خبرگزاری کار ایران

روایت ایرانی منظومهٔ عاشقانه و پهلوانی گرجستان رونمایی شد

کد خبر : ۳۵۸۳۰

نگارخانه اکو عصر سه‌شنبه ۱۹ دیماه در مراسمی رسمی میزبان رونمایی ویژه و یک روزه برای عرضهٔ نگاه هنرمند ایرانی - شراره صالحی - به حماسه‌ای بود که شهرتی جهانی دارد.

ایلنا: مجموعه پهلوانی گرجستان؛ روایت‌گر تصویری‌ست از صحنه‌های حماسی پلنگینه پوش؛ حماسه‌ای که یادگار ادبی کلاسیک گرجیان سرودهٔ سخنوری پرآوازه، شوتا روستاولی بوده و در زمان شکوفایی فرمانروایی شهبانو تامار به سرایش درآمده است.

به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی موسسه فرهنگی اکو، می‌گویند دوشیزگان گرجی نسخهٔ دست‌نویس پلنگینه پوش را به‌عنوان جهیزیه به خانه همسرانشان می‌بردند و داشتن آن به تنهایی در جهاز خود مایهٔ افتخار و سربلندیشان بوده است.

پلنگینه پوش به زبان‌های مختلف در جهان ترجمه شده و پس از ۸۰۰ سال نخستین بار در ایران، سال ۱۳۷۷ با پژوهش و ترجمهٔ فرشید دلشاد در کتابی ۶۰۰ صفحه‌ای به فارسی برگردانده شد.

حالا، شراره صالحی در قالب ۱۲ تابلوی نگارگری، از این منظومهٔ عاشقانه - پهلوانی، از ضیافت پادشاه و سرور و شادمانی دربار و صحنه‌هایی از شکار پادشاه گرفته تا جنگ پلنگینه پوش با سواران پادشاه و کشتن آنان، جنگ سپاهیان دو جبهه، آمدن آوتاندیل به حضور پادشاه و بزرگان و اشراف، یافتن غار تاریل توسط آوتاندیل و اسیر کردن عصمت، ربودن نیست در جهان با قایق توسط غلامان شاه و تصویر شاهدخت زیبا و آوتاندیل در کاخ و کشته شدن خواستگار دختر پادشاه به دست آوتاندیل و نیز نگاره‌هایی از شکار پلنگ و شیر به دست پلنگینه پوش و بیهوشی او پس از کشتن شیر و ببر و تنهایی‌ و غم‌اش را در کنار نهر را روایتی تصویری کرده است.

شراره صالحی این آثار را در ادامهٔ کارهای گذشته‌اش - مجموعهٔ عاشقانه‌های کربلا - آفریده و در اختیار موسسه فرهنگی اکو گذاشته است. این آثار در نمایشی یک روزه در گالری اکو با حضور اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات ایران و گرجستان و نیز نمایندگان کشورهای اروپایی در ایران عرضه شدند.

آثاری که حکایت از پیوند تفکر شاعرانهٔ گرجی با غنای بصری ایرانی داشته و روایت تصویری افسانه‌ای است که خالق آن - ‌ شوتا روستاولی - در ادبیات گرجی‌‌‌‌ همان مقامی را دارد که در ادبیات ایتالیا، دانته و در ادبیات روسیه پوشکین‌ و در ادبیات انگلیس شکسپیر!

شراره صالحی در کارهای پلنگینه پوش، تنها ابزار اجرایی‌اش «راپیدوگراف» برای اجرای خط‌های تک رنگ - سیاه - بوده که روی زمینه اکر اجرا شده‌اند؛ هنرمند در آفرینش ترکیب‌بندی‌های موزون و فضاسازی‌ها و ارایهٔ بافت و جنسیت‌های مختلف آنهم صرفا با رنگ سیاه موفق عمل کرده است. فضای کارهای صالحی در این مجموعه ایرانی‌ست. شاید ناشی از تاثیر کتاب‌های چاپ سنگی دوره قاجار.

این مجموعه قرار است در موزهٔ ملی گرجستان به نمایش عمومی گذاشته شود.

شراره صالحی، هنرمند ایرانی است که در پاریس زندگی و کار می‌کند. هنرمندی که هم نقاش است و هم شاعر و پژوهشگر تاریخ هنر؛ به دو زبان فارسی و فرانسه شعر می‌گوید؛ او در تهران متولد شده و در کشورهای ایران، فرانسه و آلمان پژوهش‌های هنری زیادی انجام داده و تحصیلاتش هم در مقطع دکترا در دانشگاه استراسبورگ است.

