سربازانمان در گهواره میمانند؟!
امیدواریم که بسیاری از قدرتمندان نخواهند سربازان این روزهای کشور را در گهوارهها نگه دارند.
فرزندان متولد دههی پنجاه و شصت این کشور جوانیشان در زیر سایهی نسل مقتدر پیش از خود طی شد. نسلی که در یک نقطه عطف تاریخی نسل قبل از خود را به ناگاه از قدرت خلع شده دیده بود و بیرقیب در سپهر سیاست ایران میدرخشید.
نسل مقتدری که موفق شد ارزشهای خود را به جامعه بقبولاند و مسئولیتها را بر عهده بگیرد اتفاقی که سالها قبل پیشبینی شده بود: «سربازان من در گهوارهها هستند.» سایهی سنگین این نسل تناور اما مانع رشد و پاگرفتن نسل پس از خود شد. نسلی که از نظر ساختارهای تثبیت شده سیاسی تنها میتواند نقش «کارگری سیاسی» را بازی کند.
این روزها نسل من به عدم اعتماد به نفس، منزوی بودن و منفعت طلبی شخصی محکوم میشود! وقتی که فرصت کار مدیریت و بروز استعدادها از نسلی دریغ میشود آن نسل اعتماد به نفسش را از دست میدهد، منزوی میشود و منفعتش را دیگر نه جمعی که فردی میجوید و حتی ناخواسته به نوعی به جان هم میافتد و متاسفانه پیامد آن این است که جامعه در آینده سرخورده و از هم گسیخته میشود و علاوه بر مشکلات داخلی آسیبپذیری خارجی آن نیز زیاد میشود.
نسل جوان بیشترین انرژی عاطفی سیاسی را دارد. آگاهی و رغبت زیادی برای مشارکت اجتماعی و سیاسی دارد و بیشترین هزینهی رخدادهای سیاسی را میپردازد اما در کشور ما کمترین نصیب را میبرد و حتی فرصت پیدا کردن هویت اجتماعی خود «ما» را نمییابد.
هویت اجتماعی تنها با مشارکت در مسایل اجتماعی و سیاسی بدست میآید. مشارکت به معنی داشتن قدرت تعیین قوانین و توان اجرای آنهاست. این مسئله ای است که در عمل نسل جوان ما از آن محروم است و کشور را در آیندهای بسیار نزدیک آسیبپذیر میکند اما نسل جوان نمیخواهد و قرار نیست این بازی را تا ابد ادامه دهد.
نسل من با توجه به تغییرات سریع اجتماعی امروز میخواهد از زیر سایه نسل قبل از خود بیرون بیاید و نگذارد کشور به مرحله بحران برسد. اراده، میل و بینش لازم را دارد و به موانع محکم ساختارین پیش رو نیز آگاه است. مسئولیتی که باید بر عهده بگیرد و ماموریتی که علیرغم خطرهای پیش رو باید به انجام برساند. این نه تنها برای پویایی نسل ما ضروریست که برای بقا و دوام فرهنگ و انسجام کشور ما نیز حیاتی ست.
انتخابات اخیر نسل جوان را یک گام به جلو برد، آنها قدرت تاثیرگذاری خود را بهتر شناختند و متوجه شدند که میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. امیدواریم بسیاری از قدرتمندان نخواهند سربازان این روزهای کشور را در گهوارهها نگه دارند و میدان را برای حضورشان باز بگذراند و امکان اشتباه کردن به آنها را نیز بدهند که هیچکس بدون زمین خوردن راه رفتن نیاموخته.
انتخاب شهردار کرمان این روزها دغدغهی بسیاری از مردم کرمان است. شهردار شهری که مشکلاتش بسیار است و برای حل آنها علاوه بر نیروی جوانی، نشاط، روحیه و انگیزه ی بالا به تجربه نیز احتیاج است. مطمئن هستم شورای شهر کرمان با حضور سلائق مختلف و نسل های متفاوت در نهایت با بررسی همه جوانب فرد مناسبی را برای اینکار انتخاب خواهد کرد که بهضرورت حضور جوانان در مدیریت دست بالای شهری اعتقاد داشته باشد.
علی بهرامی
نایب رئیس شورای شهر کرمان