در نشست بررسی مدیریت هنری مطرح شد:
بعضی دولتها میخواهند هنرمندان را مطیع خود کنند
بعضی از دولتها دنبال جذب و نوازش هنرمند با دادن پول هستند تا هنرمند را مطیع خود کنند که دیگر انتقاد نکند. این کار باعث میشود بین هنرمندان مطیع. منتقدان اختلاف بوجود بیاید. دولت با این کار هنرمندان را به دو گروه خودی و غیرخودی تقسیم میکند.
ایلنا: شرکت کنندگان در نشست مدیریت هنری در دولت آینده در خانه هنرمندان معتقد بودند که دولت به جای حمایتهای پوپولیستی از هنرمندان باید به توسعه زیرساختها توجه کند زیرا حمایتی که در قالب دادن پول باشد؛ هنرمندان را به دو گروه خودی و غیرخودی تبدیل میکند.
به گزارش خبر نگار ایلنا، سیدامیر سقراطی شب گذشته(28 مرداد) در نشست مدیریت هنری در دولت آینده گفت: امیدوارم دولت جدید از پتانسیلهای موجود استفاده کامل کند و از مدیرانی که پیشینه آنها روشن است؛ استفاده کند. بیشتر هنرمندان از دولت میخواهند که زیرساختها را آماده کند اما از دخالت پرهیز کند.
این هنرمند هنرهای تجسمی افزود: در بخش تجسمی پولهای کلانی هزینه میشود اما در طی سالها دولت همکاری خوبی برای رشد بخش تجسمی نداشته است و به روز بودن در بخش دولتی وجود نداشته است. در امور جشنوارهها نیز بیشتر جشنوارهها توسط بخش خصوصی برگزار شده است.
وی ادامه داد: این امید وجود دارد که دولت آینده تعامل خوبی با هنرمندان داشته باشد اما این ترس نیز وجود دارد که بعضی مصوبات هنرمندان را محدود کند.
مجتبی موسوی؛ هنرمند دیگر حاضر در جلسه نیز گفت: در کشور زمانی که از فرهنگ و مدیریت هنری صحبت میکنند، اذعان میشود که فرهنگ و هنر بسیار مهم است و همه به نقش فرهنگ در کشور اعتراف میکنند اما زمانی که بحث بودجه و صرفه جویی پیش میآید اولین جایی که صرفهجویی مطرح میشود که باید بودجه آن کم شود، فرهنگ است.
وی با اشاره به نقش دولت در سالهای اخیر در حوزه فرهنگ افزود: دولتمردان و متولیان امور فرهنگی نقش خود را بیشتر یک نقش کنترلی با هدف کنترل فرهنگ میدانند درحالیکه نقش دولت باید نقش نظارتی باشد و باید بستری را برای رشد فرهنگ مهیا کند.
وی با متفاوت دانستن نگاه دولتها به فرهنگ در دوران هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد افزود: تنها در دوران اصلاحات بود که هنر شکوفا شد و به هنرمندان توجه شد و اهالی فرهنگ و هنر بیشتر دیده شدند و به نوعی مشارکت آنها بیشتر شد.
موسوی با اشاره به دلایل مشارکت بیشتر هنرمندان در دوران خاتمی افزود: در دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی اصناف مختلف و فعالیتهای صنفی و تشکلهای مردم نهاد هنری شکل گرفتند و گسترش پیدا کردند و فعالیتهای هنرمندان از یک فعالیت فردی به فعالیت جمعی و جریان ساز تبدیل شد.
وی ادامه داد: این تجربه نشان میدهد اگر بین هنرمندان و دولت تعامل خوبی برقرار باشداتفاقات خوبی میافتد واگر اینگونه نباشد قهرهنرمندان شروع میشود.
موسوی با تاکید بر اینکه ذات هنرمند اعتراض است، افزود: هنرمندان در همه دورهها معترض بودند و این امر به خصوصیات ذاتی هنرمند ارتباط دارد که همیشه به وضعیت موجود معترض است و از وضعیت موجود راضی نیست در این میان بعضی دولتها تحمل خود را دربرابر این اعتراضات بالا میبرند و نه تنها جبههگیری نمیکنند بلکه فضا را باز میکنند.
