خبرگزاری کار ایران

ناگفته‌های هاشمی از سینمای دهه ۷۰:

با برخوردهای حذفی و افراطی باید منتظر ابتذال باشیم

با برخوردهای حذفی و افراطی باید منتظر ابتذال باشیم
کد خبر : ۹۲۳۵۹

نباید هنرمندان بزرگ کشورمان را لعن و نفرین کنیم و به آنها ناسزا بگوییم. اگر چنین شود رابطه ما با آنها قطع می‌شود و آنها را تبدیل به دشمن می‌کنیم. می‌توانیم به گونه‌ای رفتار کنیم که دل آنها را به وطنشان مربوط کنیم. سینما متعلق به سینماگران است، نباید با افراط و سخت‌گیری‌های خود سینماگران موفق را طرد کنیم.

ایلنا: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در «روایتی کمتر شنیده شده از جایگاه سینما در دهه ۷۰»، بر نقش اعتدال در این زمینه تاکید کرد و گفت: سینما متعلق به سینماگران است، ما نباید با سخت‌گیری‌های خود سینماگران موفق را طرد کنیم چراکه اگر به برخوردهای حذفی و افراطی دلخوش کنیم؛ آنگاه باید منتظر حضور گسترده ابتذال باشیم.

به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، گزیده‌ای از سخنان ایشان در سال ۱۳۸۲ در این ارتباط بدین شرح است:

برخی‌ها علاقمندند از تعابیر رهبری نتایج مطلوب خود را بگیرند و نظر خودشان را با نظر ایشان یکی بدانند. معلوم است که اینگونه نیست. با‌شناختی که من در این سالهای دیرین همراهی از رهبری دارم خوب می‌دانم که اگر ایشان موضوعی را می‌گویند یا هشداری می‌دهند صفر و صدی نمی‌گویند. اگر ایشان درباره جایزه گرقتن فیلم‌های ایرانی از جشنواره‌های خارجی تذکری می‌دهند قطعا آن را به تمام سینما گران و تمام فیلم‌ها تسری نمی‌دهند. چون اصولا مشی ایشان جذب حداکثری است ولی متاسفانه برخی افراطی‌ها و تندرو‌ها از کلام ایشان چماقی می‌سازند برای طرد تمام هنرمندانی که نظری غیر از این‌ها دارند.

من از سالهای دور با رهبری جلساتی داشتیم و برخی فیلم‌ها را نقد می‌کردیم. خیلی‌ها بر نگاه هنری رهبری وقوف کامل ندارند و متاسفانه افراطی‌ها با استفاده ابزاری از سخنان ایشان همیشه سعی می‌کنند تصویری بسته از آن را ارائه کنند. هرگز اینطور نیست. شاید بزرگ‌ترین جفا به ایشان در همین مسائل هنری و سینمایی صورت گرفته باشد که تندرو‌ها همواره سعی می‌کنند از آن چماقی برای طرد بسازند. نگاه هنری رهبری بسیار معتدل و فرآگیر است.

باید هوشیارانه عمل کنیم. نباید با سخت‌گیری‌های خود سینماگران موفق را به سوی آن سوی آب‌ها هل بدهیم. این‌ها سرمایه‌های هنری انقلاب و نظامند. اگر ما با معیار معتدلی پیش برویم و حتی برخی هزینه‌های مربوطش را نیز بپذیریم، این ما هستیم که در‌‌نهایت برنده خواهیم بود وگرنه اگر در سینما یا هر هنر دیگری به برخوردهای حذفی و افراطی دلخوش کنیم آنگاه باید منتظر حضور گسترده ابتذال باشیم چراکه در هر عرصه‌ای ازجمله سینما اگر از اعتدال دور شویم به ورطه ابتذال کشیده می‌شویم.

شاید فیلمی از ایران در خارج جایزه گرفته بود و من هم با افتخار از آن یاد کردم و شاید رهبری به خاطر یک فیلم دیگر چنین حرفی زده باشند. معلوم است وقتی من و آیت‌ا... خامنه‌ای حرفی می‌زنیم، هیچ‌وقت نمی‌خواهیم ضدهم حرف بزنیم. برای من روشن است که ایشان هیچ‌وقت برداشت نمی‌کنند که من می‌خواهم ضدحرفهای ایشان حرف بزنم. در فضایی که فیلم خوبی بوده و من هم داشتم از فیلم و فیلمساز تعریف می‌کردم و فیلمش هم موفق بود و به خارج هم رفت، گفتم این افتخار است. قاعدتاً باید این باشد. این مساله برای من روشن است. من معتقدم که نگاهم در اصل سیاست تشویق هنرمندان و دلگرم کردن آن‌ها برای استفاده از هنرشان در رشد جامعه با نگاه رهبری به این حوزه تفاوتی ندارد.

