در گفتوگو با ایلنا عنوان شد؛
ضرورت تعریف اعتراض مسالمت آمیز از سمت مسئولان/ ناآرامیهای موجود برآمده از حذف تکثر در جامعه است
یک جامعه شناس گفت: مسئولان فقط در بیان اعلام میکنند که با اعتراض مشکل ندارند؛ اما در واقع اعتراضات به رسمیت شناخته نشده و هیچ وقت مکان و زمان خاصی برای آن اعلام نشده، تاکنون حتی یک مسئول اعتراض مسالمت آمیز را تعریف نکرده و به درخواست مجوز برای بیان اعتراض پاسخ مثبت نداده است؛ لذا نکوهش اعتراض با عنوان اغتشاش بیشتر نمک روی زخم جامعه پاشیدن است.
نصرت الله علیرضایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در قزوین گفت: رسانهها از ارکان اصلی جامعه در جهان جدید هستند و میتوانند در بیان و انعکاس واقعیات و مطالبات جامعه، مدیریت و بسیج افکار عمومی، امیدآفرینی و افزایش اعتماد تاثیرگذار باشند و امروز جامعه بدون رسانه و فضای مجازی معنا و مفهومی ندارد، رسانه بازتاب دهنده افکار عمومی و مطالبات و خواستههای مردم است و نباید به بهانه اینکه اعتراضات و مطالبات شهروندان را منعکس میکنند، دسترسی به آنها را محدود کرد.
این جامعه شناس ادامه داد: باید بپذیریم که در دوران دیگری نفس میکشیم و با جامعه و نسل متفاوتی مواجه هستیم که فرهنگ، آرمان، باور، سبک زندگی، علائق و انتظاراتی دارد که با ذائقه و نگاه جامعه سنتی و مسئولین متفاوت و بعضا در تضاد است.
وی عنوان کرد: مسئولان با شهروندان صاحب حق با سلایق مختلف و متنوع مواجه هستند و مردمی که با انتخابات حاکمان را به عنوان وکیل خود برای بازه زمانی مشخص و محدود انتخاب میکنند انتظار دارند به مطالباتشان پاسخ داده شود؛ اما متاسفانه نه تنها صدای جامعه و این نسل جدید نیستند بلکه بسیاری از دولتمردان و نمایندگان مجلس با مواضع خود نشان دادند که هیچ نسبتی با جامعه امروز ندارند.
وی ادامه داد: به کار بردن تعابیری چون اراذل و اوباش، نجاسات، کف روی آب، زباله و... در باره معترضان نفت روی آتش پاشیدن است، تحقیر جوانان و معترضان با این عناوین نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه فاصلهها و شکافها را بیشتر کرده و اراده و عزمی برای برون رفت و حل ریشهای این مسائل و مشکلات را نشان نمیدهد.
تکثر اقتضای جامعه جدید است
علیرضایی تاکید کرد: اگر با الفبای جامعه شناسی و علوم انسانی جدید آشنا باشیم باید بدانیم که تکثر باورها، نظامهای ارزشی، هنجارها، سلایق، فرهنگها و زبانهای مختلف به عنوان واقعیت موجود بالفعل اقتضای جامعه جدید بوده و باید این تکثر به رسمیت شناخته و به اقتضای آن فضا و بستر برای انعکاس این صداها و مطالبات متکثر در ساحت و ساخت سیاسی، مدیریتی و فرهنگی و اجتماعی فراهم شود.
وی ادامه داد: فرهنگ گفتوگو و مدارا در جامعهای که دارای تکثر است اهمیت اساسی دارد و اگر بخواهیم یک جامعه آرام داشته باشیم که همه در آن با احساس امنیت و احترام زندگی کنند و به کشور و منافع آن تعلق خاطر داشته باشند و با کمترین چالش اقدام به مهاجرت نکنند باید صداهای مختلف و متضاد شنیده شده و تکثر به رسمیت شناخته شود و افراد و جریانات مختلف سیاسی به میزان وزنی که در جامعه دارند در مدیریت سیاست کشور دخیل بوده و دارای منصب باشند.
