بررسی شرایط مطالعه و مسافرت کاری نویسندگان ایرانی؛
نویسندهها امکان مسافرتهای کاری ندارند
غبرایی: ما چند نویسنده در داخل کشور داریم که به زبانهای خارجی مسلط باشند و محتاج مترجم نباشند؟/ امرایی: سفر به کشورهای خارجی برای آشنایی با ادبیات و نویسندگان در شرایط فعلی و وضعیت قیمت ارز و اینکه نویسدهها اکثرآ متعلق به قشر متوسط و یا پائین جامعه هستند، امکان اجرایی شدن ندارد/ فلاحی: با بالا رفتن شدید قیمت ارز در چند ماه اخیر، دیگر مسافرت به این منظور به هیچ وجه توجیهپذیر نیست.
ایلنا: هر نویسندهای مینویسد برای آنکه خوانده شود و این خوانده شدن، در نهایت باعث افزایش چیزی به دانستههای خوانندگان میشود. اما خود نویسندهها هم باید در نقش خواننده ظاهر شوند و مطالعه داشته باشند تا زمینهای برای نگارش کارهای جدید خود ایجاد کنند و یا حتی در نقش یک مخاطب عادی از یک اثر لذت ببرند. برای اینکار علاوه بر مطالعهٔ مستمر آثار، نیاز به مسافرت و تامل با نویسندگان و آشنایی با ادبیات و فضای فرهنگی کشورهای دیگر هم هست. در کشور ما وضعیت مطالعه و امکان سفر خود نویسندهها به چه صورت است؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، مهدی غبرایی (مترجم)، در این باره میگوید: من صحبت در این خصوص را با مثالی شروع میکنم، ماریو بارگاس یوسا (نویسنده اهل پرو) این شرایط و امکان را داشت که از سن ۱۸ سالگی به فرانسه آمد. به واسطهٔ آشنایی با زبان اسپانیولی و فرانسه، نوشتهها و آثار نویسندههایی چون سارتر و کامو را با متن اصلی آنها خواند و به قول معروف از سرچشمه نوشید.
او میافزاید: به واسطهٔ این آشنایی او بر آثار این بزرگان نقد نوشت. بعد او با انگلیسی هم آشنا شد و آثار نویسندههای انگلیسی زبانی را چون همینگوی هم از نسخهٔ اصلی مطالعه کرد. بعدها به واسطهٔ آشنایی با زبان آلمانی، بسیاری از آثار آلمانی را هم با نسخههای اصلی مطالعه کرد و حتی در دورهای داور جشنوارهٔ فیلم برلین هم شد.
این مترجم این مثال را با شرایط نویسندههای ایرانی مقایسه میکند و میگوید: ما چند نویسنده در داخل کشور داریم که به زبانهای خارجی مسلط باشند و محتاج مترجم نباشند؟ از طرف دیگر نویسندهها باید تجربهٔ عینی در برخورد با آثار داشته باشند، اما این به شرطی است که غم نان بگذارد. آیا نویسندههای بینوای ما میتوانند به سادگی به کشورهای منشاء آثار سفر کنند و از نزدیک با نویسندهها و فرهنگ آن کشورها آشنا بشوند؟ پاسخ این سوال خیر است، مشکلات پیش روی نویسندهها و مترجمان ایرانی که اکثرآ اقتصادی است، باعث میشود آنها نتواند این کارها را انجام دهند.
همین سوال را از اسدالله امرایی (نویسنده و مترجم) پرسیدیم. او معتقد است: چیزی که من از وضعیت مطالعه در بین دوستان نویسندهای که با آنها در ارتباطم میبینم، این است که میزان مطالعهٔ آنها بسیار زیاد است و از بسیاری از آثار روز جهان با خبر هستند و آنها را مطالعه میکنند. پیشرفت تکنولوژی و افزایش سطح ارتباطات در سطح جهانی باعث شده که کار ما برای آشنایی با ادبیات خارج از کشور بسیار آسان شود و تقریبآ به صورت لحظهای از وضعیت آثار جدید و جوایز ادبی آگاه باشیم.
او ادامه میدهد: امکان ارتباط و سفارش آثار آسانتر شده، البته ممکن است به دلیل مشکلات اقتصادی کشور و درآمدهای پایین، نتوانیم به صورت مستقیم آثار را سفارش بدهیم. اما با آگاهی از وضعیت روز آثار، از طریق سفارش به دوستان و افرادی که در خارج حضور دارند، به صورت واسطهای آثار را دریافت میکنیم که به هر حال باز هم مشکل چندانی نیست. به هر حال تهیه و خرید کتاب در جامعه ما هزینهٔ زیادی در بر ندارد و مسالهٔ اقتصادی در این بعد خیلی به چشم نمیآید.
این مترجم در مورد شرایط سفر نویسندهها و مترجمان ایرانی به کشورهای دیگر برای آشنایی با نویسندههای خارجی و آثار آنها توضیح داد: سفر به شکل کلاسیک آن، دیگر چندان با شرایط امروز ما تناسب ندارد و مربوط به دورهٔ نویسندگانی مثل همینگوی است. البته ممکن است نویسندهای بخواهد داستانی بنویسد که ماجرای آن مثلآ در شهر استانبول میگذرد. طبیعی است که این نویسنده برای آشنایی با شرایط و وضعیت فرهنگی، به این شهر سفر کند و مدتی در آنجا اقامت کند.
