مدیر انتشارات «آموت» در گفتگو با ایلنا:
نمیتوان روی قیمت كاغذ حساب كرد
علیخانی: کاغذ مازندران همواره ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان از نمونهٔ وارداتی ارزانتر بوده است، اما امروز تفاوت زیادی با كاغذ خارجی ندارد و این مساله نشان میدهد که این قیمت کاغذ غیرواقعی است و نمیتوان روی آن حسابی باز کرد.
ایلنا: بعد از افزایش قیمت كاغذ، بیشتر محصولات و كالاهای مورد نیاز در این حوزه گران شده است و این گرانیها تاثیرات خود را به شكلهای مختلفی مثل افزایش قیمت كتابها، كاهش حقالتالیف نویسندها و... نشان داده است. در یك ماه اخیر و در پی كاهش قیمت كاغذ، هیچكدام از این مشكلات ایجاد شده بر طرف نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یوسف علیخانی(مدیر انتشارات آموت) دربارهٔ مشکلات اقتصادی گریبانگیر صنعت نشر و نوسانات اخیر بازار کاغذ گفت: اصولآ هر بلایی که بر سر ما میآید ارتباطی به دولت ندارد، بلکه خود مردم هستند که شرایط را برای یکدیگر سخت میکنند. چندین سال پیش که شب عید برای مسافرت به شهرستان بلیط میخریدیم، اگر قیمت قبلی آن ۱۰۰ تومان بود، در آن زمان قیمتش به ۱۳۰ تومان میرسید. این مثال بسیاری کوچکی بود از فرصتطلبیهایی که همیشه در مقاطع حساس شاهد آن هستیم. در مورد مشکل کاغذ هم شاهد چنین مسائلی بودیم.
او به پائین آمدن قیمت کاغذ در چند وقت اخیر اشاره کرد و گفت: آخرین قیمتی که من برای خرید کاغذ ۶۰*۹۰ با وزن ۱۰۰ گرم وارداتی اندونزی، قیمت ۶۴ هزار تومان بوده و نمونهٔ ایرانی همین کاغذ (چوب و کاغذ مازندران) را هم ۶۲ هزار تومان تهیه کردم.
مدیر انتشارات آموت ادامه داد: کاغذ مازندران همواره ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان از نمونهٔ وارداتی ارزانتر بوده است، اما این تفاوت فعلی نشان میدهد که این قیمت کاغذ غیرواقعی است و نمیتوان روی آن حسابی باز کرد. از طرف دیگر وقتی بعد از گران شدن کاغذ، یک ناشر قیمت کتاب ۶ هزار تومانی را به ۱۰ هزار تومان افزایش داد، در پی ارزان شدن کاغذ، دیگر قیمت را کاهش نمیدهد و به قول معروف فروختن کتاب ۶ هزار تومانی به او مزه نمیدهد.
علیخانی به تاثیر این افزایش قیمت کاغذ بر تمام مجموعهٔ کارهای مرتبط با نشر اشاره کرد و گفت: مثلآ حروفچینها قیمت خود را به بهانهٔ گرانی کاغذ افزایش داده بودند. جایی بود که خود من پیدا کرده بودم و ارزانتر از جاهای دیگر کار میکرد، اما همین چند وقت پیش قیمتهای خود را دقیقآ دو برابر کرد. حال در نظر بگیرید که بعد از کاهش قیمت کاغذ، قیمت هیچ کدام از اینها کمتر نمیشود.
او افزود: البته پائین نیاوردن قیمتها هم چندان غیرمنطقی نیست، زیرا هیچ تضمینی برای افزایش مجدد قیمت کاغذ وجود ندارد. اگر مسئولان و کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند دلشان به حال صنعت نشر میسوزد، قیمتی ثابت و مشخص را برای کاغذ اعلام کنند، یعنی حتی اگر بگویند قیمت کاغذ مثلآ ۹۰ هزار تومان، ولی تا یک سال دیگر هم همین اندازه باقی میماند، آن وقت شرایط بسیار بهتر خواهد شد و میتوان براساس این قیمت برنامهریزی کرد و تصمیم گرفت.
این ناشر در مورد تاثیر افزایش قیمت کتاب بر کاهش خرید آن توسط مردم گفت: در حال حاضر که ما در نمایشگاه کتاب شیراز حضور داریم، پرفروشترین کتاب انتشارات آموت ۱۴ هزار تومان قیمت دارد، درحالیکه کتاب ۷ هزار تومانی ما را کسی نمیخرد. مخاطبان خیلی زود به این قیمتها عادت میکنند و ظاهرآ این قیمتها تاثیر زیادی بر كار آنها نداشته است.
علیخانی درخصوص تاثیرات دیگر افزایش هزینههای تولید کتاب توضیح داد: ناشران براساس تجربیات قبلی راهکارهای مختلفی را در مواجهه با بحران در نظر میگیرند. بعضی از آنها حق التالیفها را پائین آوردهاند. بعضی دیگر در نظر دارند که حق ترجمه را به عنوان حقالتالیف حساب نکنند و حق آن را برای یک بار از مترجم بخرند و برای دفعات بعدی چاپ مبلغی را به مترجم نپردازند. خود من قبلآ از نویسندههای کتاب اولی حمایت میکردم، اما امروز دیگر نمیتوانم این کار را انجام بدهم. انتشارات آموت ظرف یک ماه گذشته، چیزی نزدیک به ۳۰ عنوان کتاب را رد کرده است و این در حالی است که پارسال حداقل از این میان ۱۵ اثر را انتخاب میکردیم.