این جامعه شناس بیان کرد: اگر در جامعه تنش و درگیری داریم به این خاطر است که اولا این تکثر را باور نکردهایم و ثانیا و به تبع آن بستر حضور این تکثر را در فضاها و ساحتهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی فراهم نکردهایم؛ بلکه با اعتنایی از کنار آن گذر کردهایم امروز این تکثر به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار به اشکال و بهانههای مختلف و امروز با عنوان مرگ مهسا امینی دیده می شود.
وی ادامه داد: یکی از ریشهها و دلایل این شکاف و تنشهای اجتماعی و فرهنگی در اعتراضات اخیر این است که از یک طرف با بایدها و نبایدها و هنجارهای رسمی که از طریق حاکمیت، مسئولان و دولتمردان در قالب سازمانها و نهادهای مختلف در جامعه تبلیغ، ترویج و بر روی آنها سرمایهگذاری میشود، مواجهیم و در طرف دیگر با هنجارهای غیررسمی و بایدها و نبایدهایی که در بطن جامعه جاری و از سوی جوانان، زنان و نسل جدید و طبقه متوسط شهری پیگیری و بدان التزام دارند مواجه هستیم و بین نظام ارزشی این نسل و طبقه مدرن شهری و حاکمیت که از طریق ارگانهای رسمی ترویج میشود شکاف وجود دارد.
علیرضایی عنوان کرد: دستگاهها و تریبونهای رسمی عناصری را به عنوان سبک زندگی و ارزش در جامعه ترویج میکنند که دغدغه نسل جدید نیست و چندان اعتنایی بدان ارزشها و سبک زندگی ندارند و برعکس، لذا وقتی در قالب گشت ارشاد در پی ترویج و تحمیل نظام ارزشی و هنجاری در جامعه و در بین نسل جوان و نوجوان باشیم با واکنشها و تصادمهایی مواجه میشویم.
وی ادامه داد: این دو طیف زبان مفاهمه و مشترکی ندارند و بعضا کار به تقابل و درگیری کشیده میشود، سئوال این است که آثار و نتایج و پیامدهای مثبت و منفی طرح گشت ارشاد تا کنون در جامعه چه بوده است، تا چه اندازه حاکمیت به اهداف خود در اجرای این طرح رسیده است، جوانان و نسل جدید را به دین و نظام ارزشی ما نزدیک کرده یا فاصله و شکاف را بیشتر کرده است به گونهای که ما با اجتماع ناشنوایان مواجهیم که هیج یک از رفتن زبان و حرف طرف مقابل را متوجه نمیشود.
این جامعه شناس بیان کرد: حجاب و پوشش و سایر عناصر فرهنگی و ارزشها برای جامعه و نسل جدید معنایی دارد که با نگاه مسئولان متفاوت است، چیزی که جامعه خوب میداند و با آن زندگی میکند ممکن است مورد پسند مسئولان نباشد و چیزی که مسئولان تبلیغ میکنند دغدغه جامعه و نسل جوان امروز نیست.
هیچ کس مخالف امر به معروف و نهی از منکر نیست
علیرضایی بیان کرد: هیچ کس با امر به معروف و نهی از منکر مخالف نیست، این روند در همه سیستمها و جوامع وجود دارد؛ معروف یعنی هنجارها و منکر یعنی عمل بزهکارانه و انحرافی و در همه جوامع براساس نظام ارزشی بایدها و نبایدها و حدودی وجود دارد، بنابراین بحث سر اصل پذیرش این موضوع نیست و نباید به نام و به بهانه امر به معروف و نهی از منکر با هر عقیده، نظر و رفتار متفاوت و حتی متضادی برخورد و با آن مقابله کرد.
وی ادامه داد: در موضوع امر به معروف و نهی از منکر اختلاف و محل نزاع بر سر دو مسئله و محور مشخص است و همه نزاعها و اختلافات و مناقشات بهاین دو محور معطوف است، یکی بر سر تعریف و مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و دیگری شیوه ها و روشهای اجرای آن، معروف برای جامعه عبارت است از هر آن چیزی که مورد پسند و قبول اکثریت افراد یک جامعه است و منکر هر آن چیزی که جامعه نسبت به آن واکنش منفی دارد و به اشکال مختلف با آن برخورد و آن را طرد میکند.