وی با اشاره به رفتار دولت احمدینژاد با هنرمندان افزود: بعضی از دولتها دنبال جذب و نوازش هنرمند با دادن پول هستند آنها با دادن پول و خرید آثار هنرمند تلاش میکنند تا هنرمند را مطیع خود کنند تا وی دیگر انتقاد نکند. این کار باعث میشود بین هنرمندانی که مطیع شدهاند و آنهایی که به حرفهای دولت گوش نمیکنند، اختلاف بوجود بیاید. دولت با این کار هنرمندان را به دو گروه خودی و غیرخودی تقسیم میکند.
موسوی خطاب به دولت جدید گفت: به نظر میرسد دولت جدید فرهنگ مدار باشد و با امید آمده است. البته اهالی فرهنگ و هنر فعلا به دولت اعتماد دارند اما دولت جدید باید ابتدا دیوار بیاعتمادی را که از قبل بوجود آمده است را از بین ببرد البته این کار بسیار سخت است.
ایمان نصریان نیز با اشاره به وعدههای دولت در بخش ممیزی افزود: رفع ممیزی یکی از خواستههای هنرمندان است اما این امکان وجود ندارد و به نوعی فقط یک شعار از طرف دولت است. تجربه دوره اصلاحات به ما میگوید که اگر همه نیروها و جوانب موجود در جامعه را به خوبی بررسی نکنیم و بخواهیم با شکل ایدآلیستی با آزادی برخورد کنیم دچار مشکلاتی میشویم که باعث از بین رفتن همه هنرها میشود.
وی با اشاره به شکل نادرست حمایت دولت از هنرمند با دادن پول افزود: دولت نباید از هنرمند حمایت کند زیرا حمایت دولت از هنرمند باعث میشود که دولت از هنرمند متوقع باشد و خواستههای را بیان کند و این خواستهها هنرمند را محدود میکند از طرف دیگر رانت بوجود میاید.
وی ادامه داد: به طور مثال اگر به اجرای قانون خرید نیم درصدی آثار هنری توسط دولت توجه کنیم میبینیم که خرید آثار براساس سلیقه مدیران دولتی شکل میگیرد اما باز هم هنرمندان به شکل خرید این آثار معترض هستند.
نصریان افزود: دولت باید به زیرساختها توجه کند به طور مثال یکی از مهترین زیرساختها ساخت موزه است زیرا شروع دوران مدرن در اروپا و در جهان با ساخت موزه آغاز میشود.
وی ادامه داد: هنوز در کشور مفهوم منافع عمومی در هنر برای جامعه تعریف نشده است و گاهی یک اعتراض عمومی از طرف تعدای از هنرمندان فقط به منافع خصوصی یک گروه منجر میشود.
نصریان با اشاره به رفتار دولت دهم با هنرمندان گفت: حمایت یارانهای از هنر باعث میشود تا گلوگاه زندگی هنرمند در دست دولت قرار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه اولین کار دولت جدید باید تعطیل کردن پروژه حذف هنرمندان باشد، افزود: در ایران پروژه حذف هنرمند از دهه ۴۰ آغاز شد و اولین کسانی که هنرمندان را حذف کردند خود روشفنکران و هنرمندان بودند که تحمل یکدیگر را نداشتند و بعضا خشونتی که در حرفهای هنرمندان علیه یکدیگر وجود داشت از خشونت حرفهای دولت با هنرمندان کمتر بوده است.
نصریان افزود: امروز بحث واگذاری امور هنرمندان به خودشان مطرح است و گفته میشود که دولت قصد دارد که امور را به انجمنها و صنوف واگذارکند اما در سالهای اخیر متاسفانه انجمنها و صنوف بسیار ضعیف شدهاند.
وی ادامه داد: به طور مثال بعضی انجمنها مانند انجمن نقاشان در سالهای اخیر آنقدر ضعیف شدهاند که حتی زمانی که یک گالری تعطیل میشود نمیتوانستند درباره آن گالری اظهارنظر کنند و یکی از دلایل آن امر وابسته شدن این انجمن به پول دولت و نبود نخبهگرایی در آن است.
نصریان ادامه داد: دولت جدید باید با یک برنامه ۴ ساله و یا ۸ ساله به عنوان طرح توسعه هنر به سمت کارهای بلندمدت حرکت کند و اگر این طرح توسعه تبین نشود با طرحهای مقطعی و پوپولیستی نمیتوان موفق بود برنامه بلندمدت مانند کاشتن گردو است.
به طور مثال یکی از برنامههای بلندمدت میتوان تاسیس مراکزی مانند کانون پرورش فکری بود که در طول سالهای اثرات زیادی بر هنر گذاشته است.