امرایی میافزاید: این کار در شرایط فعلی و وضعیت قیمت ارز و اینکه نویسدهها اکثرآ متعلق به قشر متوسط و یا پائین دست جامعه هستند، امکان اجرایی شدن ندارد. حالتی که ممکن است این نویسندهها بتوانند چنین کارهایی را انجام دهند، استفاده از بورسیه و امکانات دولتی و دانشگاهی است. یا استفاده از بورسهای بینالمللی. این امکانات هم در ایران خیلی وجود ندارد و اگر هم داشته باشد به افرادی تعلق میگیرد که یا نویسنده و اهل ادبیات نیستند و یا توانایی خاصی ندارند و به ضرب و زور سفارش این و آن خود را میان اهل قلم جا کردهاند، قطعاً آن طرف هم که بروند حاصلی ندارد.
علیاکبر فلاحی (مترجم) دسترسی به کتاب را سدی پیش روی نویسندگان امروز نمیداند و میگوید: در بدترین حالت و زمانی که نسخهٔ اصلی کتاب پیدا نشود، نسخهٔ اینترنتی آن به سادگی در دسترس است و در مدت زمانی اندک میتوان آن را به دست آورد. اما معمولآ اكثر نویسندهها دسترسی تقریبآ آسانی به منابع كتابهای اصلی دارند. مثلآ خود من به شخصه مشکلی برای تهیهٔ کتاب ندارم و به دلیل مسافرتهای کاری خارج از کشوری که دارم، کتابهای مورد نیاز خود را تهیه میکنم.
او در مورد امکان سفر برای نویسندگان و مترجمان ایرانی به کشورهای دیگر برای آشنایی با نویسندههای خارجی و آثار آنها و درک فضای اجتماعی و فرهنگی کشور صاحب اثر میگوید: اصولآ عکس این مساله اتفاق میافتد، یعنی یک مترجم برای کاری به کشوری سفر میکند و پس از دیدن فضای آن کشور و شرایط ادبی و نویسندگان آنجا، تصمیم به ترجمهٔ اثری از آن سرزمین میگیرد، اما اینکه کسی فقط به منظور ترجمه به کشوری مسافرت کند، به دلیل مسائل اقتصادی، به صرفه نیست و اتفاق نمیافتد.
فلاحی میافزاید: تجربهٔ شخصی خود من در این خصوص، مسافرت به مکزیک بود. من در این کشور دو سال زندگی کردم و بعد از دیدن فضای اجتماعی آنجا، انگیزه كافی را برای ترجمهٔ آثار «کارلوس فوئنتس» به دست آوردم. اگر من به این کشور سفر نمیکردم، به هیچوجه کتاب «آب سوخته» را ترجمه نمیکردم، چون خیلی از ظرافتهای کار را در آنجا دیدم و درک کردم. من شخصیتهای آثار فوئنتس را در کوچه و خیابان دیدم و لمس کردم، برای همین، این آثار برایم کاملآ قابل درک هستند. من برای موارد بسیاری ریزی در کتاب، گاهآ چند روز تحقیق کردم، چون آن را از نزدیک دیده بودم و میشناختم. از طرف دیگر اگر با آن فضا آشنا نباشیم، نمیتوان سبک را در ترجمه آفرید و فقط برگردان کلمات به زبان دیگر انجام میشود. به هر حال اگر من به مکزیک نرفته بودم، به هیچ وجه کتابی را از فوئنتس ترجمه نمیکردم.
این مترجم به نقش مسائل اقتصادی در بحث مسافرت اشاره میکند و میگوید: با بالا رفتن شدید قیمت ارز در چند ماه اخیر، دیگر مسافرت به این منظور به هیچ وجه توجیهپذیر نیست. خود من در تابستان امسال به دعوت یکی از دانشگاهها، به کشوری خارجی مسافرت کردم و با اینکه دعوت بودم، اما هزینههای جانبی و هزینههای خرید کتاب، بسیار زیاد شد. این گونه مسافرتها دیگر فقط برای افراد بسیار شناخته شدهای که به صورت دورهای دعوت میشوند قابل اجرا و منطقی است.
او در خصوص امکان استفاده مترجمان و نویسندگان از بورسیه، امکانات دولتی و دانشگاهی برای سفر میگوید: این بورسیهها و امکانات وجود دارند و روند اداری آنها هم تعریف شده است. یک دانشگاه اعلام نیاز میکند و فردی را معرفی میکند و آن فرد هم موظف است پس از اتمام دوره به کشور برگردد. متاسفانه من حداقل در زمینهٔ فعالیت خودم در زبان اسپانیولی، شاهد چنین چیزی نبودم. ما در این زمینه واقعآ با خلاء مواجه هستیم و جای کار بسیاری داریم.
فلاحی در پایان میگوید: استاد ما در ترجمهٔ آثار ادبیات اسپانیولی و یکی از بزرگترین مترجمان این حوزه، آقای «عبدالله کوثری» هستند. ایشان کار ترجمهٔ آثار اسپانیولی را از زبان انگلیسی انجام میدهند. خود این مساله نشانهٔ وجود خلاء در این حوزه است. ما افراد مستعد خوبی در این حوزه داریم که وارد کار نشدهاند.