علیرضایی اضافه کرد: در شیوه و روش اجرا نیز امروزه برخلاف دورههای گذشته و جامعه سنتی نمیتوان به روش چهره به چهره دست به امر به معروف و نهی از منکر زد، جامعه جدید برای این کار مکانیزمها و روشهای خاص خودش را ابداع کرده است و این کار را در قالب احزاب، سمنها، رسانهها و انجمنها و سندیکاها پیگیری میکند.
وی عنوان کرد: جامعه ما در این دو محور با چالشهایی مواجه است و یکی از ریشهها و علل اصلی تنشها و تنازعات اجتماعی و فرهنگی و درگیریهای موجود در جامعه را باید در این مسئله جست وجو کرد، به سئوالات جدید باید پاسخهای جدید داد، اما متاسفانه هنوز برخی اصرار دارند که با روشهای قدیمی و نگاههای تنگ نظرانه خود به این مطالبات و سوالات جدید پاسخ بدهند که هزینههای زیادی را هم به جامعه هم به حاکمیت و سیستم تحمیل می کنند.
معروفها در ظواهر کوچک دینی محدود شده است
این جامعه شناس ادامه داد: رعایت حقوق دیگران، عدالت طلبی و مبارزه با تبعض و فساد، آزادی اندیشه و بیان، امنیت دگر اندیشان و ضرورت مطالبهگری و نقد و نظارت بر حاکمان جزء معروفها است و ادای امانت نکردن و دولتی که قول و شعار میدهد و عمل نمیکند و پاسخگو نیست بالاترین منکر است، اما متاسفانه در جامعه ما منکر و معروفها را در ظواهر کوچک دینی و در قالب حجاب و روسری یا مدل موی جوانان محدود کردهایم.
وی ادامه داد: منکراتی مانند اختلاس، رشوه، پارتیبازی، گزارش دروغ و مبالغه آمیز به مردم دادن، بی توجهی به خواستهها و مطالبات، عدم شایسته سالاری در انتصابات و طرد نیروهای با تجربه و کاردان مدنظر قرار نمیگیرد، تریبونهایی که در هشت سال دولتهای یازدهم و دوازدهم دائما به نقد و تخریب میپرداختند اما در یک سال گذشته هیچ صدایی از این تریبونها در نیامده است.
این جامعه شناس اضافه کرد: این رفتارها و برخوردهای دوگانه روح و روان جامعه را آزار میدهد و مردم فکر میکنند که تریبونی ندارند و کسی سئوالات، انتقادات و مطالبات آنها را منعکس نمیکند و به زبان نمیآورد، وقتی این مطالبات و بی اعتناییها انباشت میشود بالاخره به بهانههای مختلف سر باز میکند.
وی عنوان کرد: از منظر جامعه شناسی در جامعه با ارزشها و هنجارها، خوب و بدهایی مواجه هستیم که جامعه با آن زندگی میکند و امورات و رفتاهارهای خود را با آن وفق میدهد و مسائل خود را رتق و فتق میکند، به عبارت دیگر جامعه حالت خود تنظیمی دارد.
این کارشناس ادامه داد: در واقعیت اجتماعی اگر افراد از چارچوبهای جامعه عدول کنند خود جامعه برخورد میکند و اینطور نیست که جامعه رها و بدون چارچوب بوده و به سمت ابتذال برود، بلکه نسل جدید خود را براساس خوب و بدهای اجتماعی و فرهنگی بهروز میکند و اینطور نیست که جامعه بدون قاعده عمل کند، اما در مقابل با دیدگاهی مواجه هستیم که معروف و منکر را براساس ذهنیت و نظرات خود یا تحلیل و روایت خاصی از متون دینی و سنت تعریف میکند بدون اینکه به تحولات و تغییرات ارزشی در جامعه و اصالت و مشروعیت این دگرگونیها باور داشته باشد، وقتی این دو نگاه در برابر هم قرار میگیرند قطعا با تقابلها و تنشهایی در عرصه عمومی و حوزه رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مواجه هستیم.
