شب شعر «حریم آهو» برگزار شد

شب گذشته همزمان با سالروز ولادت امام رضا(ع) نشست شعری با عنوان «حریم آهو» در احترام به امام هشتم، در باغ موزه هنرهای ایرانی برگزار شد.

به گزارش ایلنا؛ در این نشست که شاعرانی همچون «محمدعلی بهمنی»، «پرویز بیگی حبیب‌ابادی» و «عبدالجبار کاکایی» حضور داشتند، شاعران و طنزپردازانی همچون «علیرضا بدیع»، «صابر قدیمی»، «مهدی استاد احمد»، «قاسم صرافان»، «بابک نبی» «ابراهیم اسماعیلی» و «سعید بیابانکی» نیز شعرهایی در رثای علی بن موسی الرضا(ع) و همچین آثاری با موضوع آزاد خواندند.

«حریم آهو» راس ساعت ۱۷ غروب روز یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ برگزار شد. صمیمی ابیانه در آغاز سخنان خود تاکید کرد: برنامه‌هایی از این دست پوشش سازمانی نگیرند.

ابیانه در ادامه سخنان خود گفت: ما خادمان اهالی فرهنگ و ادب بخصوص افرادی که به طور فعال در حوزه شعر کار می‌کنند؛ هستیم.

سپس پرویز بیگی حبیب‌آبادی به شعرخوانی پرداخت. حبیب‌آبادی یک مثنوی با مطلع: «ای دفتر هشتم تغزل / در گستره شکفتن گل / با شوق کبوترانه دل / امروز نشسته ام به محمل» را خواند. او همچنین غزلی را با مطلع: «چترتازه‌ای وا کن بر سر غزل‌هایم / سایه‌ای بساز از عشق؛ سایه‌ای، که تنهایم» برای حاضران خواند. پس از او کاکایی از «علیرضا بدیع» برای شعرخوانی دعوت کرد. بدیع، غزلی خواند با این آغاز: «عفو فرمودی غلام رو سیاه خویش را / گرچه خود هرگز نمی‌بخشد گناه خویش را / سایه‌ات را از مدار رو سیاهان بر ندار / ماه از شب نمی‌گیرد مدار خویش را»

بعد از شعرخوانی علیرضا بدیع، نماهنگی داستانی باعنوان «ضامن آهو» پخش شد که شاعر آن «مظاهر مصفا» بود. سپس مجری برنامه از «قاسم صرافان» برای شعرخوانی دعوت کرد. صرافان یک شعر و دو رباعی برای حاضران خواند، شعر او با این بیت آغاز می‌شد: «آزاد دل ماست که در دام شما بود / این آهوی وحشی که فقط رام شما بود». بعد از او، کاکایی از «مهدی استاد احمد» به عنوان اولین شاعر طنزپرداز دعوت کرد تا برای شعرخوانی حاضر شود. احمد طنز خود را با این بیت آغاز کرد: «چشم‌هایت مست و ابروهات، هات / می‌شوم در جذبه چشمات، مات» سپس «بابک نبی» برای شعرخوانی دعوت شد. پس از او مجری با خواندن شعری از «قیصر امین پور» یاد و خاطره این شاعر معاصر را گرامی داشت. سپس به ترتیب از شاعرانی همچون «ابراهیم اسماعیلی»، «امیر کیا شمشکی» و «سعید بیابانکی» برای شعرخوانی دعوت شد. مجری همچنین حضور معاونت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در شب شعر «حریم آهو» را خیر مقدم گفت.

پس از این، حسین دامن‌پاک همراه با گروه خود، دو قطعه «موسیقی خراسانی» را اجرا کردند. سپس از عبدالجبار کاکایی برای خواندن شعر دعوت شد. عبدالجبار کاکایی، قبل از خواندن شعر خود، امام رضا(ع) را «امامِ شاعر دوست و امامِ شاعر، نامید.» او با اشاره به اینکه تازه از سفر مشهد بازگشته است، صحن حرم امام هشتم را «صحنه عشق بازی مردم با رنگین کمانی از نشاط‌ ها» توصیف کرد. سپس غزل خود «من جز شما گلایه به صحن کجا برم / راز غریب را به کدام آشنا برم / ای جان دل به گنبد و گلدسته ات مقیم / جان را کجا گذارم و دل را کجا برم» را خواند. بعد از شعرخوانی عبدالجبار کاکایی، «امید روزبه»، «مرتضی حیدری»، «صابر قدیمی»، «دکتر بهروز یاسمی»، «احمد امیر خلیلی»، «بهزاد نجفی» و «غلامرضا طریقی» به شعرخوانی نشستند.

در انتهای مراسم از «محمد علی بهمنی» برای خواندن شعر دعوت شد که با استقبال چشم‌گیر حاضران همراه بود. محمد علی بهمنی، شب شعر «حریم اهو» را «فرصتی ناب» خواند در «روزی عزیز»؛ او سپس اشاره کرد، شعری را که می‌خواند در شصت و سه سالگی سروده و اکنون در ۷۳ سالگی است: «شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم / شسصت و سه سال راه به این سو نداشتم / اقرار می کنم که من این های‌وهوی گنگ / ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم / جسمی معطر از نفسی گاه داشتم / روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم / فانوس بخت گم‌شدگان همیشه‌ام / حتی برای دیدن خود سو نداشتم / وایا به من که با همه‌ی هم زبانی‌ام / در خانواده نیز دعاگو نداشتم / شعرم صراحتی‌ست دل‌آزار، راستش / راهی به این زمانه‌ نه تو نداشتم / نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است / باور نمی‌کنید که کندو نداشتم / می‌شد که بندگی کنم و زندگی کنم / اما من اعتقاد به تابو نداشتم / آقا شما که از همه‌کس باخبرترید / من جز سری نهاده به زانو نداشتم / خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟ / دیگر سوال دیگری از او نداشتم»

«حریم آهو» با حضور دوباره حسین دامن پاک برصحنه برای اجرای غزل «علی ای همای رحمت» به پایان رسید. عبدالغفقار کاکایی در انتهای این مراسم از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، پرسنل باغ موزه هنرهای ایرانی و مدیریت کهن دیار تشکر کرد.