اصولگرایان چوب تندروها را خوردند/ نباید دایره ضد انقلاب را وسیع کنیم
عضو ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که جواب مردم در انتخابات، رد تندروی و حمایت از اعتدال بود، گفت: یک قاعده کلی در سیاست است که اگر افراط گرایی در پیش گرفته شد، اقبال مردم به سمت دیگری میرود.
«من تا به حال این تعبیر را به کار نبردهام، اما، جواب مردم در رد تندرویها و از آن طرف اعلام حمایت از تفکر اعتدال، در انتخابات روشن شد.»؛ این اظهارات یکی از اعضای ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که در گفتوگو با ایلنا، به سؤالهایی در رابطه با انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری پاسخ گفت و به ویژه تحلیلش راجع به نتایج این انتخابات پرداخت.
این عضو شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور، با اشاره به نتایج انتخابات مجلس دهم به ویژه در حوزه انتخابیه تهران که با پیروزی تمام فهرست اصلاحطلبان و حامیان دولت و شکست مطلق لیست اصولگرایان همراه بود، تأکید کرد: چوبی که مردم میخواستند در این انتخابات به تندروها بزنند دامن اصولگرایان فرهیخته، معتدل و خوب کشورمان را هم گرفت.
این استاد خارج فقه حوزه علمیه قم افزود: مثلا مردم وقتی میبینند تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان دو سال تمام برای حقوق مردم تلاش میکنند؛ اما بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات، چند نفر تندرو در مجلس شورای اسلامی که واقعا دیگر نمیتوانیم آنها را تندرو نگوییم، عوض اینکه مجسمه آن مسئول در تیم مذاکره کننده را طلا بگیرند، میخواهند او را در سیمان فرو کنند؛ جواب این کارهای تند و افراطی، در انتخابات و با رأی ندادن مردم به این تندروها مشخص و روشن میشود؛ این یک قاعده کلی در سیاست است که اگر افراط گرایی در پیش گرفته شد، اقبال مردم به سمت دیگری میرود؛ خیلی مواقع مردم هیچ نمیگویند و در زمان خودش، کار خودشان را میکنند ولی ما غافل هستیم و از تجارب استفاده نمیکنیم.
مشروح گفتوگوی ایلنا با آیت الله سیدمحمد غروی را در ادامه بخوانید:
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، جمعه گذشته در سراسر کشور در حالی برگزار شد که حضور مردم در این انتخابات قابل توجه و معنا دار به نظر میرسد؛ به نظر حضرتعالی، پیام حضور مردم در انتخابات اخیر، چیست؟
حضور باشکوه مردم در انتخابات ۷ اسفندماه، نشان داد که مردم پشتیبان نظام بوده و از آن حمایت میکنند. مردم نشان دادند موقعیت منطقه و جهان را درک میکنند و آنجا که لازم است و باید حضور پیدا کنند، با همه مشکلات و سختیهایی که مشاهده میکنیم، برای پشتیبانی از کشور حضور پیدا میکنند؛ مردم با حضور یک پارچه خودشان در انتخابات اخیر، این پیام را به دنیا دادند.
البته پاسداری از پیام مردم در انتخابات ۷ اسفندماه برای همگان بسیار مهم است و وظیفهای است که مسئولان باید نسبت به مردم داشته باشند؛ نمایندههای منتخب و دیگر مسئولان کشور باید تمام تلاش شان را به کار بگیرند و برای مردم و برای رفع مشکلات آنها، واقعا تا آنجا که ممکن است کار و تلاش کنند.
انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری به ویژه در حوزه انتخابیه استان تهران و نتایج آن، تا حد زیادی توجه مردم و کارشناسان سیاسی را به خود جلب کرد؛ تحلیل جنابعالی راجع به نتایج انتخابات مجلس خبرگان به ویژه در پایتخت کشور چیست؟
آرای مردم را وقتی ملاحظه میکنیم، پیامهای مختلفی از آن برداشت میشود؛ یکی این بود که مردم کار و تلاش میخواهند و کسانی که احیانا و لااقل تلقی مردم این است که گرایشهای افراطی دارند، مردم با آن هماهنگ نیستند.
مثلا نفر دوم انتخابات خبرگان در حوزه انتخابیه استان تهران، آیت الله امامی کاشانی است که واقعا یک فرد متخلق به اخلاق اسلامی و یک انسان به تمام معنا مؤدب است؛ ایشان حریمها را حفظ میکند و رأی بالای مردم به ایشان این پیام را دارد که مردم به دنبال اعتدال و عقلانیت هستند؛ آیت الله امامی کاشانی آن طور که قبلا بحث جوانگرایی خبرگان مطرح شده بود، جوان نیستند که بگوییم رأی ایشان ناشی از جوانگرایی و...، است؛ سن ایشان دست کم ۸۰ سال است اما میبینید ایشان نفر دوم انتخابات تهران میشود و این رأی بالای مردم به ایشان خیلی معنا دارد.