گشت ارشاد ابزاری است که قدرت تشخیص افراد را نفی میکند
وی ادامه داد: گشت ارشاد ابزار و مکانیزمی برای اجرایی کردن سیستم امر به معروف و نهی از منکر در جامعه و براساس تعریف و روایت خاصی از دین، جامعه و نظام ارزشی جدید است، در این نگرش جامعه نمیتواند خوب و بد را تشخیص دهد و دولت باید درباره آن تصمیم بگیرد، در حالی که حتی براساس منطق و گفتمان روایت رسمی ما بایک استاندارد دوگانه مواجهیم.
علیرضایی ادامه داد: حامیان و عاملان روایت رسمی برای یکبار هم که شده باید انسان شناسی خود را تنقیح و مورد بازنگری قرار بدهند، آن انسان شناسی این است که آیا به شهروند ایرانی به عنوان یک شهروند عاقل و بالغی که قوه تشخیص و تمیز دارد باور دارند یا خیر.
این جامعه شناس عنوان کرد: حقیقت مطلب این است که حاکمیت در برخورد با جامعه ایرانی رفتار متناقض و پارادوکسیکال دارد؛ طراحان، مدافعان و عاملان گشت ارشاد و فکری که از آن حمایت میکند در برخورد با جامعه از یک تناقض رنج میبرد و البته پاسخی هم برای آن ندارند.
وی ادامه داد: اینکه هر جا به حضور و مشارکت مردم نیاز بود با تعابیری چون ملت بابصیرت، همیشه در صحنه و دشمن شناس از آنها یاد می شود اما در مواردی مانند سبک زندگی، پوشش یا بیان اعتراض و مطالبه گری در عرصه خیایان با تعابیری چون فریب خورده، ناآگاه، احساساتی و غرب زده روبرو هستیم، این تناقضات و استاندارد دوگانه در برخورد با مردم باید رفع و تکلیف خود را یکبار برای همیشه مشخص کنیم.
برخی از مسئولان در برخورد با جامعه در حالت اغما هستند
وی تاکید کرد: اگر قبول کنیم که افراد این جامعه در سیستمهای آموزشی و تبلیغی و فضای همین کشور رشد پیدا کرده و در مواجهه با اندیشهها و سبکهای مختلف انتخاب کرده و مطالباتی دارند دیگر انصاف نیست بعد از ۴۳ سال و با داشتن منابع و اعتبارات مختلف که نگرش حاکمیت را تبلیغ میکند این نسل را متهم کرده و با رد مسئولیت اشتباهات را قبول نکرده و آسیب شناسی این سیاستها و رفتارهای بی اثر و زیان بخش را نادیده بگیریم.
علیرضایی بیان کرد: در شرایط فعلی نیاز داریم اعتمادی که ضربه خورده با تکیه بر فرهنگ گفتوگو بازگردانده شود، وقتش رسیده مسئولان ما صداقت خود را با تصمیم و حرکاتشان نشان دهند تا احساس امنیت در بیان، پذیرش هویت نسل جدید و احترام به حریم خصوصی ایجاد شود و مطالبات و خواستههای مردم در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در مقام عمل پیگیری و محقق شود.
ضرورت نگاه کارشناسانه به مدیریت بحرانها
این جامعه شناس اظهار کرد: مسئولان فقط در بیان اعلام میکنند که با اعتراض مشکل ندارند؛ اما در واقع اعتراضات به رسمیت شناخته نشده و هیچ وقت مکان و زمان خاصی برای آن اعلام نشده و تا کنون حتی یک مسئول اعتراض مسالمت آمیز را تعریف نکرده، اگر صداقت وجود دارد باید یک بار این موضوع تعریف شده و بستر و فضا و مجوزهای قانونی در تمام شهرستانها برای اعتراض صادر شوند و از اینکه مردم انتقادات، مطالبات و اعتراضات خود را به گوش مسئولان برسانند واهمهای نداشته باشند تا بتوانیم بگوییم مسئولان به اعتراضات قانونی باور دارند.
وی ادامه داد: وقتی وکلای مردم که باید صدای مطالبات مردم باشند مواضعی میگیرند که از جنس نمک بر زخم پاشیدن است باید قبول کنیم که صدای موکلان بالاخره بلند میشود،. دولت باید اعتماد را بازآفرینی کند و در مقام عمل، صداقت خود را با شنیدن صدای منتقدان، به کار گیری شایستگان و پاسخگویی به خواستههای مشروع شهروندان ثابت کند.