خبرگزاری کار ایران

نگاهی به ابتکار شاعر خوزستانی؛

مبحثی پیرامون طراشعر، به قلم نویسنده و کاریکلماتوریسم معاصر آرش سیستانی

مبحثی پیرامون طراشعر، به قلم نویسنده و کاریکلماتوریسم معاصر آرش سیستانی
کد خبر : ۱۵۱۸۸۳۷

آرش سیستانی، نویسنده و کاریکلماتور معاصر به مبحث «طراشعر»، طرحی نو از امین افضل پور شاعر خوزستانی پرداخته است.

به گزارش ایلنا، آرش سیستانی در این نوشتار آورده است:

در ادبیات غنی و دیرینه ­ی پارسی از کُهن آثار تا امروز قوالب، سبک‌ها، اندیشه‌ها، طرح‌ها و سخن‌هایی بیان و مطرح گردیده که برخی ماندگار و بسیاری به بازفراموشی سپرده شده‌اند. بعضی درمیان ادیبان و سخن سنجان ارج و قُرب و منزلتی یافته و پیروان و رهروان خاص خود را طلبیده و برخی درهمان نطفه اگر خفه نشده اما از اقبال عمومی و طرح در میانه­ ی اندیشمندان و دانش پژوهان برخوردار نگردیده و چه بسیارند بدعت‌ها و نوآوری‌هایی که امروزه حتا نامی از آنها در مخاطره ­ی زمان باقی نیست.

در آنتولوژی و نسب شناسی ادبیات کلاسیک و مدرن ایران نیز از این فرازها و فرودها بسیار به چشم می‌خورد و در بایگانی اندیشکده ها و آتشکده‌های حوزه ­ی زبان و ادبیات، مقالات و میکروفیش های فراوانی را می‌توان یافت که از حد بیان و طرح و پیشنهاد فراتر نرفته و مسکوت و ناکام ازحافظه­ ی تاریخ پاک و محو گردیده است. اما در مقابل این ناکام‌ها و فراموش شده‌ها بسیارند مکاتب واندیشه هایی که در بدوِ طرح، از اقبال عمومی و استقبال خلق بهره‌مند و هنوز در قبایل و اندیشه‌ها، پویا و باقی است چه در آثار و قوالب کهن، چه در ژانر سبک نو و امروزین.

گستردگی و استقبال و پذیرش این قوالب و اندیشه‌ها معطوف بنیان گذاران و صاحبان اندیشه و نوآوران این حوزه‌هاست که از حوصله، صبوری، دانش، تبحر و خردورزی کافی برخوردار بوده و حرفی برای گفتن داشته‌اند که هنوز برای خود، رهروان و پویندِگانی خاص و نام آوری یدک می‌کشند و در حوزه ­ی ادب و معرفت پارسی جایگاه و پایگاه خویش را حفظ نموده و در اذهان عمومی رسوب نموده‌اند.

سخن از مکاتب و اندیشه‌های ناپایدار و عقیم و ناکام به جز اطاله ­ی کلام و گزافه گویی نیست و هیچ راهی و دریچه‌ای بسوی هدایت نخواهد گشود. در حیات شعر و نثر پارسی بسیار شاعران و نویسندگان و ادیبان پا به عرصه­ ی ادب نهاده و آثار مختلف پدید آورده که هر یک از خصایص و شاخصه‌های خاص خود برخورداراست و هیچ دو نفری از لحاظ روش و شیوه و تفکر شبیه یکدیگر نیستند و نقطه نظرات و اندیشه‌ها و محتوای تولیدشان با هم متفاوت و گوناگون است.

