نمیتوانیم تیم ملی را لای پنبه بخوانیم؛
هاشمیطبا: وزیر ورزش حق نامزدی در انتخابات كمیته ملی المپیك را ندارد
وقتی گوش شنوایی نیست چهكار میتوان كرد؟/ كسی كه خودش را به خواب زده، بیدار نمیشود.
رییس اسبق سازمان تربیت بدنی تاکید کرد وزیر ورزش حق کاندیاتوری در انتخابات ریاست کمیته ملی المپیک را ندارد.
به گزارش ایلنا، درست در زمانی كه بسیاری از ورزشكاران كشورمان خود را برای حضور در مسابقات المپیك لندن آماده میكردند، بنا به دستور وزیر ورزش، روسای برخی از فدراسیونها از سمت خود بركنار و به جای آنها نفرات جدیدی بهعنوان سرپرست گمارده شدند.
این موضوع باعث شد فعالیتهای فدراسیون شنا و دوچرخهسواری از سوی فدراسیونهای جهانی تعلیق شده و اولتیماتومهای جدی نیز به فدراسیونهای تیروكمان و قایقرانی داده شود.
بحث اصلی كمیته بینالمللی المپیك IOC و فدراسیونهای جهانی این است كه ارگانهای دولتی نمیتوانند در عزل و نصبهای فدراسیونها دخالت كنند. موضوعی كه در زمان ریاست مصطفی هاشمیطبا در سازمان تربیتبدنی تصویب شد. این سازمان دیگر حق عزل روسای فدراسیونها را ندارد اما این قانون در دوره بعد از هاشمیطبا یعنی در زمان ریاست محسن مهرعلیزاده در سازمان تربیتبدنی برداشته شد تا سازمان تربیتبدنی این حق را داشته باشد تا روسای فدراسیونها را عزل كند.
محمد عباسی وزیر فعلی ورزش نیز بر پایه همین اصل، طبق مسابقات المپیك به تغییر برخی روسای فدراسیونها دست زد اما این اقدام وزیر ورزش، واكنشهایی از سوی مجامع بینالمللی داشت. در همین ارتباط گفتوگویی را با مصطفی هاشمیطبا انجام دادیم كه در ادامه میخوانید:
در زمان حضور در سازمان تربیت بدنی، شما تصویب كردید رییس سازمان حق عزل و نصب روسای فدراسیونها را نداشته باشد اما این قانون توسط مهرعلیزاده لغو شد که همین مسئله امروز مشکلات زیادی را برای ورزش ایران به همراه داشته است؟
متاسفانه امروز، آقایان مصوبه دوران محسن مهرعلیزاده را هم رعایت نمیكنند. یعنی طبق آنچه كه در دوران مهرعلیزاده مورد تاكید قرار گرفت، اینكه وقتی رییس فدراسیونی تغییر كرد و سرپرست زمام فدراسیون را در دست گرفت، طی یك مدت زمانی، مجمع انتخابات آن فدراسیون برای معرفی رییس جدید فدراسیون برگزار شود اما الان متاسفانه این موضوع را نادیده میگیرند.
متاسفانه این موضوع حاشیههای بسیاری هم برای ورزش كشور ایجاد كرد.
كار در ورزش خیلی ساده است. من 8 سال در ورزش بودم. هر كه جای خودش به فعالیت کاری خودش میپرداخت و دخالت در كار دیگری نمیكرد، امور به خوبی پیش میرفت اما اعمال نظر در كار دیگران، كار را خراب كرده است.
این كار در حال حاضر در ورزش كشور انجام نمیشود و هر كس ساز خودش را میزند.
به همین دلیل هم درحال حاضر شاهد برخی نگرانیها هستیم.
الان این وضعیت برای ورزش كشور پیش آمده و فعالیتهای برخی از فدراسیونها با تعلیق روبهرو شده، به نظر شما چه كار باید كرد تا از این وضعیت خارج شویم؟
بهترین كار این است که 2 نماینده از ایران، یكی از كمیته ملی المپیك و دیگری از وزارت ورزش را به مقر كمیته بینالمللی المپیك IOC بفرستیم، در آنجا با نظر آنها اساسنامهای كه مربوط فدراسیونها است تنظیم و در صورت نیاز اصلاح و بعد از آنكه تایپ شد و به تصویب اعضای كمیته بینالمللی المپیك IOC رسید، به كشور بازگردند تا انتخابات فدراسیونها بنا به اساسنامه مورد تایید IOC و بدون هیچ مشكلی برگزار شود.
در صورتی که این کار از طرف وزارت ورزش صورت بگیرد. پیش بینی شما از تغییرات صورت گرفته در اساسنامه فعلی چیست؟
فکر میکنم تغییر اساسی صورت نمیگیرد، فقط در برخی موارد شاید بندهایی از اساسنامه اصلاح شود. در کل، میخواهم بگویم مدیران ارشد ورزش ما نباید زیاد نگران این مسئله باشند. تغییرات احتمالی طبیعی است. اگر اساسنامه فعلی مشکل نداشت که ورزش ما تهدید به تعلیق نمیشد. واقعیت را باید به پذیریم.
