ایلنا گزارش میدهد:
جزئیاتی از قرارداد غیرقانونی خرید کتاب «دوستت دارم ای مادر» توسط مرتضوی
به نظر میرسد تمام نسخههای «دوستت دارم ای مادر» توسط سازمان تأمین اجتماعی خریداری شده و این کتاب در بازار نشر توزیع نشده. کتاب در ۲۰۰۰ نسخه منتشر و به چاپ سوم نیز رسیده است.
طی سالهای اخیر، بسیاری از رسانههای منتقد دولت با برخی افشاگریها، پرده از بخشهایی از فساد رخ داده در دوره احمدینژاد کنار زدند. گزارش ۸۴ صفحهای تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی مجلس نیز در همین مدت نشان داد درحالیکه صدها هزار نفر از افراد طرف قرارداد تامین اجتماعی با مشکلات بزرگ دست و پنجه نرم میکنند، چه بذل و بخششها و ویژهخواریهایی در این سازمان رخ داده است. یکی از بندهای گزارش تحقیق و تفحص به مبلغ ۳۰۰/۰۰۰ / ۰۰۰ ریالی که بابت خرید دو هزار جلد کتاب تحت عنوان «دوستت دارم مادر» اختصاص یافته بود؛ مربوط میشود. خرید این کتاب از آن لحاظ قابل تامل است که محمدرضا فلاح تفتی؛ نویسنده کتاب فاقد هرگونه ارتباط با حوزه تامین اجتماعی است اما تعداد بالایی از این کتاب توسط این نهاد خریداری و در مراسم افطاری و تجلیل از شصت چهره ماندگار سازمان تامین اجتماعی که در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ برگزار شده؛ در میان حضار توزیع شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بر پایه چند برگ از هزاران برگ سند این تحقیق و تفحص که بخشی از آنها را در ذیل همین گزارش خواهید دید، مبلغ ۳۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال معادل سی میلیون تومان بابت خرید ۲۰۰۰ جلد کتاب به نام «دوستت دارم مادر» نوشته محمدرضا فلاح تفتی که نام فامیلیاش دقیقاً مشابه فامیلی همسر سعید مرتضوی است، هزینه شده است. هرچند که محمدرضا فلاحتفتی در جریان تحقیق و تفحص به عمل آمده منکر هرگونه نسبت فامیلی با مرتضوی شده است. او مدعیست این تشابه اسمی با این شدت که حتی پسوند فامیلیها نیز با خانوادهی همسر مرتضوی یکسان است؛ اتفاقی بوده است.
رابطهمداریهایی از این دست در گذشته هم از مرتضوی دیده شده و او پس از آنکه در دولت دهم به ریاست سازمان تأمین اجتماعی منصوب شد با حکمی؛ همسرش را به ریاست بیمارستان شریعت رضوی، وابسته به سازمان تأمین اجتماعی گمارد. سپس در آبان سال ۹۱ او را به دلیل «خدمت خالصانه» به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تأمین اجتماعی منصوب کرد. هما فلاحتفتی همزمان با بررسی پروندهی همسرش بهعنوان متهم ردیف اول بازداشتگاه کهریزک توسط دادگاه٬ با ائتلاف «زندهباد بهار» نامزد چهارمین دوره شورای شهر تهران شد و نامش در رأس دو لیست درکنار نام شیخالاسلامی(وزیری که اصرار بر بقای مرتضوی موجب عزلش از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شد) نقش بسته بود.
محمدرضا فلاحتفتی بعداز برملا شدن این مساله حتی در نامهای به علیرضا محجوب(رئیس هیئت تحقیق و تفحص از تأمین اجتماعی) لب به گلایه گشوده بود. او این کتاب را پایاننامه مقطع دکترایش دانسته است که همین مسله نیز خودش جای بحثو بررسی فراوان دارد. «دوستت دارم ای مادر» در اصل مجموعهای است از شعرهای شاعران مختلف ایران و جهان مثل سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، حسین اسرافیلی، پروین اعتصامی، ایرج میرزا، اقبال لاهوری، سیدمحمود الهامبخش، عباس براتیپور، ملکالشعرای بهار، سیمین بهبهانی، محمدعلی بهمنی، ابوالقاسم حالت، خاقانی شروانی، بهاءالدین خرمشاهی و… با موضوع مادر به همراه آیات قرآن، احادیثو گفتار بزرگان، ضربالمثلها و داستانهایی در وصف مادر است. درحالیکه پایاننامههای دانشگاهی آنهم در مقطع دکترا میبایست گزارشی از پژوهش و تز نویسنده پیرامون یک موضوع علمی مشخص باشند، نه مجموعهای کتابسازی شده از آثار شعری و ادبی ایران و جهان.