در هر سبک و قالب تنها لفظ و معنا هستند که دو عنصرِ سازنده­ی هر نوشته یا متن به شمار می‌روند و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرند و همین، موجب تفاوت در شیوه­ ی نوشتن شعر و نثر شاعران و نویسندگان می‌شود و این دو عامل لفظی و معنوی چنان در میان افراد یک جامعه تأثیرگذار می‌گردد که یک اسلوب یا سبک نگارشی را در میان شاعران و نویسندگان پدید می‌آورد که از لحاظ تنوع و گستردگی به گونه‌های مختلف می‌توان از آنها نام برد و در سبک و اسلوب متفاوت، تقسیم بندی  و دسته بندی نمود. از رودکی و مولوی تا ناصر خسرو و منوچهری دامغانی تا ملک الشعرای بهار و قائم مقام، همچنین مسعودِ سعد سلمان، سنایی، خیام، حافظ، سعدی، امیرخسرو دهلوی، وحشی بافقی، صائب تبریزی و نیز نیما و اخوان  و فروغِ فرخزاد و احمد شاملو تا امروز فراوان نام در تاریخ ادبیات می‌توان برشمرد که هر یک براساس ذوق و سلیقه و لفظ و معنای خود آثارشان را برای آیندگان به ارث گذاشته که برحسب نام مؤلف، زمان و دوره­ی زندگی، زبان، موضوع، محیطِ جغرافیایی، عوامل سیاسی و ساختاری و حاکمیت، حتا سطح سواد و دانش افراد جامعه و تأثیرپذیری کلام مؤلف بر توده‌ها و اقشار، قابل ذکر و طبقه‌بندی است.

شاید عامل اصلی این تکثّر زبانی و سبک نوشتاری است که سبک‌های خراسانی یا ترکستانی، عراقی، هندی، اصفهانی، نو، گفتار، نیایی، فراگفتار و پسانیمایی شکل گرفته و هرکدام طرفداران و پیروان خاص خود را پیرامون خود گرد آورده است.

در دوران‌های مختلف توسط افراد مختلف، اسلوب‌های نگارشی در شعر و نثر، مطرح گشته و جامعه پذیرای این نوآوری و خلاقیّت بوده و چراغ سبزهایی از سوی اقشار گوناگون زده شده که موفقیّت و کامیابی هر طرح و سخن نو به مخترع و مطرح کننده‌اش بستگی داشته و نیز زمان متناسب و استقبال عمومی جامعه. همان طور که همگی واقفیم شعر شعور است و کمی قاعده که وظیفه­ ی اصلی آن آگاهی است و بیداری توده‌ها و این شعور شامل نثر نیز می‌گردد و شاعران و نویسندگان را به نوعی می‌توان پیامبرانِ عصرِ خویش نامید و رسالتِشان آگاهی بخشیدن به افراد جامعه است. علاوه بر نوآوری در زمان‌های گذشته از بدو خلقت خط و نگارش تا به امروز، شاعران و نویسندگان و اندیشمندان فراوانی را می‌توان برشمرد که هر یک در روش و اسلوبی نوگفتارها و جُستارهایی را در حوزه­ ی ادب فارسی مطرح نموده اما پس از نیما و خلاقیت بی نظیرش در حذف عروض و قافیه به شمایل و سبک کهن دردهه­ ی هفتاد شمسی روی آوردن به ابداعات و خلاقیّت های نگارشی به وفور از سوی افراد مختلف عنوان و توسط منتقدین بسیاری مورد نقد و واکاوی قرار گرفته که از مطرح نمودن تک به تک آنها جهت پرهیز از اطاله ­ی کلام ، خودداری می‌نمایم و در یک جمله به این بسنده خواهم نمود که تنها اسلوب و سبک‌هایی از سوی جامعه مورد وثوق و وفاق قرارگرفتند که اولاً توسط افرادی آگاه، باسواد و دانش پژوه پیشنهاد گردیده بودند و ثانیاً دارای مانیفست قوی و علمی بوده و به تمامی سئوالات افراد مختلف جامعه پاسخگو بوده‌اند. در ادامه­ ی مبحث نوآوری و روند سیر تکاملی از آغاز تا امروز به نام آقای امین افضل پور بر می‌خوریم که پایه‌گذار و خالق ژانری مختص به خود می‌باشد به نام: «طراشعر» که درسال ۲۰۱۹ میلادی مصادف با ۱۳۹۷ شمسی خورشیدی ثبت تاریخ گشته و زحمات زیادی در این معرفی متقبل گشته است و برایش آرزوی توفیق و موفقیت روز افزون از خدای یکتا خواستارم. ازخوانش کتاب‌های زیبایی:۱-قوه­ی مقنعه ۲-بی ناموسی ۳-خواهرز ۴-نه ما ز جماعت ۵-پی غم برتارازو ۶- پنیر گربه به رام انداخت و … می‌توان به خلاقیّت و ذهن پاک و زلال و اندیشمند این شاعر جوان پی برد و درهمین کوتاه ایام، فراگیری و باورپذیری‌اش را درجامعه ادبی کشور پیش‌بینی و پیش‌گویی کرد.

