شهر جهانی؛ رؤیایی دور از دسترس ؛
روزگار تاریک گردشگری شهر جهانی یزد
اتفاق بزرگ ثبت جهانی بافت تاریخی یزد در کنار همه خوبیها، نوید روزهای شلوغ و پر گردشگر را به یزدیها میداد. یزد آماده میشد تا بعد از ثبت جهانی برنامههای زیادی را در حوزه گردشگری تدارک ببیند. توسعه بومگردیها و کافیشاپها و کافهها در دل بافت تاریخی یعنی امید به آمدن گردشگر.
به گزارش خبرنگارا یلنا از یزد، صاحبان بومگردیها و کافهها و هنرمندان صنایعدستی، همه آنها که در بافت تاریخی صبورانه کاستیها را تحمل کرده بودند چشمانتظار مسافر داخلی و گردشگر خارجی بودند. واقعیت این است که بعد از ثبت جهانی، بهواسطه معرفی یزد در مجامع بینالمللی آمار ورود گردشگران بد هم نبود. شاهد آن رونق گردشگری در نوروز 98 بود که میتوان گفت رکورد تعداد مسافر در یزد شکسته شد. یزد پس از ثبت جهانی توانسته رشد چشمگیری در جذب گردشگر داخلی و خارجی داشته باشد. بهگونهای که گردشگری خارجی 15 درصد و گردشگری داخلی 40 درصد رشد داشت.
اوضاع گردشگری بهگونهای بود که جدای از هتلها و بومگردیها از مردم خواسته شده بود که منازل شخصی خالی را برای اسکان مسافران آماده کنند، در آن سال استاندار وقت یزد محمدعلی طالبی، گفته بود "ستاد نوروزی از چند ماه مانده به عید تشکیل و ستاد نوروزی تمهیدات لازم را درباره سرشماری از میزان اتاقهای هتلها و مکانهای رسمی پذیرش مسافر انجام داده بود. همچنین ما در فراخوانی از متقاضیانی که علاقهمند به کرایهدادن منازل شخصی خالی یا اقامتگاههایشان به مسافران نوروزی بودند، این اماکن را هم شناسنامهدار کردیم. خوشبختانه امسال میزان استقبال مسافران نوروزی از شهر ما تا همین حالا سه برابر سال قبل بوده و رکورد شکسته است." گزارشها همچنین حاکی از این بود در آن زمان نرخ بیکاری یزد کاهش چشمگیری داشت.
مسئولان برنامهای برای رونق گردشگری ندارند
اما تا گردشگری یزد آمد رونق بگیرد کرونا مثل طوفانی بیرحم و سهمگین همه را خانهنشین کرد. قصه تلخ کرونا، گردشگری را همچون سایر ابعاد زندگی دچار بحران کرد. اما بهغیراز کرونا آنچه به گردشگری بهخصوص در یزد ضربه زد در حاشیه قرارگرفتن این صنعت در سیاستگذاری استان بود. علیرغم آنچه مدیران یزد بر آن تأکید میکنند، گردشگری جزء دغدغههای آنها نیست.
اگر از مدیران ردهبالای استان پرسیده شود که برای جهانی کردن یزد پس از ثبت بافت چه برنامهای دارید، بعید است برنامه مدون و فکر شدهای داشته باشند. تمام آنچه پس از ثبت بافت روی داد در بهترین حالت گسترش بیرویه بومگردیها و کافیشاپها در بافت بود. این که این تعداد هتل و کافیشاپ و حجم زباله و آلودگی که تولید میشود آیا در نهایت به ضرر بافت است یا خیر موضوع دیگری است.
آنچه مسلم است زیرساختها برای تبلیغات جهانی یزد وجود ندارد. اگر چه مسائل کلانی مانند برجام و یا رخدادهای داخلی مانند اعتراضات پاییز سال گذشته میتواند در استقبال یا عدم استقبال گردشگری خارجی تأثیر بگذارد؛ اما نمیتوان از نقش تبلیغات درست در سطح منطقه و جهان گذشت. مسیری که یزد اصلاً به آن وارد هم نشده است. اگر چه یزد به دلایلی موسیقی و یا لباس محلی ندارد؛ اما با هر آنچه که هست و با تمام ظرفیتهایش حتی با برگزاری جشنوارههای مختلف میتواند یزد و تمام ظرفیتهای گردشگری و زیباییهایش را به دیگران بشناساند.
موضوع دیگر آمادگی شهر برای پذیرش مسافر داخلی است. مسئلهای که امسال بسیار به چشم میآمد کمکاری شهرداری در زیباسازی شهر بود. سالهای گذشته حداقل المانهایی در سطح شهر نوید آمدن نوروز را میداد، امسال نیز اگر چه المانهایی در چند نقطه شهر نصب شده بود؛ اما بسیاری از آنها از تخممرغ رنگی و کوزههای بزرگ فراتر نرفته بود. گلآرایی بافت تاریخی نیز همان شیوه پارسال و سالهای گذشته بود.
