنی مدنظر اندیشمندان بزرگ این رشته بوده است. در تعلیم و تربیت تحمل و تابآوری را تمرین می کنیم و در بزنگاهها یاد می گیریم که باید به داور، بازیکن و تماشاچی احترام بگذاریم و من نیز در ورزش یاد گرفتهام که به تماشاچی، رقیب و منتقد، احترام بگذارم حتی اگر به من توهین شود باید خویشتنداری کنم. بنابراین ورزش فرصت بزرگی است که شهرداری و شورای شهر باید این فرصت را برای توسعه رفتارهای شهروندی غنیمت بشمارد.
موضوع مورد تاکید بعدی من این است که به اسطورهها و پیشکسوتان ورزشیمان حتماً باید توجه کنیم تا اسطورهکُشی در تبریز رایج نشود. سرمایههای ورزشی را در تبریز نادیده نگیریم و البته سرمایههای نمادین اقتصادی، صنعتی، علمی و فرهنگی نیز همینطور. از سرمایههای نمادین واقعی ورزش تبریز، خیلی ساده رد میشویم و شاید افت شهر در عرصه های مختلف بی ارتباط با این رفتار نهادینه شده نباشد.
ایلنا؛فکر می کنید چه رویکردهای جدیدی می تواند به اهداف توسعه در عرصه ورزش کمک کند؟
در سال سوم فعالیت شورای شهر، شهرداری باید با سازمانهای مردمنهاد ارتباط تنگاتنگ داشته باشد و رویکرد افزایش ورزش محلات، سالنها و زمینهای ورزشی، چمنهای مصنوعی یا سبز، زمینهای سه در سه بسکتبال و والیبال را در پارکها افزایش دهد و همچنین فضا برای فعالیت مربیان ورزشی ایجاد نماید که در حال حاضر گام های مهمی در زمینه توسعه اماکن در حال برداشته شدن است و در دستور کار قرار دارند و من از اعضای محترم شورای شهر و مدیران زحمت کش در این زمینه کمال تشکر و قدردانی را دارم. باید بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در بخشهای ورزشی فعال شود، مجوز باشگاهها در سریعترین زمان و با کمترین هزینهها صادر شود. باشگاهداری تقویت شود و به ارتباط با دانشگاه در راستای سیاستگذاری و تحقیقات هدفمند تمرکز شود و بهسمت برگزاریفستیوالهای ورزشی، پیادهرویها، همایشهای دو برای اقشار خاص، مثل سالخوردگان، کودکان معلول، برگزاری دوهای ماراتن و استقامت حرکت شود. سیستمهای برگزاری فستیوال های بینالمللی ایجاد شود و ارتباط تنگاتنگ با آموزشوپرورش حفظ شود تا رفتارهای تربیتی ارزشمند از طریق ورزش در کودکان نهادینه شود.
کودکانی که تک بعدی و یا با فشار کنکور رشد میکنند در نهایت احتمال زیادی وجود دارد که افرادی منزوی و فردگرا شوند. خاطرات شادی را از شهر به خاطر نخواهند آورد و ارتباطات اجتماعی چندانی هم نخواهند داشت. تحقیقات نشان دادهاست که تجربه ورزش برای یک مدیر در راهاندازی و موفقیت یک شرکت تجاری موثر واقع میشود. خاطرات ورزشی، لینکهای شبکه قدرتمندی ایجاد میکنند. ورزشکار به راحتی خاک خود را ترک نمی کند چون به وطن خود عِرق فرهنگی دارد. رویکرد ورزش، توسعه پایدار است. ما کلاً در زمینه مدرنیته برعکس عمل نمودهایم. شورای شهر این فشار و هجمه را تحمل میکند و از مصلحت اندیشی به خاطر خروج از هجمه تبعیت نمیکند و بهعبارتی فشار زیاد را متحمل خواهد شد چرا که تغییر همیشه با صرف انرژی و درد همراه است. در ورزش نیز کاهش وزن و چربی و تغییر رفتارهای گذشته، همیشه با تحمل سختی همراه است. اگر بخواهیم رکوردمان در ورزش بهتر شود باید خستگی را تحمل کنیم اگر شورای شهر این هجمه را تحمل کند معلوم میشود که در مسیر درستی گام برمیدارد.