او در ۴۷ نمایشگاه گروهی در کشورهای ایران، چین، تونس، فرانسه، قبرس، ارمنستان، ونزوئلا، سوریه، ایتالیا، کرواسی امارات، آلمان و آمریکا آثار خود را عرضه کرده است و در شانزده نمایشگاه انفرادی تهران، تونس، پاریس، ابوظبی و دوبی میزبان آثارش بوده‌اند.

این هنرمند ایرانی در کارنامهٔ حرفه‌یی‌اش، سابقه ۱۰ سال تدریس در رشته‌های تاریخ هنر، تاریخچه نقاشی ایرانی و هنر و معماری اسلامی در دانشکده‌های هنر تهران، به علاوه مشارکت در آثار متعدد پژوهشی و ترجمه شده در زمینه‌های مختلف هنر را دارد.

او در تدوین دایره المعارف بزرگ اسلامی نیز سهم داشته و کتابی درباره هنر در دوران قاجار منتشر کرده است. علاوه بر این‌ها ۲۱ مقاله علمی- پژوهشی، عمدتاً در بارهٔ نقاشی، تالیف کرده است. وی همچنین کتابی در مورد ویکتور هوگو را از فرانسه به فارسی برگردانده است.

او در زمینه تکنیک‌ها و روش‌های بکار رفته در نقاشی ایرانی مهارتی ویژه دارد و آثارش تحت تاثیر میراث هنر ایرانی و فرهنگ اسلامی خلق می‌شوند.

نقاشی‌های شراره صالحی توسط موزه‌ها و مراکز فرهنگی بسیاری در کشورهای مختلف جهان خریداری شده‌اند که از جمله می‌توان به موزه بریتانیا، موزه هنرهای معاصر تهران، وزارت فرهنگ تونس، مرکز فرهنگ و میراث فرهنگی ابوظبی، بنیاد موسیقی و هنر ابوظبی و بسیاری از مجموعه‌های خصوصی در کشورهای ایران، آمریکا و اروپا اشاره کرد. همچنین یکی از آثارش برنده جایزه مقام اول در میان هشت هزار اثر شرکت کننده در نمایشگاه هنر چین - سال ۱۹۷۷ پکن - شد.

صالحی باور دارد: «اندیشه‌ها مدت‌ها پیش از خلق یک اثر تکوین پیدا می‌کنند و ‌گهگاه ذهن را به بعدی پررفت و آمد از تصاویر گوناگون مبدل می‌سازند. زایشی مکرر، از تصاویر در ذهنیت از مدت‌ها پیش از خلق اثر به وقوع می‌پیوندد، اما شروع آفرینش همیشه مثل وسوسه یک جرقه سرخ آتشین بر سطح سپید بوم است... حوزه‌های نگارگری، قهوه خانه، تذهیب، سوخت، کاغذبری، قطاعی، و... در شمار میراث فرهنگی ما قرار می‌گیرند که باید مورد احترام باشد. ولی وقتی می‌گوییم بیان امروزی و مدرن، منظور این نیست که با فرهنگ گذشته خداحافظی کنیم. فرهنگ ایران در جهان فرهنگ مادر بوده، عناصر فرهنگی ایران تا آفریقا، آسیا و اروپا رفته و تبادل وسیعی قبل از اسلام صورت گرفته، پس از اسلام هم ایران یکی از مهم‌ترین کشورهای مهد هنر اسلامی بوده، پس ما دارای فرهنگ غنی و دیرینه‌ای هستیم... از سویی ضروری‌ست به بیان امروزی مسلح شویم؛ دست کم از نظر تکنیکی... هنرهای تجسمی به دلیل زبان جهانی که دارد و در مقایسه با ادبیات و هنر تئا‌تر در ایجاد ارتباط، مشکلات کمتری دارد. پس هنرهای تجسمی ایران امکان بیشتری دارد که جهانی شود. هر چند این مساله در مورد سینما اتفاق افتاده است. اگر هنر ژاپن را بررسی کنید، هر جای دنیا که با آن مواجه شوید و هر چقدر هم آن را مدرن و امروزی ببینید، باز متوجه می‌شوید که این اثر ژاپنی است. به خاطر اینکه در عین به روز کردن خود، فرهنگ هویت خودشان را حفظ کرده‌اند و از آن غافل نشده‌اند... بیش از یک دهه‌ای که «تاریخ هنر» تدریس می‌کنم، در مواجهه با دانشجویان می‌بینم که آن‌ها نقاشان غرب را بهتر از نقاشان شرقی می‌شناسند! پس ضعف عمده ما بی‌توجهی به فرهنگ و هنر در طول مدت ۱۲ سال آموزش ابتدایی و متوسطه و بعد عدم توجه به پژوهش‌های نظری است.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز