کمیته ملی المپیک و انفعال رئیس و دبیرکل؛
مرکز دیپلماسی ورزش ایران تعطیل است
کمیته ملی المپیک ضعیفترین دوران خود را در همه ابعاد طی 4 سال اخیر تجربه میکند و با این رویه از حالا باید نگران بازیهای آسیایی 2018 جاکارتای اندونزی و سپس المپیک 2022 بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رئیس و دبیرکل کمیته ملی المپیک به رغم اینکه با رای بالایی انتخاب شدند (بماند که رئیس کمیته اصلا همسو با دولت روحانی از ابتدا نبود و در دور دوم انتخابات نیز سر از اردوگاه رقیب درآورد) اما بسیار منفعل هستند.
کیومرث هاشمی انصافا از خوشنامهای ورزش ما است که از سطح یک کارمند معمولی خود را تا سطح معاون وزیر و قائم مقام آموزش و پرورش رساند و اکنون 2 سالی است ریاست دستگاه دیپلماسی ورزش ایران را برعهده دارد اما جز استراتژی لبخند و مسافرتهای سخت و طاقتفرسایی مثل المپیک، آسیایی، پاراالمپیک، المپیک زمستانی، اجلاس IOC و تمامی سفرهای سخت و دشوار حرکت دیگری از او ندیدهایم.
جناب هاشمی چنان در این 4 سال ضعیف عمل کرد که اکنون یاد محمد علیآبادی میافتیم. علیآبادی به رغم همه اشکالاتی که داشت دارای چنان ظرفیت و قدرت نفوذی در دولت احمدی نژاد بود که همواره با دست پر از هیات دولت به سوی خیابان سئول میآمد.
اگر بودجه کمیته 20 میلیارد بود علی آبادی 3 برابر آن را از منابع مختلف دولتی جذب کمیته میکرد و این بود که هرگز ورزشکاران ما و کاروانهای اعزامی مشکل مادی نداشتند.
اما نگاه کنید به عملکرد 4 سال اخیر. بعید است بودجههای مصوب را هم کمیته ملی المپیک توانسته باشد جذب کند. در به هم ریختگی کمیته همین بس که هنوز هم نتوانستهاند یک ذیحساب انتخاب کنند. دو سال واندی شجاعی به صورت غیرقانونی ذیحساب بود و اگر فشار سازمان بازرسی نبود همین الان هم شجاعی بازنشسته که حضورش در فدراسیون تیر وکمان غیرقانونی است، گوشش از ابتدا بدهکار تذکرات نبود ولی سازمان بازرسی او را برکنار کرد.
هاشمی و دوستانش بعد از شجاعی، رسول خادم را انتخاب کردند که حضور او هم غیر قانونی بود و الان نفر سوم را آوردهاند و او نیز مجوز حضور در این پست را ندارد.
الان کمیته المپیک به قدرت در نقطه ضعف قرار دارد که اساسنامه فدراسیونها طی این 4 سال دو سه مرتبه توسط وزارت ورزش دچار تغییر شد و بعد از اینکه تغییرات اجرایی شد آقای هاشمی و دوستان متوجه شدند. آن هم در جایی که کمیته بینالمللی المپیک تذکر داده بود و بعد از تذکر 152 جناب هاشمی و دوستانش متوجه موضوع شدند.
امروز دوباره بحث بازیهای آسیایی 2018، بودجههای درخواستی فدراسیونها و ... در میان است اما روسای فدراسیون ها هرگاه به کمیته المپیک میروند بدهکار هم میشوند چرا که در ترافیک خیابان سئول نصف روز خود را از دست میدهند و هزینه بنزین و اصطکاک ماشین خود را حساب کنند دیگر تمایل به حضور در کمیته را ندارند. آنها وقتی به رئیس دسترسی پیدا میکنند با لبخند همیشگی او روبرو میشوند و البته دبیر کل که از ابتدا هم هاشمی را به عنوان رئیس خود نمیخواست ولی خیلی راحت در پناه او و در سکوت کارش را انجام میدهد. هیات اجرایی هم هر کدام ساز خود کوک میکنند و اگر بودجهای باشد ابتدا به سمت فدراسیون خود میکشند و ته مانده آن هم هزینه سفرهای برون مرزی رئیس – دبیر کل و اعضای هیات اجرایی و چند خبرنگار همسو میشود. در حالی که سال قبل از بازیهای آسیایی برای فدراسیونها پرکارترین و دشوارترین سال است و کمیته المپیک نباید یک لحظه از برنامه عقب باشد اما آیا واقعا کمیته میداند که چند تیم در چند رشته ورزشی ظرفیت اعزام دارند و اگر میداند آیا برنامهای برای تقویت و حمایت از آنها دارد؟
به نظر میرسد هاشمی – شهنازی و هیات اجرایی میدانند که شاید چند صباح دیگر رفتنی باشند به همین دلیل چندان به آب و آتش نمیزنند هر چند اگر رفتنی هم نبودند باز نشان دادند کاری از عهده ایشان ساخته نیست.
باز هم تاکید میکنیم که هاشمی مدیری سالم و بسیار اخلاقگراست اما اختیار خود را به افرادی داده که هیچگونه دلسوزی برای ورزش کشور ندارند و گرنه طیف سیاسی او و گرایشهایش برای ما قبل هضم است و نمیتوان به فردی خرده گرفت که چرا گرایش این طرفی یا آن طرفی دارید. ما واقعا به گرایش او کاری نداریم اما از بیتفاوتی وی نسبت به اجماعی که رسانهها و فدراسیونها 4 سال پیش برای انتخاب شدنش داشتند دلخوریم و این دلخوری به خاطر مصالح ورزش است نه منافع شخصی یا گروه.