گاهی مواقع نیز برخی بیمهریهایی نسبت به برخی شخصیتها شده و دامن زده شد، که البته نمیخواهم بگویم آن افراد اصلا دچار خطاهایی نبودند، ولی با آن همه خدماتی که به کشور کردهاند، خلاصه جوری هست که در کل نمره بالای قبولی به آنها بدهیم ولی خب برخی جریانهای کشور، نسبت به ایشان بیوفایی کردند، اما دیدیم که مردم در انتخابات، فهم خود را در رأیهایشان و حمایتهای خودشان را نشان دادند.
اگر کسانی در مجموعههایی بودند که مردم احساس کردند اینها اهل خدمت هستند، با رأی خودشان، فهم خودشان را نشان دادند؛ این آن چیزی هست که آدم از رأی مردم درک میکند.
برخی رسانههای افراطی در چند روز اخیر عنوان میکنند، کسانی که به منتخبین مجلس دهم یا مجلس خبرگان پنجم به ویژه در حوزه انتخابیه تهران، رأی دادهاند، طرفدار نظام جمهوری اسلامی نیستند. نظر شما در این خصوص چیست؟
نباید تلقی کنیم کسانی که احیانا به این منتخبان رأی میدهند طرفدار نظام نیستند، زیرا آنها که رأی دادند، طرفدار نظام بودند و آنهایی که رأی ندادند، دو دسته بودند؛ یا بیتفاوت بودند که رأی ندادند و یا اینکه طرفدار نظام نبودند. ولی آنهایی که رأی دادند حتما طرفدار نظام بودند.
آرای مردم و نتیجه آن را هم وقتی ملاحظه میکنید، میبینید که این آرا معطوف به کسانی است که از یک عقلانیت بالا و از یک اخلاق بالایی برخوردار هستند و خدمت میکنند؛ البته گاهی هم خدمت این منتخبان، آن طور که باید و شاید تحسین نشده و ارجگذاری نمیشود. طبیعتا این انتخابات، یک مقدار این مسائل را چه در بحث مجلس شورای اسلامی و چه در بحث مجلس خبرگان رهبری نشان میدهد و واقعا قابل ملاحظه هست.
حاج آقا! کمی شفافتر سؤال کنم، در چند روز اخیر برخی شخصیتهای تندرو و افراطی، با اشاره به نتایج دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان عنوان میکنند، نتایج انتخابات در تهران خیلی دور از ذهن نبود، چرا که تهران پایگاه اصلی ضد انقلاب است و مردم تهران به لیست مورد تأیید انگلیس رأی دادند؛ نظر شما راجع به این اظهارات چیست؟
این اظهارنظرها بسیار زشت و سخیف است؛ وقتی مردم این جور مشتاقانه در انتخابات حضور پیدا میکند و آبرو میدهند، آدم نباید این طور حرف بزند. عرض کردم آن کسانی که ضد انقلاب بودند، اصلا در انتخابات شرکت نکردند و رأی ندادند؛ تازه فقط بخش کمی از آن افرادی که در انتخابات شرکت نکرده و رأی ندادند ضد انقلاب بودند و بیشتر افرادی که شرکت نکردند، شاید بیتفاوت بودند؛ اما آنها که رأی دادند طرفدار و خواهان نظام جمهوری اسلامی ایران هستند؛ و اگر طرفدار انگلیس و امثال آن بودند اصلا رأی نمیدادند.
اینکه ما دایره ضد انقلاب را این قدر وسیع و گسترده میکنیم، صحیح نیست و حتی غلط است؛ این کارها بیانصافی در حق مردم دوست دار انقلاب و در حق انقلاب اسلامی است که بیخود مخالفان آن را زیاد و گسترده نشان میدهیم.
نتایج انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور و به ویژه حوزه انتخابیه تهران، به اذعان بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، معنای خاصی دارد، چرا که همگی منتخبان تهران از یک لیست واحد که به دولت آقای روحانی نزدیکی بیشتری داشتند، بودند؛ تحلیل شما راجع به نتایج انتخابات مجلس دهم بهویژه در حوزه تهران چیست؟
مردم وقتی میبینند تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان دو سال تمام برای حقوق مردم تلاش میکنند؛ دو سال با قدرتها نشستند و بلند شدند و جلسههای مستمر داشتند و هیچگاه از بحث و گفتوگو از پا نیفتادند و کم نیاوردند، در حالی که عقبه طرفهای مقابل، تمام کشورهای اروپایی و غربی بودند؛ میخواهند به نحوی از این کار تشکر کنند.
وقتی هم که به مذاکرات به نتیجه میرسد و هیچکس هم در کل دنیا ادعا نمیکند ایران در این مذاکرات باخته است، و در کل بعد از دو سال تلاش و زحمت این تیم مذاکره کننده، چند نفر تندرو در مجلس شورای اسلامی که واقعا دیگر نمیتوانیم آنها را تندرو نگوییم، عوض اینکه مجسمه آن مسئول در تیم مذاکره کننده را طلا بگیرند، میخواهند او را در سیمان فرو کنند! جواب این کارهای تند و افراطی، در انتخابات و با رأی ندادن مردم به این تندروها مشخص و روشن میشود؛ من تا به حال این تعبیر را به کار نبرده بودم، اما، جواب مردم در رد تندرویها و از آن طرف اعلام حمایت از تفکر اعتدال در انتخابات روشن شد.