«طراشعر» از ترکیب سازی هوشمندانه دو کلمه­ ی“طرا” و “شعر” برآمده و انتخاب گردیده که هرکدام به تنهایی دارای معنا و مفهوم خاص خود می‌باشند و قابلِ فهم و درک بین خواص و عوام. کلمه­ ی“طرا” از سه حرفِ اول واژه ­ی طراحی اقتباس گردیده که به معنای کاری است که طراح انجام می‌دهد و کلمه­ ی“شعر” به معنای سخن منظوم و مخیل که همگان از معنای آن آگاه و واقف‌اند. رسالت سنگین جناب افضل پور درتداوم و فراگیری این ژانر نوپا درمیان اقشار مختلف جامعه، نخست تدوین و نگارش مانیفست یا همان قواعد و اسلوب  و چهارچوب‌های نظری و عملی این گونه­ ی ادبی است و سپس صبر و بردباری و حلم و نقدپذیری و تربیت نوآموزان و هنرجویان و طرفداران این نوع و گونه­ ی ادبی که امیدوارم شاهد فراگیری و باورپذیری آن در سطوح مختلف جامعه باشیم. اخیراً آقای علیرضا نصیری خانقاه در کتابی تحتِ عنوانِ :«مبانی هنری طراشعر» بطور مفصل درباره ­ی این نوع ادبی البته با کمکِ از ایده های خود ِافضل پور، تمام مؤلفه‌ها و پارامترهای“طراشعر” را مورد بررسی و کاووش قرار داده و آنرا به شعر دیداری پیوند زده است که به زعم اینجانب کافی و وافی نبوده و مانیفست“طراشعر” محسوب نمی‌گردد که زحمت این مهم بردوش خودِ جناب افضل پور همچنان باقی و ملموس می‌باشد که امید است درآینده‌ای نزدیک این مهم به منصه­ ی ظهور برسد و مشتاقان این گونه­ ی ادبی را خرسند سازد.

“طراشعر” با کلمات و تصاویر روشن و سفید با خلق مفاهیم و واژگان کوتاه و موجز و با استعانت از عناصر بصری، سعی در تولید محتوایی قدرتمند و خلاقانه دارد تا با کمترین واژگان و ابزار، برترین برداشت‌ها و مفاهیم و تصاویر را به ذهن مخاطب انتقال دهد که این هنر می‌تواند در این زمانه­ ی ماشینیسم و دنیای فرامجازی و کم حوصلگی، اختراع و ابداعی هوشمندانه و زیرکانه محسوب گردد.

