نگاهی به نوروز ؛ جشن غلبه برخشونت و آغاز پاکیها
نرم نرمک می رسد اینک بهار
جمشید از پادشاهان اسطورهای ایران در آذربایجان بر دیوان پیروز میشود و در نخستین روز بهار بر تخت مینشیند و تاجگذاری میکند. از آن روز تا به امروز مردم این روز را روز نو نامیده و جشن و پایکوبی میکنند .روزی که جمشید بر پلیدی ،تاریکی، جهالت و خشونت پیروز میشود را نوروز مینامند.
ایلنا؛ براساس گمانهزنی برخی از مورخان در سال 538 قبل از میلاد کوروش بزرگ نوروز را جشن ملی اعلام کرد و در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و گردگیری خانهها انجام می شد.همچنین محکومان در این روز بخشیده میشدند. برخی از پژوهشگران مانند کریشمن هرتسفلد مدعی هستند تختجمشید برای مراسم نوروز ساخته شدهاست. در دوران هخامنشی جشن باشکوه نوروز در بازه زمانی میان 21 اسفند تا 19 اردیبهشت برگزار میشد.
در ایران باستان به ماه فروردین اهمیت زیادی داده میشد و به اعتقاد آنها در روز اول این ماه روز رستاخیز طبیعت بوده است و دگرگونی و تحول خوبی در این روز به وقوع میپیوندد و همه جا سرسبز و درختان شکوفه میدهند. هر کدام از روزهای این ایام به مناسبتی نامگذاری شد. مانند روز دوم فروردین روز نیکاندیشی، روز سوم تندرستی، روز چهارم شهریاری و روز ششم این ماه خیلی نزد ایرانیان باستان بزرگ بوده است چرا که اعتقاد داشتند هم سالروز تولد زرتشت و هم به پیامبری رسیدن وی در کوه تفتان در حدود سه هزار و 756 سال پیش از طرف خداوند بوده است. در این روز 48 جشن برگزار میشد. هماکنون در آیین زرتشتیان 2 جشن در این روز برگزار میشود و آن هم به مناسبت تولد و پیامبری حضرت زرتشت است.
از آبپاشی تا بازگشت ارواح به خانه
یکی از باشکوهترین جشنهای دوره حکومت ساسانی جشن نوروز بوده است در این دوران مردم شش روز جشن میگرفتند که به دو دوره نوروز کوچک و بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز از یکم تا پنجم فروردین برگزار میشد و در روز ششم فروردین جشن نوروز بزرگ (خاصی) برگزار میشد. در هر یک از روزهای عامه طبقهای از طبقات مردم مانند دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا میکرد و در این روز تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.
رسم کاشتن سبزه نوروز نیز به دوران ساسانیان باز میگردد و به این صورت که 25 روز پیش از آغاز بهار در 12 ستون که از خشت خام برپا میکردند انواع حبوبات، غلات مانند برنج، گندم، جو، نخود، ارزن و لوبیا را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را پابرجا نگاه میداشتند و هرکدام از این گیاهان که بارور میشد میفهمیدند که محصول بهتری خواهد داد.
از دیگر رسوم نوروز در دوره حکومت ساسانیان پاشیدن آب بر روی یکدیگر در بامداد نوروز بود و روشن کردن آتش در این شب از زمان هرمز اول مرسوم شد؛ چرا که اعتقاد داشتند ارواح در این شب به نزد خانوادههایشان بازمیگردند و باید برای شادی روح آنها آتش بر بلندای فراز خانه افروخت.
دادن سکه به عنوان عیدی نیز در این دوره رسم بود چرا که اعتقاد داشتند برکت و روزی را زیاد خواهد کرد. شاید به جرات بتوان گفت نوروز تنها جشنی است که در دوره پس از اسلام جایگاه خودش را در ایران حفظ کرد. دلیل ثبات و پایداری این جشن بزرگ در فرهنگ ایران و پیوند عمیق آن با آیینهای این کشور و تاریخ این ملت و حافظه فرهنگی ایرانیان است.
در کشورهایی مانند افغانستان نیز به صورت متناوب این جشن وجود داشته است و به جای هفت سین آنها هفت میوه را در سفره خود جای میدهند. کشورهای آسیای میانه هم مانند جمهوری قرقیزستان ، آذربایجان و تاجیکستان نوروز را جشن ملی خود میدانند. این جشن به مثابه نمادی نیرومند از هویت کردهای ترکیه نیز هست. در سالهای اخیر نوروز به معنای واقعی کلمه جهانگیر شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2010 با تصویب قطعنامهای 21 مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز اعلام کرد.
ریشه باستانی هفت سین
عدد هفت در آیین نوروز ساسانیان اهمیت فراوانی داشته است و در این دوره هفت دانه بر هفت ستون میکاشتند و از این هفت غله مختلف نان میپختند. در کنار هفت سین سفره نوروز اجزای دیگری نیز قرار میگیرد که معمولا نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت مانند سکه و مانند آنها یاد میشود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشد. شمعدان در بعضی سنتها تعداد شمعها به تعداد فرزندان خانواده در آنها چیده میشود. امروز اجزای تشکیل دهنده سفره هفتسین متشکل از سیر، سمنو، سیب، سرکه، سکه، سبزه و سنجد است که در کنار آنها ماهی، شمعدان، کتاب شاهنامه فردوسی، حافظ و کتاب مقدس قرآن نیز گذاشته میشود.
آیین دید و بازدید نوروز
مردم ایران در روز نوروز لباس نو پوشیده و کوچکترها به خانه بزرگترها رفته و این روز بزرگ را تبریک میگویند. بزرگترها نیز معمولا به آنها عیدی داده و با شیرینی از میهمانان خود پذیرایی میکنند.
گره زدن فراموش نشه
ایرانیان باستان سیزدهم روز از ماه فروردین را تیر یا یشتر مینامیدند یشتر در اوستا به عنوان ایزد باران نام برده شده است. عقیده ایرانیان برای اینکه ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی را نابود کند باید مردم به نیایش روز تیر رفته و دعا کنند و از خداوند بخواهند باران ببارد. مردم در این روز که به ایزد باران تعلق دارد به دشت و صحرا و کنار جویبار میرفتند و شادی میکردند. آرزوی باران را از خداوند داشتند و هماکنون نیز بسیاری از مردم ایران در این روز از بامداد سفره نوروزی را برچیده، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینی باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند و ظرف سبزه موجود در سفره راپس از گره زدن به کنار چشمه روان برده و آن را به آب میسپارند و آرزو میکنند سالی پربرکت و خرم داشته باشند و تا غروب به شادی میپردازند. این رسم هنوز در بسیاری از استان های کشور از جمله کردستان ،لرستان ،گیلان و..... رایج است.
گزارش :مریم بازوند