یادداشتی از ندا واشیانیپور؛
اصلاحطلبی به مثابه توسعهطلبی
جوامع بدون اعتقاد عملی به اجرای اصلاحات در ابعاد مختلف نه تنها نمیتوانند و بلکه محال است به توسعهیافتگی و پیشرفت دست پیدا کنند.
امروز با مشاهده جوامع مختلف بشری از گذشته تاکنون، در مییابیم که همه توسعه و پیشرفتی که در جوامع گذشته و حال انجام شده از اصلاح ساختارهای جامعه بوده و جامعهای که اعتقادی به اصلاح نقاط ضعف و خطاهای خود نداشته باشد، هیچوقت نتوانسته تمدنی بزرگ و پیشرفته به وجود بیاورد.
از طرفی همواره در طول تاریخ مشاهده کرده ایم که مصلحانی بزرگ در جوامع بشری ظهور کردهاند که هدف همه آنان اصلاح جامعه بوده است تا بلکه بتوانند بدینوسیله رشد و ترقی جامعه خویش را باعث شوند و صد البته انبیاء الهی همیشه برای هدایت و اصلاح جامعه به رسالت برگزیده شدند و آیات بسیاری به ضرورت اصلاحات در حوزههای مختلف تأکید میکند که به نظر برخی از محققان، قرآن کریم آنچنان به اصلاح امور انسانی اهمیت داده که مانند آن، تأکید معادلی وجود ندارد.
در جامعه کنونی ما نیز در عصری که ما در آن زندگی میکنیم اصلاحات را در واقع میتوان تکیهگاه ساماندهی نابسامانیها و اصلاح ضعفها، خطاها و اشتباهات در برنامههای خرد و کلان تعریف کرد که با آسیبشناسی و بازنگری اهداف و برنامهها و خطاها و شناسایی نقاط ضعف آنها در تمامی ابعاد بهخصوص مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اجرایی و امثالهم نسبت به اصلاح و رفع ضعفها اقدام نموده و ضمن تدوین اهداف و استراتژیهای قوییتر، پویاتر، علمیتر و کارآمدتر، آن ها را بصورت عملیاتی در سطح جامعه اجرا می کند.
با این تعریف در هر مرحله و در حین اجرای پروژهها و برنامهها نقاط ضعف و خطاها شناسایی شده و بدون تحریف واقعیات و بهطور شفاف و بدون ملاحظهکاری، در جهت اصلاح آنها گام برداشت.
این روش سیستماتیک در نظام اجرایی میتواند کشور را به سمت پیشرفت و توسعهیافتگی سوق داده و تحولات مؤثر و مطلوبی را در شکوفایی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ایجاد نماید و ارائهدهنده راهکارهای قوی جهت حل معضلات اساسی کشور از جمله بیکاری و تورم باشد. در واقع اصل و اساس اصلاحات در جهت رشد و توسعه کشور، بهبود وضعیت فرهنگی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی مردم و تأمین حقوق شهروندی و نهادینه شدن قانون مداری و داشتن کشوری توسعه یافته با حداقل مشکلات است و با هرگونه اغتشاش و براندازی و هرج و مرج طلبی مخالف بوده و همگام با قانون و شرع و عرف پیش میرود و البته لازم است که نخبگان و متفکران این اندیشه نقشه راه و تعاریف مشخصی را تهیه نموده و در اختیار عموم قرار دهند که در آنها، تعریف، مبانی، اهداف، استراتژی، برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت و میانمدت این مسیر پر پیچ و خم را بهطور دقیق تدوین و تعریف نماید.
در نهایت به اعتقاد نگارنده جوامع بدون اعتقاد عملی به اجرای اصلاحات در ابعاد مختلف نه تنها نمیتوانند و بلکه محال است به توسعهیافتگی و پیشرفت دست پیدا کنند.
* ندا واشیانی پور- عضو شورای اسلامی شهر اصفهان