نماینده مازندران در شورای عالی استانها:
حفظ «تجن» کمتر از حفظ خاک وطن نیست/ ارتزاق مافیای سدساز از رانتهای قدرت همچنان فاجعه میآفریند/ سد « فینسک » تیر نهایی خلاص بر پیکر مازندران
نماینده مازندان در شورای عالی استانها گفت: انتقال حق آبه تجن به سمنان یک فاجعه زیست محیطی است که نتیجه همراهی برخی مسئولان با مافیای سدساز وابسته به بودجه نفتی است.
صاحب شریفی با اشاره به اینکه در بحث انتقال آب دریای خزر به سمنان دغدغههای بسیاری داریم که مهمترین آنها نابودی محیط زیست منطقه است، در گفتوگو با ایلنا افزود: افزایش آلایندهها، پیشروی کویر به دلیل بر جا ماندن املاح نمک، نابودی حیات آبزیان دریای خزر، واکنشهای شیمیایی در صورت اجرای طرح، حرکت ریزگردها و غبارهای حاصل از انتقال آب و کویری شدن شمال ایران از دیگر مشکلاتی است که پس از انتقال گریبانگیر استانهای شمالی میشود.
شریفی در ادامه با انتقاد از سدسازی در منطقه برای انتقال آب خزر به سمنان گفت: با نهایت تاسف باید بگویم این سدسازیها خشکسالی و تغییر اکوسیستم را در کشور منجر خواهد شد که عواقب آن را از نیم قرن پیش تا کنون شاهدیم.
ارتزاق مافیای سدسازان از رانتهای قدرت
وی عنوان کرد: رویه پوپولیستی رایسالارانه برخی نمایندگان و ارتزاق مافیای سدساز از رانتهای قدرت همچنان سدهایی تعریف میکند و میسازد که فاجعه میآفرینند و رودهای نیمهجان و ذخایر آبی کم رمق باقی مانده کشور را به ورطه نابودی می کشاند. مسئولان وزارت نیرو و سازمان محیط زیست دولت، در حالی به اشتباه سدسازیهای بی رویه و نقش آنها در خشکی تالابها و رودخانههای کشور معترفند که همچنان نظاره گر این فاجعه هستند.
تامین منابع مالی ساخت« سد فینسک » آغاز بحرانی دیگر
نماینده مردم مازندران در شورای عالی استان ها ادامه داد: تامین منابع مالی برای ساخت "سد فینسک" بر روی سرشاخههای تجن، آغاز بحرانی دیگر در پهنه آب و محیط زیست کشور است. این لکه سیاه هرگز از کارنامه دولت تدبیر و مجلس دهم پاک نخواهد شد.
وی اضافه کرد: انتقال حق آبه تجن به سمنان یک فاجعه زیست محیطی است که نتیجه مستقیم همراهی برخی مسئولان با مافیای سدساز وابسته به بودجه نفتی است که در شرف وقوع است. تنها نگاهی به اسامی پیمانکاران مطالعه این طرحها، مبین بسیاری از مسائل است.
شریفی با بیان اینکه دوران مهار آبهای سطحی با ساخت سد و انتقال آب بین حوضهای سپری شده است، افزود: امروزه پیامدهای ناگوار سدسازی بر زندگی مردم پایین دست سدها و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست و امری منسوخ در فرآیند کشاورزی و حفاظت از محیط زیست در دنیای مدرن شده است.
صاحب شریفی اضافه کرد : 6 شاخه اصلی نظیر زارم رود و سپیدرود و..... ، طی یک هم آغوشی زندگی آفرین، زه آب بارندگی حدود 4 هزارکیلومتر مربع از جنگلهای منطقه را درکالبد فرزندی 140 کیلومتری به نام تجن به طبیعت هدیه می کنند. امروز اما کاهش آبگیری سد 160 میلیون مترمکعبی سلیمان تنگه به یک ششم ظرفیت خود مبین فاجعهای ست که در حق تجن رخ داد و سد فینسک تیرخلاص نهایی بر پیکر زخم خورده و هراسان تجن است.
وی ادامه داد: سمنان استانی است خشک با میانگین بارش سالانه کمتر از 120 میلی متر و میانگین تبخیر سالانه بیش از 2500 میلی متر است. پرسش اینجا است با چنین وضعیت جوی و جغرافیایی منطبق بر کدام توجیه عقلی و علمی سالانه بیش از 5000 هکتار زمین کشاورزی با اختصاص 35 درصد از منابع آب سمنان که بالغ بر 110 میلیون متر مکعب است به کشت خربزه و هندوانه اختصاص می یابد؟ خربزه و هندوانه کجای رژیم غذایی ما ایرانیان قرار دارند؟
مشکل آب نیست
وی با اشاره به ساخت سد فینسک و انتقال آب آن به شهر سمنان ادامه داد: این موضوع دردی را دوا نمیکند، چرا که مشکل آب نیست. مشکل نبود مدیریت منابع آب و ارجحیت منافع منطقهای و قومی و گاهی فردی برخی سیاسیون بر منافع ملی است.
نماینده مازندران در شورای عالی استانها خاطرنشان کرد: الگوی کشت نامناسب علت مشکلاتی است که بر سر سمنان آمده و نبود سیستم فاضلاب شهری و تصفیه خانههای مدرن یکی دیگر از خلاءهای جدی در زمینه مدیریت چرخه آب نه تنها سمنان بلکه تمام شهرهای کشور است.
ضرورت ایجاد الگوی کشت متناسب با زیست بوم منطقه
شریفی مشخصه یک مدیریت دلسوز و متخصص را انجام اصلاحات جدی در الگوی مصرف مردم از طریق فرهنگسازی در سطح مدارس و ایجاد الگوی کشت متناسب با زیست بوم منطقه و نیازهای اساسی کشور دانست و گفت: آیا بهتر نیست به جای تبدیل دلارهای نفتی به سد و بتون و آهن که در نهایت خشکی رودها و تالابها و تغییر اکوسیستم را به همراه دارد ، به سراغ اصلاح ساختار جمع آوری و هدایت آبهای سطحی و باز گرداندن فاضلابها به چرخه آب از طریق احداث تصفیه خانه و... شویم.
وی گفت: افسوس و دریغ که تهی بودن سطوح عالی تصمیمسازی از چهرههای دلسوخته دانشگاهی و متخصصان برجسته علمی، کشور را هر روز بیشتر از قبل به لبه پرتگاه نزدیک میسازد.
به گفته شریفی، حفظ تجن به عنوان دومین رودخانه پرآب حوضه شمال کمتر از حفظ ناموس و خاک وطن نیست. این روخانه یکی از شریانهای حیات مازندران است. به راستی سرنوشت کارون و زاینده رود و ارومیه و گاوخونی و صدها رودخانه و چشمه سار و تالاب و مرداب و دریاچه دیگر برای پند گرفتن از دست درازی به طبیعت کافی نیست.