فریدون جنیدی در گفتگو با ایلنا:
نگارش «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» به اتمام رسید
جنیدی: نگارش «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» به پایان رسیده و این کتاب در هفتهی آینده جهت اخذ مجوز به وزارت ارشاد فرستاده خواهد شد/ كار روی این اثر 35 سال به طول انجامیده است.
ایلنا: «فریدون جنیدی» (ایرانشناس، نویسنده، مدرس دانشگاه و شاهنامهپژوه) از پایان نگارش اثر «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» خبر داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جنیدی با اعلام اتمام مراحل نگارش و تدوین کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» گفت: ناشر این اثر، انتشارات «بلخ» وابسته به «بنیاد نیشابور» است و این کتاب این هفته جهت اخذ مجوز به وزارت ارشاد فرستاده خواهد شد.
او ضمن اشاره به این مطلب که تمام کسانی که در زمینهی تاریخ ایران کار کردهاند، چشم به گفتارهای غربی در این زمینه داشتهاند، ادامه داد: «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» تنها کتابی است که تمامآ از گفتارهای ایرانی در زمینهی تاریخ استفاده کرده و ارزش آن پس از انتشار مشخص خواهد شد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه نزدیک به ۳۵ سال برای نگارش این کتاب زمان صرف کرده است، گفت: در سال ۱۳۵۸ کتابی به اسم «زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایهی گفتارهای ایرانی» منتشر کردم. تصمیم داشتم جلد دومی هم برای این کتاب بنویسم، اما به این نتیجه رسیدم که جلد اول نیازمند کار بیشتری است و در واقع این کتاب پایهی «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» شد. این اثر در حدود ۶۲۰ دارد و امیدواریم شرایط به گونهای پیش برود که برای نمایشگاه کتاب سال آینده آمادهی ارائه شود.
جنیدی دربارهی ۲ اثری که کار ویرایش و نگرش آنها را برعهده داشته، توضیح داد: کتابی که اخیرآ کار ویرایش و نگرش آن را به پایان رساندهام، فرهنگ قوم «زازا» نوشتهی «سیاوش مرشدی» است. این قوم ایرانی، سالهاست در ترکیهی کنونی از مادر دور افتادهاند و بدون هیچ ارتباطی با منبع اصلی فرهنگ، همچنان هویت ایرانی خود را حفظ کرده و با زبان، آرزوها و داستانهای ایرانی زندگی میکنند.
او ادامه داد: این قوم که احتمالآ از دیلم به منطقه کنونی کوچ کرده است، برخلاف کردهای «کرمانج» که به نحوی با ایران در ارتباط هستند، هیچ رشتهی ارتباطی با ایران ندارد. زمان ویرایش این کتاب، بارها اشک در چشمان من حلقه میبست، چون میدیدم این قوم در کشوری که حکومت مرکزی آن نزدیک به ۹۰ سال است درحال تبلیغات «پانترکیسم» و تمامیت خواهی فرهنگی است، با تمام فشارها و سرکوبها و بیهیچ منبع الهام بخشی، فرهنگ ایرانی خود را تا حد زیادی نگه داشته است.
این نویسنده درخصوص ویرایش دیگر خود هم گفت: کتاب دیگر فرهنگ مردم روستای «بار» نوشتهی «سیدحسن حسینی» است. «بار» روستایی بسیار بزرگ و آبادان در حوالی شهر نیشابور است که چند سالی است به اسم شهر شناخته میشود و این کتاب منبع خوبی برای بسیاری از واژههای کهن ایرانی محسوب میشود.
این شاهنامهپژوه در ادامه بر لزوم توجه به ریشههای فرهنگی اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل توجه به ریشههای فرهنگی، بحث گفتار و کلمات مورد استفاده در صحبتهایمان است. بسیاری از کلماتی که روزانه مورد استفاده ما قرار میگیرند ریشهای غیرفارسی دارند، این در حالی است که تمام آنها معادل فارسی سادهای هم دارند. برای دریافتن این مطالب و حفظ فرهنگ ایرانی، باید به ریشهها وصل شد و بخش عمدهای از این ریشهها را میتوان در متون و آثار ادبی به جای مانده از گذشته جستجو کرد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: چندی پیش رئیس بنیاد مستضعفان به عنوان متولی امور موزههای ایران، این خبر را به من اعلام کرد که در سال گذشته تعداد بازدیدکنندگان از موزهی بزرگ «ایران باستان» در حدود ۳۵۰ هزار نفر بوده، در حالی که در همین زمان بیش از یك میلیون نفر از موزهی کوچک «توس» که در جوار آرامگاه فردوسی قرار دارد؛ بازدید کردهاند. این مسئله نشان میدهد مردم ما خواهان شاهنامه هستند و آن را در زندگی خود لازم دارند.
جنیدی از شاهنامه به عنوان بزرگترین و عظیمترین کتاب فرهنگی جهان یاد کرد و گفت: هیچ کتابی با چنین محتوایی در دنیا وجود ندارد. پیش از انقلاب تنها یک عنوان شاهنامه توسط امیرکبیر منتشر میشد، اما امروز ۱۴ عنوان شاهنامه در ایران منتشر میشود و این مسئله نشان میدهد مردم این عظمت و بزرگی را درک کردهاند و خواهان آن هستند.
او تأکید کرد: باید به این خواست پاسخ مثبت داد و از طریق سازمانهای ارتباطی مثل صدا و سیما و سازمانهای پژوهشی مثل دانشگاهها و مدارس، شاهنامه را وارد زندگی مردم کرد. وقتی مردم به این جریان گرایش دارند، عدم توجه به آن از سوی جریان حاکم این تصور را ایجاد میکند که دشمنی و عنادی با آن وجود دارد و موضعگیریهایی را به وجود میآورد. برای اینکه چنین اندیشهای رواج پیدا نکند، باید به این خواست پاسخ مثبت داد.