اداره کل فرهنگ و ارشاد همدان نیاز به یک استراتژیست دارد/ فرهنگ و ارشاد همدان 3 ماه بدون مدیرکل
علیرضا درویشنژاد از اوایل بهمنماه قصد به استعفا کرد تا اینکه 23 بهمن ماه رسماً اعلام شد که وی دیگر قصد ادامه حضور در استان همدان را با سمت مدیرکلی ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از همدان؛ روزهای آغازین بهمن ماه سال 97 بود که زمزمههایی مبنی بر استعفای علیرضا درویشنژاد از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان مطرح شد؛ درویشنژادِ هرمزگانی که با حضورش در همدان تغییراتی در بخشهای اجرای کنسرتها ایجاد کرده بود، در کمتر از 7 هفت ماه از حضورش مورد توجه هنرمندان در بخشهای مختلف قرار گرفته بود؛ اما حضور او دولت مستعجل بود.
در دهۀ فجر زمزمههای رفتن او قوت گرفت تا اینکه روزهای پایانی بهمن، با اینکه او مدتی بود در محل کارش حاضر نبود، استعفایش به صورت رسمی اعلام شد.
پس از استعفای درویشنژاد، طبیعی بود که استاندار هم نظراتی در مورد مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان داشته باشد، بنابراین رایزنیها از همان زمان آغاز شد و تا امروز گزینهای جدی برای حضور چهرهای به عنوان مدیرکل مطرح نشده است.
نداشتن مدیرکل در حوزه فرهنگ اشکالاتی را با خود به همراه دارد. از جمله اینکه همدان مدعی مرکزیت تاریخ و تمدن ایران را دارد، بخشی از این پایتختی تاریخ و تمدن به طور خاص به حوزه فرهنگ باز میگردد، آنچه امروز استان همدان نیاز دارد، استراتژی فرهنگی در حوزه سینما، تئاتر، موسیقی، ادبیات، هنرهای تجسمی و ... است، اگرچه تمام این کارها و فعالیتها مثل گذشته در حال انجام است، اما با حضور یک مدیرکل جسور، آشنا با فرهنگ و هنر، مستقل و آگاه میشود مسیر را بهتر طی کرد. چطور میشود یک اداره کل را از بهمن 97 تا اردیبهشت 98 بدون مدیرکل گذاشت و پایان سال 98 مدعی شد که فرهنگ و هنر فضایی بالنده داشته است؟ چطور میشود مدیرکل نداشت اما استراتژی داشت؟ چطور میشود مدیرکل نداشت اما جشنوارههای ملی و سراسری داشت؟
درست است که ایام تعطیلات نوروز هم باعث این وقفه شده اما از دست دادن زمان، یعنی از دست دادن فرصتی که اگر غنیمت شمرده شود، میتواند رونق فرهنگ و هنر را به همراه داشته باشد.
البته که نکتۀ مهم دیگر انتخاب مدیرکل است، اگر یک مدیرکل محافظهکار، نا آگاه به حوزه فرهنگ و هنر (مشخصاً غیر متخصص در سینما، تئاتر، موسیقی، ادبیات و ...) انتخاب و سپس انتصاب شود نه تنها کمکی به فرهنگ استان نمیکند، بلکه با روحیهای پلیسی فضای هنر و فرهنگ استان را میبندد و اجازه شکوفایی خلاقیت را از هنرمندان میگیرد.
هنرمندان همدانی، امروز مدیر منفعل را بر نمیتابند، دلیلش هم این است که به حقوق خود واقف هستند، مطالبات خود را میدانند و قانون را هم تا حدی آموختهاند، بنابراین نمیشود مدیری را بر این عرصه وارد کرد که به فرهنگ به عنوان یک دغدغه نگاه نکند.