این نویسنده افزود: چند وقتی است که من مدام در حال شرکت در نمایشگاههای کتاب استانی هستم و از این استان به استان دیگر میروم. دلیل این مساله این است که من باید کتاب را ۴۰ درصد زیر قیمت به موزع بدهم و او چک چند ماه بعد به من میدهد، ولی در این مشکلات اقتصادی، فروختن نقد کتاب به قیمت واقعی و بدون واسطه برای ما که ناشر کوچکی هستیم، کمک بزرگی است. گرانی کاغذ برای ما به عنوان یک ناشر کوچک، یک موج بزرگ بود که میتوانست ما را ببرد و باید از همهٔ ابزارهای خود برای مقابله با این موج استفاده کنیم.
او در خصوص نمایشگاههای استانی کتاب هم گفت: هر قدر که نمایشگاه کتاب در تهران با نظم و قوی برگزار میشود، در بیشتر شهرستانها ضعیف است و بینظمی به شکل کامل بر آن حاکم است. حتی در این نمایشگاهها تمام بحث اسکان و خورد و خوراک بر عهدهٔ خود غرفهداران است. البته در این میان ۳ نمایشگاه از لحاظ نظم قابل تقدیر بودند که به ترتیب مشهد، قزوین و اردبیل بودند. با این حال در خیلی از شهرستانها استقبال چندانی از نمایشگاهها نمیشود و همین الان در شیراز غرفهها خالی است.
علیخانی افزود: به نظر من برای موفقیت نمایشگاههای شهرستانی کتاب، دو راه وجود دارد که هر دو هم از طریق تبلیغات انجام میشود. یکی از آنها تبلیغ از طریق تلویزیون است و دیگری نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، اما در خیلی از جاها هیچکدام از این ابزارها وجود ندارند و به دلیل مشکلاتی که مسئولان ارشاد شهرستانها با تلویزیون و یا شهرداری پیدا میکنند، امکان تامل و استفاده از این نمایشگاهها وجود ندارد. من یک بار هم در یک مصاحبه از این مساله با عنوان «اربابهای محلی با هم کنار نمیآیند» یاد کردم.
مدیر انتشارات آموت درخصوص میزان مطالعه در بین مردم اظهار داشت: بر عکس آمارهای ارائه شده دربارهٔ میزان مطالعهٔ مردم که نشان از پائین بودن سطح مطالعه دارد، من معتقدم بخش عمدهای از مردم ما به شدت کتابخوان هستند. به نظر من آماری که از میزان سرانهٔ مطالعه ارائه میشود، از جامعهٔ آماری محدودی مثل مدارس و... به دست آمده و تحقیق جامعی برای بررسی مقدار واقعی کتابخوانی در سطح جامعه انجام نشده است.
او تصریح کرد: البته باید این نکته را هم اضافه کنم که مردم ما هیچ معیار خاصی برای خرید کتاب ندارند و هیچگونه بسترسازی برای شناخت کتاب انجام نشده است. مثلآ یک اشتباه جا افتاده در بین مردم، خرید کتاب بر اساس تعداد صفحات است، یعنی اگر میخواهند رمان بخرند حتمآ باید کتابی را انتخاب کنند که ۴۰۰-۵۰۰ صفحه داشته باشد و یک رمان بسیار خوب که ۲۰۰ صفحه دارد، معمولآ کمتر فروخته میشود.
علیخانی در پاسخ به این سوال که بحرانهای اقتصادی در حوزهٔ کتاب و نشر چه تاثیری بر زندگی و معیشت نویسندگان و ناشران دارد، گفت: درست است که در پی ایجاد بحران ممکن است ناشران مقدار حق التالیفهای پرداختی به نویسندهها را کمتر کنند، اما باید این نکته را هم در نظر بگیریم که زندگی غالب نویسندههای ما از راه نوشتن تامین نمیشود و اکثرآ با این مساله کنار آمدهاند که با نوشتن نمیتوانند هزینههای زندگی را تامین کنند و به طور کلی شرایط معیشتی آنها با مخاطرهٔ جدی مواجه نمیشود. در این بین ناشران به دلیل اینکه صاحب یک فعالیت اقتصادی هستند و زندگی خود را روی این کار گذاشتهاند، بیشترین آسیب را میبینند.
این ناشر افزود: من پارسال برای ۱۰۰ بند کاغذ چیزی نزدیک به ۲ میلیون تومان هزینه میکردم، اما امسال همین مقدار را باید نزدیک به ۱۰ میلیون تومان بخرم، اصلآ در نظر بگیریم که بعد از ارزان شدن قیمت این مقدار کاغذ ۶ میلیون تومان میشود. این تفاوت از پارسال تا امسال چگونه باید جبران شود؟
او در مورد اینکه ادامه یافتن این شرایط چه سرنوشتی را پیش روی حوزهٔ کتاب و نشر ما قرار میدهد گفت: من که ناشری جوان هستم، اما ناشران قدیمی از روزهایی صحبت میکنند که شرایط به مراتب از این هم بدتر بوده است، اما از آن دوران هم با وجود تمام سختیهایش گذر کردهاند. به هر حال نگاه من به آینده روشن است و هر قدر هم که این مشکلات وجود داشته باشند، باز هم تصور میکنم که میتوان از این شرایط عبور کرد.
این نویسنده در پایان گفت: کاش کارشناسان و صاحب نظران ما در عرصهٔ کتاب، به جای اینکه فقط کار تحقیقاتی انجام دهند و در کتاب خانهها باشند، یک روز هم در غرفهٔ فروش کتاب میایستادند و برخورد با مردم را از نزدیک تجربه میکردند تا شرایط و وضعیت واقعی کتاب و مردم را از نزدیک درک میکردند.