احمد مسجد جامعی:
مشفق زندگی و مرگ شاعرانهای داشت
مشفق کاشانی نماد شعر و مهربانی، نماد ایرانی و اسلام و به راستی نماد انقلاب اسلامی بود. مرگ و زندگی یک روایت به هم پیوسته است.
مراسم تشییع پیکر مرحوم عباس کیمنش متخلص به مشفق کاشانی امروز صبح در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در این مراسم شاعرانی همچون رضا اسماعیلی، حسین اسرافیلی، ناصر فیض، حمید سبزواری، سیدعلی موسوی گرمارودی، سعید بیابانکی، سهیل محمودی، ساعد باقری، محمدعلی بهمنی، افشین اعلا، علیرضا قزوه و اسماعیل امینی حضور داشتند.
همچنین سیدعباس صالحی، عبدالحسین مختاباد عضو شورای شهر تهران، محمد گلریز خواننده، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، غلامعلی حدادعادل نماینده مجلس شورای اسلامی، محسن مؤمنی رئیس حوزه هنری و علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد نیز در میان جمعیت حاضر به چشم میخوردند.
در این مراسم افشین علا بعد از خواندن شعری از مشفق کاشانی گفت: امروز را میلاد بلند آفتاب میدانیم. کمااینکه من و دوستانی که در واپسین شب عمر او در کنارش بودیم به چشم دیدیم که مرگ او مرگ نبود، بلکه میلاد حقیقی مشفق بود. این آخرین سروده اوست که برای فرزند معنوی خود سهیل محمودی خواند:
برخیز زجا نه وقت خواب است ای دوست
بنشین که شب شعر و شراب است امروز
در بزم سهیل زهره با چنگ نواخت
میلاد بلند آفتاب است ای دوست
علا با بیان اینکه شاید کسی به اندازه مقام معظم رهبری عظمت و شأن او را نشناسد ادامه داد: ایشان در تجلیل از آقای مشفق، به اصلوب و عظمت کار استاد در غزل اشاره کردند و به طرز بِشکوه غزل ایشان و جنبههای اخلاقیشان، تاکید بسیاری داشتند. مشفق را غیر از اشراف بر قلل رفیع شعر فارسی به فتوت و جوانمردی میشناسیم مشفق چون درختی استوار، ایستاده رفت. او همیشه در بین شاعران و دوستان، عاشقانه حضور پیدا میکرد. امروز همه ملت و بزرگان ما داغدار او هستند خانه استاد در تهران به معنای واقعی خانه شاعران بود و مصداق حقیقی آن جایی است که بر سر درش نوشته باشند، «هرکه آمد نانش دهید و از دینش نپرسید»
علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: از سال ۶۹ مستقیماً با او در معاونت هنری همکاری میکردم. بعد از مرحوم اوستا و استاد ستوده مسئولیت شورای شعر را مشفق کاشانی بر عهده داشت. او مظهر بردباری و مهربانی بود.
بعد از او ساعد باقری با بغضی سنگین پشت تریبون آمد و با عرض تسلیت به اهل ادب و هنر بیان کرد: چتر محبت مشفق بسیار گسترده بود. میگویند هر کس همانطور میمیرد که زندگی میکند. به راستی که مشفق زیبا مرد. معمول است کسانی که شاهد چنین مصیبتی باشند، بگویند کاش میمردم و چنین صحنهای را نمیدیدم و شاید خلاف عادت باشد که بگویم کاش میبودید و میدید که آن شب چه اتفاقی افتاد. خدا را شاکرم که صحنه مرگ زیبایی را که تنها در کتابهای زیبا و کهن فارسی دربارهاش خوانده بودم به چشم دیدم. ان شاالله این مرگ آسان، سرآغاز ورود آسان و بهرهمندی او از آرامش ملکوت باشد.
او ادامه داد: دوست شاعرم، حسین اسرافیلی امروز بسیار برای از دست دادن استاد، بیتابی میکرد. به او گفتم اگر بودی و میدیدی که استاد چگونه رفت، اینگونه بیتابی نمیکردی.
احمد مسجد جامعی که یکی دیگر از سخنرانان بود با بیان اینکه تخلص به جایی برای مشفق انتخاب شده بود بیان کرد: او نماد شعر و مهربانی، نماد ایرانی و اسلام و به راستی نماد انقلاب اسلامی بود. مرگ و زندگی یک روایت به هم پیوسته است. مجموعه این ویژگیها موجب شد که هم در زندگی شاعرانه زیست کند و هم مرگی شاعرانه داشته باشد.
او ادامه داد: مشفق در ۲۰ سالگی اولین مجموعه شعر خود را انتشار داد. در طول این سالها شاعران جوان در کنار او بودند. جنبه معلمی و شاگردی را همیشه حفظ کرده و با جوانان ماند و ذوق و خلاقیت بسیاری از شاعران جوان به خاطر حضور و گفتگوهای مستقیم او بود.
مسجد جامعی افزود: بخش دیگر کار مشفق در حوزه موسیقی بود. در برنامه «گلها» اشعار او خوانده میشد. در حوزه انجمن شعر و موسیقی فعالیت داشت. در سالهایی که من مسئولیت در ارشاد داشتم، مشفق زمینهای فراهم کرد که شاعران بتوانند آثارشان را عرضه کنند. او دقت ویژهای روی متون ادبی داشت و همیشه سعی میکرد جریانهای جدید شعری وارد موسیقی شود.
موسوی گرمارودی سخنرانی کوتاه خود با بیان اینکه آنچه مربوط به شعر مرحوم مشفق میشود را در مقاله مفصلی به خواست خود او، نوشته و در ابتدای یکی از دفاتر شعر وی منتشر کرده است، گفت: آقای مشفق اگر نگوییم بزرگترین، یکی از بزرگترین غزلسرایان نئوکلاسیک فارسی به شمار میرفت.
در این مراسم همچنین فرماندار کاشان دقایقی را برای تسلیت پشت تریبون آمد که نکته قابل توجه آن، بیان این جمله بود که مشفق کاشانی به اعتقاد وی، فرزند محتشم کاشانی بوده است.
در پایان این مراسم نیز حاج علی انسانی، شاعر و مداح اهلبیت دقایقی را به مدیحهسرایی پرداخت.
پیکر مرحوم مشفق کاشانی پس از این مراسم در روی دست حاضران، تشییع و برای تدفین به بهشتزهرا(س) منتقل شد.