اسفندماه سال گذشته بود که معاون خدمات شهری شهرداری یزد در جمع خبرنگاران از آمادگی برای نوروز صحبت کرد و در بخشی از سخنانش اشاره کرد "روزانه بیش از 5 میلیارد ریال برای نظافت معابر شهر هزینه میشود". اما آنچه ما بهعنوان شهروند یزدی دیدیم چیزی غیر از این بود یا شاید نیاز است بیش از این برای تمیزی یک شهر جهانی هزینه شود. وضعیت آسفالت خیابانهای شهر نیز شبیه هر چیزی است بهغیراز آسفالت شهر جهانی! خیابان ویترین شهر است و این ویترین نه برای گردشگر داخلی زیباست و نه برای گردشگر خارجی وسوسهانگیز.
خارج از بافت تاریخی، جایی برای تفریح نیست
یکی از چالشهای اساسی بحث گردشگری یزد نبود تفریحگاه مناسب در شهر و ییلاقات اطراف است. این موضوع گلایه ساکنان یزد را نیز در پی دارد. بسیاری از آنها معتقدند مگر چند بار میتوان بافت تاریخی را دید و در کافههایش نشست؟! در واقع همه راههای گردشگری یزد به بافت تاریخی ختم میشود و یکی دو بنایی که خارج از این بافت در دیگر مناطق شهر است. غیر از این جایی برای گشتوگذار نیست.
این مشکل برای گردشگران نیز وجود دارد و تقریباً هیچکسی نمیداند بهغیراز بافت، مسافران را برای گردش کجا ببرد. هر چند فاطمی استاندار یزد در خبری گفته بود "زیر پای سرمایهگذاران بخش گردشگری فرش قرمز پهن میکنیم و با تمام توان آماده حل مشکلات این بخش هستیم. بهعنوان استاندار و رئیس شورای حل اختلاف دستگاههای دولتی استان یزد، مشکلات بین دستگاهی که برای سرمایهگذاران ایجاد مشکل کرده است را رفع خواهیم کرد" اما به نظر نمیرسد بخش خصوصی تمایلی برای سرمایهگذاری داشته باشد. علاوه بر این خبرها حاکی از این است که مشکلات بین دستگاهی هم حل نشده. یکی از بزرگترین این مشکلات ارائه تسهیلات گردشگری است که بسیاری عطایش را به لقایش بخشیدند.
اوضاع گردشگری با جلسه و دستور روبهراه نمیشود
به نظر وقت آن رسیده منطقی و دور از هیجان به موضوع گردشگری در یزد نگاه کنیم. نوروز امسال درحالیکه عملاً پایان کرونا اعلام شده بود و انتظار میرفت حداقل بهاندازه سال قبل، گردشگر به یزد بیاید، در کمال تأسف یزد جزء ده استان پر مسافر کشور نبود و این یعنی زنگ خطر. حتی اگر مسئولان و مدیران یزد با آمار و ارقام بازی کنند و از معدل سفر بگویند واقعیت این است، امسال مشخص شد وضعیت گردشگری تنها شهر جهانی کشور، خوب نیست. مسئله این است که در بسیاری موارد زیرساختها نیز برای رونق گردشگری مهیا نیست. تنها یدک کشیدن نام شهر جهانی این توهم را برای مسئولان ایجاد نکند که مسئولیتشان در خصوص بافت و گردشگری پایانیافته است.
به نظر میرسد استاندار یزد بهعنوان بالاترین مقام اجرایی استان داستان گردشگری را هم مانند بسیار موارد دیگر میخواهد با برگزاری جلسه و دستور حل کند. او شورای توسعه گردشگری را با محوریت بخش خصوصی را شکل داد و اگر حال از او درباره خروجی شورا بپرسید لابد از افتتاح خط پروازی و شرکت هواپیمایی یزد صحبت خواهد کرد. امری که در بهمنماه سال گذشته محقق شد؛ اما ظاهراً این امر نیز نتوانست حداقل در کوتاهمدت، کمکی به توسعه گردشگری یزد کند، زیرا آمار گردشگران نوروزی یزد بسیار پایین بود.
خلاصه آنکه حال گردشگری با "شاید و باید"، "جلسه"و "پیگیری میکنیم" و بدون بودجه مناسب، خوب نخواهد شد. روزگار غریب و تاریک گردشگری این شهر یک ناجی میخواهد تا لایق یدک کشیدن عنوان شهر جهانی باشد.
گزارش: عاطفه ابراهیمی