بطور اجمال ودریک جمله می‌توان “طراشعر” را نوعی هنر بدیع و بی بدیل درعرصه ­ی ادبیات ایران و جهان برشمرد که به دنبالِ طراحی زدن شعر با ابزار کلمات است.»البته به شرطی که افضل پور بتواند نخست کتاب‌های متعددی را در این ژانر بنویسد و مکتوب نماید و دیگر این که بر مانیفست علمی و عملی کار توسطِ خودش و با کمک از کتاب “مبانی نظری طراشعر” که نگاشته شده و این کتاب بیشتر با همراهی ایده ­ی خودش به سرانجام رسیده و البته نگارش آن نیز تقریباً کاری گروهی بوده به مراتب مهر تأیید و تصدیق بزند.

دیگر نکته، براساس شواهد و قرائن این هنر از روزگاران کهن و دوران غارنشینی آغاز گردیده بود اما مردمان نخستین نتوانستند برایش ساختاری مدوّن و آکادمیک ترتیب دهند که چون زبُور داوود و گات‌های اوستایی و لیکوهای سیستانی، نسل به نسل و سینه به سینه بر قلمرو ادبیات ریشه بدواند و خودنمایی کند که دوست عزیزمان در این زمانه به نیازِ مبرمش پی برده و چنین ژانری را به نام خود در سطوح بالاتر ثبت نموده است. نشان می‌دهد که افضل پور گویی که علاقه و عُلقه­ ی وافری به طراحی با کلمات و کالیگرافی و شعرِ تصویر دارد و البته دغدغه آن در همین مسیر نمایان است که امیدواریم بتواند در این مسیر به گزیده‌ها و گزینه‌های مهتر و بهترِ دیگری هم دست یابد.

شعر تصویر و طراحی با کلمات در سپیدهای کوتاه شاملو نُضج و بارور شد و من بعد کاریکلماتورهای پرویز شاپور که توسطِ خودِ شاملو تأیید شدند مزید بر علت شد تا که جامعه­ ی آن زمان در برابر عمر اشعار بلندی چون قصیده و مثنوی و فکاهیات لوس و بی مسمّای هزل و لودگی ایستادگی و مقاوت کند و در واقع  همین سروده‌های  طنز و نوشخنده های زیرکانه ­ی شاملو در واقع رسالت واقعی‌اش را در برابر عده‌ای اطناب سرای بی محتوا، بذله گوی، لوده آوا و یاوه سُرا به نمایش گذاشت. بنابراین جامعه­ ی امروز به این بیان هنری که زبانی هنری دارد و در پی ساختاری هنرمندانه در خلق زبانیّت زمانه­ ی خویش است نیازی مبرم دارد و امید است با آموزش فراگیر بتواند نیاز عصر ما را برآورد که آورده‌اند: «شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند» و پیامبران بیدار و آگاهِ عصر خویش.

“طراشعر” با ساختاری از تایپوگرافی و نویسه نگاری و زیبایی شناسی و ترکیب رنگ و فونت، و برگزیدن ایده‌های بدیع و بکر و تصویرسازی‌های گویا و منحصر بفرد خود را درذهن و جان مخاطب تثبیت و ماندگار می‌سازد.

-لام تا کام / زبان بسته‌اند/ کرم‌های اقتصاد بر قلاب نامت دلال

-زنجان بریده شد / از وسط /زن جان سپرد.

-با امضای قاضی ۳شد ژ۳

-چشم بست بر شرف / ریا شد دریا.

“طراشعر” علاوه بر کلمات و تصاویر می‌تواند و می‌کوشد تا حروف را معنا بخشد و برایشان فرهنگ لغاتی پدید آورد تا هر حرف به تنهایی، دنیایی از معانی را به ذهن ما متباد رسازد.

نمونه‌ها طراحی اصلی:

مبحثی پیرامون طراشعر، به قلم نویسنده و کاریکلماتوریسم معاصر آرش سیستانی

مبحثی پیرامون طراشعر، به قلم نویسنده و کاریکلماتوریسم معاصر آرش سیستانی

مبحثی پیرامون طراشعر، به قلم نویسنده و کاریکلماتوریسم معاصر آرش سیستانی

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز