ایلنا گزارش میدهد؛
"جاجیم بافی" هنری که توسط بانوی مازندرانی احیا شد/با حمایت دولت میتوانیم در توسعه این هنر نقش بیشتری داشته باشیم
«جاجیم»؛ صنعتی هنرمندانه که ریشه در دل و اندیشه هنرمند مازندرانی دارد. در این میان دستان پرمهر بانوان هنرمند رشتههای رنگین و ظریف پشم، کرک و پنبه را چنان رج میزنند که نقشی بیهمتا از آن برمیخیزد؛ به دل میبافند و به عشق پیوند میزنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نقشهای معنادار جاجیم یکی پس از دیگری از دل برمیآیند و نقوش ترسیم شده بر بافتهها از دستبهدست دادن دل و ذهن زن هنرمندِ بافنده مازنی جان میگیرند، جاجیمبافی نه فقط حرفهای برای امرار معاش بلکه هنری است که با آن زندگی جریان دارد.
فاطمه قاسمی از آن دسته هنرمندان است که جاجیمبافی را با دل و جان آموخت و 17 سال است که این هنر اصیل مازندرانی را به هنرجویان خود آموزش میدهد تا در حفظ و احیای آن سهیم باشند. هنرمندی که روستا به روستا سراغ این هنر رفته تا 15 طرحی که به دست فراموشی سپرده شده را بیاموزد و احیا کند.
این بانوی هنرمند با اعتقاد به اینکه جاجیمبافی بخشی از هنر و فرهنگ کهن مازندران است و باید به نسلهای آتی و دختران و زنان این استان انتقال داده شود؛ پا به روستاها میگذارد تا ذهن و دل علاقهمندان به این هنر را به نقوش زیبای یک صنعت کم رقیب پیوند بزند.
مسئول خانه صنایعدستی بهشهر که گلیمبافی و عروسک بافی نیز از هنرهای دیگر وی محسوب میشود، میگوید: تلاش دارم تا چادرشب بافی را که عطری از هنر دیرینه دارد را همراه با دیگر هنرها احیا کرده و به نسل بعدی انتقال دهم.
وی ادامه میدهد: با توجه به استقبال زیاد هنرجویان از این هنر، جاجیمبافی رونق گرفته و کمکم وارد بازار فروش و حتی به کشورهایی چون عمان، ترکیه، استرالیا، عراق و آلمان صادر شد و هماکنون نیز متقاضیان زیادی از این کشورها برای خرید جاجیم وجود دارد.
این کارشناس صنایعدستی که به مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی نیز رایگان آموزش میدهد؛ کمبود فضای فیزیکی را مهمترین دغدغه عنوان کرد و از مسئولان مربوطه خواستار حمایت بیشتر از این هنر بر جای مانده از پیشینیان شد.
دستان این هنرمند که رشتهها را جان میبخشد، حمایت دولت از هنرمندان با اعمال بستههای تشویقی را به عنوان یکی از اقدامات مؤثر در احیای این رشته هنری میداند و میگوید: 27 سال است که در نمایشگاههای سراسر کشور برای عرضه محصولات حضور پیدا میکنم و خدا را شاکرم که این هنر توانست در دل هنردوستان جایی برای خود باز کند.
وی میگوید: در این میان تلاش برای کیفی سازی گلیچهای بافته شده توسط هنرمندان بهشهر آن هم به پشتوانه برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی از سوی اداره کل میراث فرهنگی نیز توانسته است در کسب جایگاههای خوب در بازار فروش این محصولات اثر بگذارد.
زیور قاسمی که 57 ساله و خواهر فاطمه و هر دو ساکن بهشهر هستند نیز گلیمبافی را در کودکی از مادرش آموخته است و در بافتن جاجیم هم مهارت دارد. وی 35 سال است که بهصورت حرفهای بافندگی میکند و خانوادهاش نیز در این حرفه فعالیت دارند.
این بانوی هنرمند نیز همراه با 65 نفر از بانوان بهشهری در بافت گلیچ، گلیم و عروسک اشتغال دارند. وی در نقاش محله شهرستان بهشهر زندگی میکند و خانه شخصی خود را به کارگاه تولیدی تبدیل کرده و همراه با خانوادهاش بافندگی میکند.
قاسمی علاوه بر این برای 65 نفر دیگر از بانوان شهر بهشهر اشتغالزایی و 70 نفر را هم بیمه کرده است. وی معتقد است اگر از سوی دولت حمایت شوند میتوانند در توسعه این هنر نقش بیشتری داشته باشند.
زیور و خانوادهاش که اولین تولیدکنندگان جاجیم و گلیم در مازندران هستند به همراه خواهرش در یکی از نمایشگاههای مرکز مازندران حضور پیدا کرده و صنایعدستی بانوان مازندرانی از جمله جاجیم، گلیم، عروسک و سایر محصولات بافتنی را در معرض دید عموم گذاشتند تا علاوه بر معرفی صنایع بومی مازندران، این دست بافتههای زیبا را برای تأمین معاش به فروش برساند.