به نظر میرسد راه حل مشکلات پیش آمده خیلی هم سخت نباشد؟
در واقع همینطور است. اما وقتی گوش شنوایی نیست چهكار میتوان كرد؟ یك زمانی یك نفر نمیخواهد بشنود چه میتوان گفت؟ به مانند كسی است كه خودش را به خواب زده و هر كاری كنید بیداری نمیشود، حتی او را با لگد هم بزنید بیدار نمیشود. یك نفر حتی اگر نشنود هم میتواند یك موضوعی را با ایما و اشاره به او حالی كرد، اما كسی كه نمیخواهد بشنود، هیچ كاری نمیتوان كرد. اگر قرار به تغییر باشد، این کار به زیباترین شکل ممکن صورت خواهد گرفت. در این مسئله شکی ندارم. تا در نهایت ورزش كشور بدون هیچگونه مشكلی كار خود را پیش ببرد.
وزارت ورزش طی یك موضعگیری رسمی اعلام كرده برای انتخابات كمیته ملی المپیك نماینده خواهد داشت. آیا چنین كاری ممكن است؟
وزارت ورزش نمیتواند نامزد انتخابات كمیته ملی المپیك داشته باشد و اساسا مطرح كردن این موضوع حرف اشتباهی است. برای اینكه فقط نمایندگان فدراسیونها و كمیته ملی المپیك میتوانند داوطلب ریاست كمیته ملی المپیك شوند. یعنی نمایندگان ارگانهای غیر دولتی. البته ممكن است وزارت ورزش بخواهد از یك نفر در انتخابات ریاست كمیته ملی المپیك حمایت كند.
یعنی خود محمد عباسی بهعنوان وزیر ورزش و جوانان نمیتواند نامزد ریاست كمیته ملی المپیك شود؟
محمد عباسی اگر میخواهد داوطلب ریاست كمیته ملی المپیك شود، باید از سوی یك فدراسیون ورزشی مثل فدراسیون وزنهبرداری بهعنوان نماینده معرفی شود اما بهعنوان معاون رییسجمهور حق ندارد در انتخابات شركت كند ولی همانطور که گفتم به عنوان شخص محمد عباسی، باید از سوی فدراسیون ورزشی بهعنوان نماینده معرفی شود.
این روزها بحث تعویق انتخابات ریاست كمیته ملی المپیك مطرح شده آیا این موضوع قانونی است؟
طبق اساسنامه تا 2 ماه بعد از مسابقات المپیك باید مجمع انتخابات ریاست كمیته المیپك برگزار شود و هیچ دلیلی هم بر تعلیق این انتخابات نمیبینم؛ مگر اینكه كمیته بینالمللی المپیك IOC بگوید، وگرنه نباید انتخابات ریاست كمیته ملی المپیك به تعویق بیفتد. چنین چیزی هم پیشبینی نشده است.
شما عملكرد محمد علیآبادی رییس فعلی كمیته ملی المپیك را چطورارزیابی میكنید؟ چراكه به احتمال فراوان وی دوباره داوطلب احراز این پست شود؟
اگر واقعیت را بخواهید، من گزارشی از كارهایی انجام شده توسط روسای فعلی كمیته ملی المپیك ندارم تا قضاوت كنم. دورادور اخباری میشنویم كه باز هم نمیتواند معیار سنجش باشد. البته در اساسنامه كمیته ملی المپیك یكسری پیشبینیها درخصوص وظایف رییس كمیته ملی المپیك شده، اما بنده اطلاعی از چگونگی انجام آنها ندارم. بهطور مثال در بحث توسعه ورزش در كشور یا همینطور آموزش یا روابط بینالملل چه اقداماتی شده، نیاز به گزارشاتی دارد كه این گزارشات در اختیار من نیست كه بخواهم آن را آنالیز كنم، به همین دلیل قضاوت كردن در این شرایط بسیار سخت است.
عملكرد تیم ملی فوتبال در برابر لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه تیم ملی مقابل حریفان هم شكست میخورد هم اینكه فوتبال خوبی هم ارایه نمیكند. سرمربی تیم ملی هم در توجیه كار خود میگوید دروازهبان حریف سوپرمن بود. در حالیكه یك دروازهبان باید در یك مسابقه حداقل 4 توپ را بگیرد. او را درون دروازه قرار گرفته كه گل نخورد ولی کیروش میگوید دروازهبان لبنان سوپرمن بود.
اگر كاسیاس درون دروازه لبنان بود چه میشد؟
واقعیت این است كه ما بد بازی كردیم. برد و باخت همیشه در ورزش وجود دارد، حتی ممكن است بهترین كشتیگیران دنیا هم اشتباه كنند و ضربه فنی شوند یا حتی تیمهای خوب هم با وجود اینكه بازی خوبی ارایه دادهاند، شكست بخورند. درست مانند بازی تیم ملی مقابل ازبكستان، هر كسی كه این بازی را دید متوجه شد ازبكستان خیلی بهتر از ما بازی كرد اما در نهایت ما برنده شدیم. ازبكها بدشانس بودند. گل سالم آنها از سوی داور اعلام نشد، پنالتی هم برایشان نگرفتند. اصل مطلب این است كه تیم ملی خوب بازی نمیكند، مقابل اردن هم خوب نبود.
گویا كادرفنی تقاضا كرده بازی دوستانه مقابل كرهشمالی نیز لغو شود؟
دائما میگویند بازی تداركاتی نداریم. بهترین مسابقه تداركاتی با كرهشمالی مهیا شده، تیمی سرعتی و جنگنده كه میتواند محک خوبی برای ما باشد. ما نمیتوانیم تیم ملی را لای پنبه بخوانیم و در چنین شرایطی نمیتوان كاری انجام داد. نباید فراموش كرد ما یك بازی سخت مقابل كرهجنوبی داریم.