مهدی یزدانیخرم:
ممیزی سختگیرانه؛ ذهن نویسندگان را افسرده کرده است
همینکه به نظر میرسد همان افرادی که در سالهای گذشته چنان تنگ نظرانه با ادبیات برخورد میکردند، حالا با یک دید متعادل آثار را بررسی میکنند امید دهنده این است که شاید بتوان ادبیات و کتاب را نجات داد.
مهدی یزدانیخرم(نویسنده) از اتمام نگارش آخرین داستانش به نام «خون» خبر داد.
او در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ اظهار داشت: نوشتن رمان «خون» ۲-۳ سال زمان برده است و حالا که تمام شده؛ ظرف همین یکی دو هفته به نشر چشمه تحویل داده میشود تا برای گرفتن مجوز به وزارت ارشاد برود.
وی ادامه داد: علاوه بر این رمان قراردادی هم با نشر نگاه بستهایم تا کتابی درباره رضا براهنی و آثارش منتشر کنیم.
یزدانیخرم در رابطه با تغییراتی که در نحوه اعمال ممیزی و صدور مجوز صورت گرفته است، گفت: تردیدی نیست که زمان و روال پاسخگوییهای وزارت ارشاد سریعتر شده است و دیگر از زمانهای انتظار چندماهه و… خبری نیست مگر در مواردی که استثنا و خاص باشند. نکنه مثبت بعدی این تغییرات هم این است که تقریبا بیشتر اعمال نظراتی هم که با سختگیری همراه میشوند با یک درخواست تجدیدنظر کتبی مشکلشان حل شدنی است. هرچند همین هم خوشایند نیست، چراکه بالاخره چند روزی ذهن نویسنده و ناشر را درگیر میکند. اما همینکه به نظر میرسد همان افرادی که در سالهای گذشته چنان تنگ نظرانه با ادبیات برخورد میکردند، حالا با یک دید متعادل آثار را بررسی میکنند امید دهنده این است که شاید بتوان ادبیات و کتاب را نجات داد.
این نویسنده با اشاره به تاثیر منفی اعمال سختگیرانه ممیزی بر ادبیات گفت: بعداز تمام شدن هشت سال گذشته تازه مشخص میشود که ادبیات ما چه ضربههایی از اعمال ممیزی سفت و سخت خورده است. وقتی امروز آثاری را میبینیم که خود نویسندهاش در کمال رخوت و سستی شدیدترین سانسورها را در کارش اعمال میکند یعنی سالهای گذشته ادبیات کشور و ذهن نویسندگانش را به افسردگی مبتلا کرده است. ادبیات در شرایطی رشد میکند که تعداد کتابهای چاپ شده قابل قبول باشد و نویسندگانش از ارائه آثارشان برای چاپ نگرانی نداشته باشد.
یزدانیخرم در رابطه با جایگاه داستان نوین ایران و پاسخ به این سوال که آیا نویسندگان نسل جوان پتانسیل خلق شاهکار را دارند، گفت: ادبیات خیلی نباید به شاهکارها متکی باشد. برای داشتن داستان و رمان قوی باید یک جریان ادبی ساخت و جریان سازی کرد. نویسندگان ما فعال و پویا باشند شاهکار ادبی ناخودآگاه خلق میشود. در سالهای ۸۵ – ۸۶ هم آثاری داشتیم که هم خوب بودند و هم با استقبال مخاطبان روبرو شدند و خوانندگان زیادی آنها را خواندند. ادبیات خوب اگر معرفی شود خوانندهاش هم پیدا میشود.
وی در ادامه از افول کتابخوانی و توجه به مطالعه در کشور صحبت کرد و گفت: در هر حال رسانههای ارتباطی جدید به مطالعه و کتابخوانی ضربه زده است و این مسئله مختص به ایران نیست. مسئلهی اصلی این است که در ایران تعریف درستی از مطالعه و کتاب نداریم. خواندن کتابهای درسی نباید جزو تعریفی که برای مطالعه در نظر گرفتهایم گنجانده شود اما متاسفانه خواندن فلان کتاب درسی برای پاسخ دادن سوالات امتحان با خواندن یک اثر داستانی و فلسفی در یک رده قرار گرفته که اشتباه و آسیب زننده است.
یزدانیخرم در پایان گفت: البته از وضعیت اقتصادی موجود و دغدغههای مالی مردم هم نباید گذشت ولی با کتاب و داستان خوب میتوان اعتماد قشر متوسط را که کتابخوانان اصلی هستند به ادبیات و کتاب جلب کرد.