در تماس با ایلنا مطرح شد؛
سرگردانی بانوی صنعتگر خوزستانی در پیچ و خم میراث فرهنگی + فیلم
فاطمه بویری بانوی هنرمند خوزستانی میگوید: در مقابل وزیر میراث فرهنگی به من قول تخصیص امکانات دادند، گفتند ظرف یک ماه آینده عملی میشود، شش ماه مرا سرگردان جادههای ایذه-اهواز و تهران کردند و همین که دولت عوض شد گفتند منتفی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، فاطمه بویری بانوی خوزستانی، هنرمندی است که با وجود سختی های کار و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، همچنان به فعالیتهای خود در حوزه سنگتراشی میپردازد و نه تنها خود را به عنوان یک بانوی موفق در جامعه فرهنگی خوزستان معرفی کرده، بلکه حالا او به عنوان یک مدرس در رشته سنگ تراشی، الگوی در خور تحسینی برای نسل نوین صنعتگران است.
این صنعتگر خوزستانی در تماس با ایلنا ضمن گلایه مندی از رفتار مدیران اداره کل میراث فرهنگی خوزستان طی شش ماه سرگردانی تحمیلی در راهروهای این مجموعه، میگوید: بهمن ماه سال گذشته در جریان برگزاری نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران در حضور عزت الله ضرغامی درخواست تخصیص یک وام ۵۰۰ میلیون تومانی بلاعوض یا خرید چند دستگاه مخصوص سنگتراشی «فست تراشی، تراش زاویه» را دادم که با خوشرویی تمام، وزیر نامه مرا امضاء و در جیب خود گذاشت که مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان درخواست کرد این وظیفه را به او بسپارند تا ظرف یک ماه آینده عملیاش کند.
او افزود: این اتفاق باعث امیدواری هر چه بیشتر من شد تا اینکه در مراجعه به میراث فرهنگی خوزستان متوجه شدم برداشت من غلط بوده و شرایط سختتر و پیچیدهتر از آن است که تصور میکردم. ظرف شش ماه بارها به وزارت میراث فرهنگی و اداره کل خوزستان مراجعه کردم و هر بار مدیران خوزستانی به یک بهانه واهی مرا از سر خود وا کردند و هرگز پاسخ قانع کنندهای به من ندادند.
این هنرمند خوزستانی ادامه داد: مواردی مانند صبر کنید، بودجه نیست، تا ببینیم چه می شود، دستگاهها گران است بیائید به جایش وام بگیرید، بروید تماس بگیرید، قرار است در سامانه بارگذاری شود، منتظریم کسی این مناقصه را برنده شود و هزار حرف دیگر عمده پاسخهای مدیران میراث فرهنگی به من طی این شش ماه بوده که هرگز این سرگردانی را نمیتوانم فراموش کنم.
بویری تصریح کرد: تلخ ترین جای این اتفاق این است که به محض اینکه وزیر پیشین جای خود را به آقای صالحی امیری دادند، با یک «نمیشود بزرگ» از سوی مدیران میراث فرهنگی خوزستان مواجه شدم و در عین ناباوری به من گفتند منتفی است. تمام. در عوض میتوانیم به شما یک وام هجده درصد بدهیم. در حالی که خودم هم میتوانستم این وام را از بانک تقاضا کنم. چه نیازی به این همه پیگیری نامه و سرگردانی بود؟ به من بگوئید یعنی نامه یک وزیر مملکت تا زمانی اعتبار دارد که در راس کار است و به او نیازمند هستیم؟ همین که از قدرت افتاد به یکباره حرف او و نامه او از جایگاه اعتبار ساقط میشود. آن وقت من میمانم و انبوهی هزینه که صرف پیگیریهای بسیار شد و یک ناامیدی بزرگ.
این بانوی هنرمند میگوید: مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان نامه امضاء شده را از وزیر گرفت و مرا بازی داد. چگونه میشود مدیران میراث فرهنگی خوزستان فقط در کلام و به شکل زبانی شعار سال «جهش تولید با مشارکت مردم» را قبول داشته باشند ولی در اقدام هرگز به آن احترام نگذارند؟ مگر نه اینکه منِ هنرمند بخشی از همین پروسه تولید و مشارکت هستم. مگر نه اینکه وزیر یک کشور دستور پیگیری داده، چرا باید آرزوها و امید یک بانوی ایرانی در پیچ و خم راهروهای میراث فرهنگی خوزستان نادیده گرفته شود؟
او در پایان گفت: تنها انتظار من این است که صدای من توسط رئیس جمهور منتخب، وزیر منتخب، نمایندگان و استاندار خوزستان شنیده شود تا بعد از این هیچ هنرمند دیگری اینگونه آزرده خاطر نشود و سرگردانی راهروهای میراث فرهنگی خوزستان با زندگی و آرزوهای او بازی نکند.