ریشهیابی و پیامدهای یک اتفاق تلخ؛
لغو کنسرت در مشهد بهانه بود/ برخی از این شهر تنها نامش را میخواهند
لغو سخنرانی علی مطهری، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در مشهد اما و اگرهای زیادی را بر جای گذاشت و زخم تازه مشهدیها را در عدم برگزاری کنسرت در این شهر، باز کرد.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، در حالی که قرار بود علی مطهری نائب رئیس مجلس شورای اسلامی صبح یکشنبه در مشهد به مناسبت روز اربعین به سخنرانی بپردازد، این سخنرانی با وجود قشر گستردهای از مردم به دلایل نامعلومی لغو شد و بار دیگر به مردم این شهر ثابت کرد حتی سهمی از سخنرانی مذهبی اصلاح طلبانان برگزیده کشور خود ندارند و در واقع عدم برگزاری کنسرت در مشهد تنها بهانه و پلی برای حذف اصلاحطلبان در این شهر و حاکمیت سلایق شخصی در سطح خرد و کلان است؛ گویی افرادی از مشهد فقط نامی از آن را میخواهند، نامی که دستخوش بگو و مگوهای عدهای از بزرگان شهر ثامن الائمه شده و چندی دیگر باید شاهد کوچ قانون، مدیریت، عدالت، ضوابط و مقررات از این شهر باشیم و اعتراض پشت اعتراض و نارضایتی در این مسیر تنها آب در هاونگ کوبیدن است.
حالسئوال اینجاست پاسخ روحانی به این اقدام چه خواهد بود و چگونه این قضیه را که چرا سخنرانی نائب رئیس مجلس شورای اسلامی تحت عنوان "تحلیل واقعه کربلا " در این شهر با وجود مکاتبات 10 روزه از سوی استانداری خراسان رضوی در آخرین ساعات برگزاری لغو شده و چه پاسخی به این شائبهها میتوان داد، جز یک بی درایتی و یک عصبیت کورکورانه چه میتواند باشد و با وجود اینکه به انتخابات دوره بعد ریاست جمهوری نزدیک میشویم آیا این موضوع رفتار ضد اجتماعی و قرضگونه مردم را با شخص رئیسجمهور و دولت یازدهم در پی نخواهد داشت.
از طرفی لغو این سخنرانی ناسازگار با مبانی حقوقی و قانونی کشور عنوان شده است و با وجود اینکه یک تشکل سیاسی دارای پروانه رسمی از مطهری برای سخنرانی در اربعین حسینی در مشهد دعوت به عمل آورده است، پس چگونه ساماندهی و تدابیر لازم در این خصوص انجام نشده است و اقدام ضد مقررات دستخوش این موضوع شده است.
علاوه بر این، وزیر کشور نیز باید پاسخگوی این مسئله باشد و دلیلی موجه و رضایت بخشی را مبنی بر فشارهای همه جانبه به پایتخت فرهنگی جهان اسلام، داشته باشد و بازگو کند که چرا دومین کلان شهر کشور فقط نامی پر طمطراق را یدک میکشد اما سهمش از سیاست، آزادی و قانون ناچیز و در خور شان این شهر نیست.
تا چه زمان مردم فهیم، هنردوست، کاردان و مدبراین شهر زیر سلطه نابرابریها و خودخواهیها سر خم کنند و وعده و وعیدهای ریز و درشت بی سرانجام را جزیی از سرمایه خود بدانند.