خبرگزاری کار ایران

سیف‌الدینی و رمانی به نام «خم»:

رمانی که جعل نداشته باشد، رمان نیست

رمانی که جعل نداشته باشد، رمان نیست
کد خبر : ۹۱۵۵۶

«خم» نام رمان تازه‌ی علیرضا سیف‌الدینی است. این رمان نیز مانند خروج، در تبریز و بر پایه‌ی تاریخ‌هایی واقعی و جعلی اتفاق می‌افتد. در یخش‌هایی از این رمان، اشیا و ابزار، داستان را روایت می‌کنند.

ایلنا: علیرضا سیف‌الدینی که پیشتر رمان‌های «خروج» و «پلنگ‌خانوم تنهاست» را به انتشار رسانده بود، مدتی‌ست نگارش رمانی با نام «خم» او را به خود مشغول کرده.

وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درمورد رمان تازه‌اش اظهار داشت: من به شکل فصل-فصل می‌نویسم‌اش. بنابراین هنوز هیچ تصوری از حجم‌اش ندارم و نمی‌دانم درنهایت چند صفحه خواهد شد. راستش صحبت کردن درمورد این رمان برایم کار دشواری‌ست، زیرا رئال نیست و ویژگی‌ها و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد.

سیف‌الدینی ادامه داد: یک بخش‌هایی از این رمان نیز مانند رمان خروج، جنبه‌های تاریخی دارد. البته می‌دانید که یک تاریخ واقعی داریم و یک تاریخ که خودمان آن را می‌سازیم، در واقع تاریخی‌ست که خودمان آن را جعل می‌کنیم و رمانی هم که جعل نداشته باشد، اصلا رمان نیست. در «خم» هر دوی این‌ها وجود دارد.

این نویسنده و مترجم ضمن بیان این مطلب که رمان تازه‌اش سرشار از زاویه‌دید‌ها، شخصیت‌های و ساختاری ویژه‌است، گفت: هر چقدر که در این رمان جلو برویم، به اول داستان نزدیک‌تر می‌شویم. راوی اصلا مشخص نیست و در طول روایت، رفته رفته سوال‌ها به پاسخ می‌رسند.

وی افزود: در روایت‌ها، از ابزار نیز بهره گرفته‌ام. یعنی به عبارتی ابزار؛ مثل عینک، آینه،‌ دوربین و... بخش‌هایی از داستان را روایت می‌کنند. البته این ابزار به شکل پروتزی؛ یعنی به عنوان جزئی از بدن تلقی شده‌اند. این شیوه‌ی روایت، تاکنون کمتر ازسوی نویسندگان دیگر به کار گرفته شده.

نویسنده‌ی «خروج»، ضمن بیان این مطلب که رمان تازه‌اش نیز در تبریز اتفاق می‌افتد، ادامه داد: من در رمان نویسی، به ساختن یک دنیا توسط نویسنده معتقدم! برخی بر این باورند که رسالت و وظیفه‌ی رمان، انعکاس مسائل روز جوامع است. اما به نظر من رمان هیچ رسالتی در این باره ندارد. رمان باید دنیای خودش را داشته باشد، حالا ممکن است در این دنیا، مسائل روز نیز مطرح شوند.

سیف‌الدینی گفت: رمان برای من مساله‌ای بسیار جدی است؛ پدیده‌ای که فرهنگساز می‌شود. در رمان‌نویسی، نویسنده دستش در فضاها و دنیایی که خلق کرده، کاملا باز است. می‌تواند هر کاری دلش خواست بکند، از هر روایتی استفاده کند و از هر شکل و قالبی در روایت بهره‌مند باشد. مثلا بخش‌از رمان می‌تواند مقاله باشد، یک نمایشنامه باشد و... به شرطی که همه‌ی این‌ها در کنار یکدیگر، دنیای واحدی را بسازند.

وی درمورد ترجمه‌هایی که در دست دارد نیز توضیح داد: درحال حاضر ترجمه‌ی دو کتاب را برای نشر نگاه پیش می‌برم. اولی درس‌گفتارهای امبرتواکو است و دومی؛ رمانی از «اوغوز آتای» نویسنده‌ی ترک. هنوز اسم‌ این رمان را ترجمه قطعی نکرده‌ام اما مضمون آن «کسانی که نمی‌شود به آن‌ها دست‌پیدا کرد» است.

این مترجم افزود: این رمان، رمان عجیبی‌ست که چندان نمی‌شود توضیح‌اش داد. اما در مجموع؛ داستان شخصی‌ست که نامه‌ای از خود به جا می‌گذارد و درخواست‌های‌اش را در این نامه، از یک فرد دیگر ذکر کرده. فرد مورد نظر، با خواند نامه‌ی به جامانده و خواسته‌های نگارنده، هم زمان زندگی و خاطرات خود را نیز مرور می‌کند و....

ارسال نظر
پیشنهاد امروز