به نظر میرسد تمام نسخههای «دوستت دارم ای مادر» توسط سازمان تأمین اجتماعی خریداری شده و این کتاب در بازار نشر توزیع نشده است؛ چراکه کتاب در ۲۰۰۰ نسخه منتشر شده و با شیوهی خرید سازمان تامین اجتماعی به چاپ سوم رسید. در این میان ناشری که ظاهراً از مهرش برای صدور فاکتور فروش در حجمی وسیع کتاب «دوستت دارم ای مادر» به تأمین اجتماعی زیرنظر سعید مرتضوی استفاده شده، تأکید کرده که در این معامله نقش نداشته و این جریان شبیه یک کلاهبرداری و جعل سند است!
اگر این اطلاعات را درکنار نام همایشی که کتاب مذکور در آن هدیه داده شده یعنی همایش شصت چهره ماندگار سازمان تامین اجتماعی بگذاریم؛ سوال اساسی که پیش میآید این است که واقعا چنین کتابی با این محتوا فارغ از کموکیف کیفیت محتوای آن؛ چه ارتباطی با موضوع همایشی که در آن توزیع شده، داشته است؟ این کتاب نه از لحاظ محتوایی نقطه مشترکی با سازمان تامین اجتماعی و چهرههای ماندگارش دارد و نه نویسندهی آن از اعضا و پرسنل این سازمان یا یکی از شصت چهره ماندگار تامین اجتماعی است.
جالبتر اینکه کتاب «دوستت دارم مادر» در تهران نایاب است و ظاهراً تنها در یزد توزیع شده و به نظر میرسد متاسفانه پخشیها نیز چندان به شماره ثبت کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد دقت نکردهاند، چراکه پیگیریها نشان میدهد این کتاب حتی مراحل ثبت کامل را در وزارت فرهنگ و ارشاد طی نکرده و در واقع مجوز چاپ رسمی نداشته است و حتی خود ناشر هنوز متوجه نشده که آقایان این کتاب را چگونه و در کدام چاپخانه منتشر کردهاند!
همانطور که در بالا هم اشاره شد؛ فاکتوری که با مهر انتشارات «مهرجرد» برای فروش به تامین اجتماعی عرضه شده، جعلی است. دو دلیل روشن و واضح برای این جعلی بودن وجود دارد و همانطور که ناشر هم تاکیده کرده اولاً اینکه فاکتورها و سربرگهای نشر مهرجرد با آرم بزرگ در پست زمینه است و مهر مهرجرد نیز یک قلم است که یک کره زمین در راس آن میگردد و با این حساب؛ باید دید مهرسازی با چه هدفی صورت پذیرفته است؟ ضمن اینکه مهرجرد؛ ناشر کتب دانشگاهی است، نه اجتماعی و دینی و اساساً چنین تیپ کتابهایی جزو لیست کتابهای این نشر نیست.
درنظر گرفتن اینگونه حیفومیلها در صنعت نشر و چاپ کردن و توزیع یک اثر کتابسازی شده در شرایطی که ناشران و مولفان برای چاپ کتابهایشان با مشکلات مالی، ممیزی و… روبرو هستند، عواقب و زیانآوری چنین فسادهایی را بیش از بیش آشکار میکند و نشان میدهد دامنه فساد یک نهاد بهظاهر نامربوط هم میتواند به بدنه نه چندان منسجم کتاب و نشر کتاب ضربه بزند.
صدالبته که این جزئیات تنها گوشهای از نتایج بهدست آمده از تحقیق و تفحص در سازمان اجتماعی است و عمق این رسوایی که دادگاههای صالحه را وادار به پنج سال محروم کردن مرتضوی از فعالیتهای دولتی کرده است تا همیشه بر پیشانی دولت گذشته خواهد ماند.
باید منتظر ماند و دید در مرحله پیگیری قضایی این پرونده، نسبت فامیلی میان هما فلاح تفتی و محمدرضا فلاح تفتی کشف خواهد شد یا خیر؟ یا خریداری کتاب بدون مجوز شخصی با چنین فامیلی آنهم با فاکتوری جعلی به دستور مرتضوی اتفاقی نادر و کاملاً تصادفی؛ تشخیص داده میشود؟