این بانوی هنرمند، توسعه فضای کار را آرزوی دیرینه خود میداند و میگوید: البته تحقق این مهم نیازمند حمایت مسئولان است؛ گرچه تسهیلاتی هم برای اشتغالزایی پرداخت میشود اما برای اخذ تسهیلات کمتجربهام و اگر امکانات بهاندازه کافی وجود داشته باشد بهراحتی این هنر نیز ترقی پیدا میکند.
وی ادامه میدهد: حفظ اصالت هنر دست مادران ایرانی برایش مهم است و برای اینکه صنایعدستی که تولید میکند خاص باشد مواد اولیه گلیم و جاجیم که با نقش سرزمین مادریاش (اردبیل) بافته میشود را از اردبیل تهیه و برای تولید بین بانوان هنرمندان بهشهری زیرمجموعه کارگاه تولیدی خانگیاش قرار میدهد.
قرار گرفتن گلیچ در سبد صادرات
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مازندران هم به خبرنگار ایلنا در تشریح این هنر اصیل مازندرانی میگوید: بیش از ۲۵۵ رشته صنایعدستی در سراسر کشور وجود دارد که ۷۵ رشته در مازندران بوده و از این تعداد ۱۵ رشته بومی و محصول این استان است که میتوان جاجیمبافی، گلیمبافی، گلیچبافی، حصیربافی، نمدمالی، منبتکاری، معرقکاری و لاکتراشی اشاره کرد.
حسین ایزدی ادامه میدهد: گلیم، گلیچ، گلیمچه از جمله هنرهای در حال انقراض این استان بودند که تلاش کردیم با شناسایی هنرمندان پیشکسوت این رشتهها و برگزاری کلاسهای مختلف باری دیگر این صنعت را احیا کنیم، از اینرو همراه با آموزش، برند سازی این محصولات هم در شمار فعالیتهای ما جا گرفت.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مازندران میگوید: علاوه بر آموزش این هنر به نسل جوان، این رشته را با متدهای روز نیز تلفیق کردیم تا جنبه کاربردیتری به خود پیدا کند حتی در طراحی، خلاقیت و نقوش از فرهنگ ناب مازندران استفاده کردیم.
ایزدی از شهر «آلاشت» بهعنوان شهر ملی جاجیمبافی یاد کرد و اعلام کرد: با تصویب شورای راهبردی انتخاب شهرها و روستاهای ملی صنایعدستی کشور «بهشهر» بهعنوان شهر ملی گلیمبافی و «درزیکلا» در شهرستان بابل بهعنوان روستای ملی حصیربافی انتخاب شدند؛ ثبت ملی شدن یک شهر باعث میشود تا این شهر در تمام کشور با این صنایعدستی شناخته و معرفی شود.
وی از مواد اولیه، طراحی، ابتکار، بهروز بودن، بازاریابی بهعنوان آیتمهای تأثیرگذار در ثبت این نقاط بهعنوان شهر ملی و روستای ملی صنایعدستی نام برد و افزود: این کار باعث میشود تا روند احیای هنرهای مغفول مانده مازندران سرعت بگیرد.
ایزدی میگوید: علاوه بر ریشه دار بودن جاجیمبافی، حصیربافی و گلیچ بافی، استفاده از مواد اولیه طبیعی از جمله پشم گوسفند و نیز استفاده از رنگهای طبیعی (گیاهان منطقه) در خلق این هنر را از دلایل انتخاب این مناطق بهعنوان شهر و روستای ملی صنایعدستی است؛ برای رونق بخشی جاجیم آلاشت علاوه بر تأمین مواد اولیه، کارشناسان صنایعدستی به این شهر میروند تا هنرمندان را با طراحیهای جدید و مورد استفاده بازار آشنا کنند و آنها بر اساس نیاز جامعه به بافت جاجیم بپردازند.
وی گلیمبافی را هنر ناملموس مازنیها میداند و میگوید: هماکنون شمار زیادی کارگاه و خانههای خلاق برای آموزش و خلق این هنر زیبای مازندرانی در شرق، مرکز سوادکوه و بخشی از شهرهای چالوس و رامسر دایر شده که هنرمندان زیادی در آن فعالیت میکنند تا علاوه بر حفظ هنر اصیل پیشینیان برای علاقهمندان هنر ایرانی در خارج از کشور صادر کنیم.
به گفته ایزدی، جاجیم فراتر از آن است که یک کالای اقتصادی و مصرفی باشد دست بافتهای است که تاروپودش از روح و روان عشق و هنر هویت و باور و ایمان درونی سرچشمه میگیرد.