متأسفانه حتی اصولگراهای خوب کشورمان، وقتی که با آن تندروهای افراطی در یک صف و در یک لیست قرار گرفتند، با اینکه برخی از آن شخصیتهای اصولگرا این چنین نبودند، بلکه آدمهای متدین، سنگین، فرهیخته و متعادلی هستند، اما چوب تندروها را خوردند؛ یعنی چوبی که مردم میخواستند به تندروها بزنند، به این انسانهای خوب هم خورد.
به عبارتی وقتی مردم این تندرویها را در ماههای اخیر دیدند، جوابش در انتخابات روشن میشود؛ در خیلی جاهای دیگر هم روشن میشود.
حالا هر جور ما فضاسازی کنیم که یک عدهای از قم، ورامین، کرج و... بیایند و در تهران رأی دهند؛ این حرفها درست نیست، چون این رأیهای خرد، به جایی نمیرسد.
این حرفهای نامربوطی که برخی گفتند مبنی بر اینکه ضد انقلابها به منتخبان انتخابات اخیر رأی دادند حرفهای خیلی بیادبانه و نامربوطی است؛ یا اینکه عنوان میکنند این مردم تحت تأثیر انگلیسیها قرار گرفتند؛ واقعا این طور نیست. انگلیسیها ۳۷ سال است که خودشان را در ارتباط با ما آزمودهاند، و میدانند تفکر ملت ایران در رابطه با آنها چگونه است؛ بنابراین گاهی مواقع میگویند رأی دهید که طرف رأی نیاورد و گاهی هم میگویند که رأی ندهید که فردی رأی بیاورد. برخی تندروهای داخلی جریانهایی پیش آوردند و از آن سوء استفاده کرده و در همان فضا مانور دادند.
به نظر شما بعد از این انتخابات و اعلام نتایج آن، اصولگرایان نباید به فکر بازسازی درون گروهی خودشان بیافتند؟ و نباید بررسی کنند که چرا مردم اقبالشان به طرف جناح مقابل اصولگرایان و حامیان دولت آقای روحانی رفت؟
بله؛ واقعا یک سری حرکتهای تند و تیزی که احیانا یک عدهای انجام دادند، عملا آسیبش دامان دیگران را هم گرفت؛ لذا باید در این رابطه جریانهای مختلف سیاسی -فرق هم نمیکند این طرف یا آن طرف- بنشینند و قصور خودشان را ببینند و اشتباههایشان را بررسی کنند.
این طور نباشد که مدام قصور و تقصیرها را به گردن این و آن و مثلا دشمنان خارجی و امثال آن بیاندازند. گروههای سیاسی باید درون خودشان بنشینند و ببینند در سالهای گذشته درست عمل کردهاند یا نه. از طرفی جمعهای وسیعتر و معتدلتر و عقلانیتر اصولگرا، باید واقعا بررسی کنند که آیا میتوانند با همه افراد، از جمله تندروها ائتلاف کنند یا اینکه با برخی نمیتوانند ائتلاف کنند؛ این مسائل واقعا تعارف ندارد.
واقعا بررسی این موضوع بسیار مهم است که یک سری تندرو حرکاتی را انجام دادند که آسیبهای حرکات آنان، دامن برخی جریانهای متعادل اصولگرا را نیز گرفت و به آنها هم آسیب وارد شد؛ این مسائل قابل مطالعه است.
به طور کلی همه در این رابطه باید از این تجارب پند بگیرند؛ از آن طرف نیز، احیانا اصلاحطلبانی که طرفدار نظام هستند و چارچوب نظام را قبول دارند و به مجلس راه یافتند، نباید فراموش کنند سرنوشت افراط گرایی همین است که امروز دامن اصولگرایی را گرفت. این یک قاعده کلی در سیاست است که اگر افراط گرایی در پیش گرفته شد، اقبال مردم به سمت دیگری میرود.
خیلی مواقع مردم هیچ نمیگویند و در زمان خودش، کار خودشان را میکنند ولی ما غافل هستیم و از تجارب استفاده نمیکنیم؛ یعنی همواره قصور و خطاهایمان را به دیگران ربط میدهیم و نتیجه را بر اثر عملکرد دشمنان داخلی و خارجی و این قبیل موارد میبینیم؛ هیچ توجهی هم نمیکنیم که خودمان چه اشتباههایی داشتیم تا در مقام رفع آن اشتباهها بر آییم. گذشته از مسائل سیاسی، گاهی متأسفانه در مسائل فردی هم انسان دچار خطاهایی میشود که به جای بررسی علت آن اشتباهها، مدام تقصیرهای خود را به گردن این و آن میاندازد و نتیجهاش تکرار اشتباه و خطاست؛ لذا باید بررسی شود که در گذشته چه اشتباههایی رخ داده است.
گفتوگو از صادق چهرقانی