رویا بشنام:
کتابهای گویا راهحلی برای افزایش کتابخوانی
کتابهای گویا میتواند در زمانهای هدر روندهای مثل ترافیک و… استفاده و تا حدی خلا افول مطالعه و فرهنگ را در کشور جبران کنند.
مجموعهای از داستانهای کوتاه لیدیا دیویس(همسر سابق پل آستر – نویسنده آمریکایی) به زودی در ایران منتشر میشود.
رویا بشنام(مترجم) ضمن بیان خبر ترجمه سه چهارم این مجموعه داستان به خبرنگار ایلنا گفت: داستانهای این مجموعه بسیار کوتاه هستند. در واقع مزیت این کتاب این است که به محض شروع به خواندن داستانهای لیدیادیویس، ابتدا لبخند ملیحی روی صورتتان نقش میبندد. گاهی هم قهقهه، اما درمیانه خواندن عمیق میشوید و نهایتاً داستان را با شوک به آخر می رسانید. با اینحال، وقتی کتاب را میبندید؛ متوجه میشوید که نویسنده قصد دارد از لابهلای اتفاقات ساده و روزمره زندگی، حکمتهای لطیفی را گوشزد کند و به شما تلنگر بزند. داستانهای این کتاب گاهی به کوتاهی یک خط هستند، گاهی به شعر نزدیک میشوند، گاهی به فلسفه، اما در مجموع میشود نام زندگی را رویشان گذاشت.
وی ادامه داد: ترجمه کتاب تقریبا رو به اتمام است و فعلا نام «عقل و دل» که نام یکی از داستانهای مجموعه است را برایش انتخاب کردهام. البته کتاب اصلی نام دیگری دارد که با مخاطب ایرانی خیلی ارتباط برقرار نمیکرد و بنابراین، نام عقل و دل را که به نظرم ملموستر است، انتخاب کردهام.
بشنام در رابطه با ناشری که قرار است این مجموعه داستان را منتشر کند؛ گفت: کتاب برای چند ناشر فرستاده شده اما اینکه کدام ناشر درنهایت این اثر را منتشر خواهد کرد؛ مشخص نیست. به نظر میرسد ناشران به دلایلی که شاید مالی و اقتصادی باشد؛ تمایلی برای چاپ کارهای کمحجم ندارند و کتابهای قطور را ترجیح میدهند. باید توجه کنیم که در شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی حتی کتابخوانها هم تمایل و فرصتی برای مطالعه کتابهایی با تعداد صفحه بالا را ندارند.
این مترجم در ادامه با اشاره به افول توجه به کتاب و کتابخوانی در کشور گفت: افزایش مشغلهها در جامعه امروز و چند شغله شدن افراد برای تامین معاش مجال و حوصلهای برای مطالعه باقی نمیگذارد. برای حل این معضل میتوان راههای جدید مطالعه مثل کتابهای گویا را رواج داد. کتابهای گویا میتواند در زمانهای هدر روندهای مثل ترافیک و… استفاده شوند و تا حدی خلا افول مطالعه و فرهنگ را در کشور جبران کنند.
بشنام در رابطه با تغییراتی که در روال اعمال ممیزی و صدور مجوز صورت گرفته و در پاسخ به این سوال که شرایط ممیزی و مجوز در دوره وزارت ارشاد جدید چگونه ارزیابی میشود، گفت: به دلیل اینکه در دوره جدید وزارت ارشاد هنوز کتابی برای گرفتن مجوز نداشتهام؛ نظری کلی ندارم. آخرین باری که منتظر گرفتن مجوز برای کتابم بودم به سال ۹۱ مربوط میشود و امیدوارم در این دوره که میگویند تغییراتی صورت گرفته و روال تسریع شده است؛ من هم همین بهبود را تجربه کنم.
وی در ادامه به برنامههایی مثل واسپاری ممیزی به ناشران اشاره کرد و افزود: مقوله فرهنگ به گونهای است که باید و نبایدهای جامعه کاملا برای فعالان آن روشن است و نویسنده و ناشر خودشان خطوط قرمز جامعه را میشناسند. ممکن است نویسندهای که مورد ممیزی قرار میگیرد و اثرش از طرف یک کارمند ساده وزارت ارشاد مورد حذف و سانسور واقع میشود؛ احساس خوشایندی نسبت به این قضیه نداشته باشد، اما ناشری که سالهاست دغدغه فرهنگ دارد و - البته این نکته را هم باید درنظر گرفت که او کتاب را به عنوان یک کالای پرسود برای خود انتخاب میکند -؛ با نویسنده در ارتباط است، شخصیت و قلم او را به خوبی میشناسد یا دستکم کارشناس دلسوزی برای بررسی کتاب نویسنده یا مترجم در اختیار دارد؛ میتواند به صاحب اثر یادآوری کند طوریکه موجب دلخوری و آزرده خاطری او نشود. در چنین فضای دوسویهای میتوان به هدف مطلوبتری رسید.
بشنام در پایان گفت: البته تمام این احتمالات منوط به شفاف و روشن بودن قانونی خطوط قرمز و ممیزی است.