هیچوقت نباید در همه مسائل بالاخص مسائل را صفر و صدی کرد یعنی بگوییم در تمام موارد اگر جشنواره‌های خارجی به هنرمندان ما جایزه‌ای می‌دهند حتما قصد سویی در کار است!. اگر اینطور نگاه کنیم خیلی محدود و بسته می‌شویم. یعنی اگر بچه‌های ما به المپیادهای علمی می‌روند، باید بنشینیم و از جایزه گرفتنشان غصه بخوریم؟ چون در المپیاد‌ها هم غربی‌ها نمره می‌دهند. ما که در آنجا نیستیم. آن‌ها که این ترکیب را درست کردند، نمره می‌دهند و بعداً هم این‌ها را می‌برند و دعوت می‌کنند. خیلی بد می‌شود اگر ما به این نتیجه برسیم که ما نباید اصلاً در غرب جایزه بگیریم؟

ما باید افتخار کنیم که درهر بخشی در دنیا ایرانیان جایزه می‌گیرند. اگر چنین تفکری داشته باشید که نباید از خارجی‌ها جایزه بگیریم یعنی ما باید راه پیشرفت را ببندیم. برای اینکه آن‌ها می‌خواهند این کار را کنند!. من قبول دارم بعضی از فیلم‌ها را بخاطر انحراف جایزه می‌دهند و یا وقتی می‌خواهند یک فیلمساز را بزرگ کنند، جایزه می‌دهند. ولی فیلمهایی هم هستند که ارزش هنری دارد و آن‌ها بر این پایه قبول می‌کنند جایزه بدهند.

درست است که خارجی‌ها، فیلم‌های هنری اسلامی را به معنایی که ما می‌خواهیم یا در سر داریم نمی‌پذیرند، ولی ارزش هنری‌اش را می‌پذیرند و به آن نمره می‌دهند. ما هم که نباید این‌ها را در کشور خودمان سرکوب کنیم. باید این‌ها رشد کنند. اگر تکنیک نباشد که فیلمهای ما هیچ‌وقت پیشرفت نمی‌کنند. من طرفدار این هستم که از تکنیک‌ها و امتیازات غربی‌ها استفاده کنیم. ولی اصولمان را فدا نکنیم.

من حتماً از فیلم‌سازهای موفق تقدیر می‌کردم. البته به آن‌ها هم انتقاد می‌کردم. آخرین جلسه‌ای که به صورت رسمی با هنرمندان داشتم، اواخر دوره دولتم بود که فیلمسازهای مشهور ما به ریاست جمهوری آمده بودند. به آن‌ها گفتم که شما در این صحنه‌ها – مقدار زیادی را شمردم – غایب هستید. نباید این‌ها را فقط به حزب‌اللهی‌ها بدهید. مثلاً جنگ ما، شما که در این کشور بودید، افتخار همه است، چرا فیلمهای جاذبه‌دار برای جنگ نمی‌سازید؟ برای بازسازی و سازندگی که مال همه و بچه‌های شماست، چرا در این وادی که افتخار کشور است، وارد نمی‌شوید و می‌روید مثلاً سوژه‌های آنگونه پیدا می‌کنید؟. البته مشی هم همیشه این بوده تا کسی برای انجام کاری قانع نشود با دستور و سفارش کارش درست از آب در نمی‌آید بالاخص در مورد هنرمندان. به همین خاطر هرگز با آن‌ها از دریچه اینکه باید این کار را انجام بدهید وارد نشدم.

من می‌گویم یک سیاست صحیح را که با مبنای درست برای منافع کشور، انقلاب، مردم و ایرانی‌های خارج از کشور طراحی شده را نباید با چند مثال مخدوش کرد. شما بهترین‌ها را پیدا کنید که قبول دارید و به کسی بگویید که انتقادات را از داخل این‌ها دربیاورد. ببینید چقدر انتقاد درمی‌آید؟
ما نباید هنرمندان بزرگ کشورمان را طرد، لعن و نفرین کنیم و به آن‌ها ناسزا بگوییم. اگر چنین شود رابطه ما با آن‌ها قطع می‌شود و آن‌ها را تبدیل به دشمن می‌کنیم. می‌توانیم به گونه‌ای رفتار کنیم که دل آن‌ها را به وطنشان مربوط کنیم. در یکی از جشنواره‌ها ۲۰ ثانیه از فیلم آقای بیضایی سانسور شد. باعث ناراحتی ایشان هم شد. ولی کارمان به طرد و لعن و ناسزا نکشید. بالاخره وزارت ارشاد چاقوی سانسور را بر زمین نگذاشت، ولی تمام سعی خود را کردیم تا قاطبه هنرمندان سینما را هم با خود داشته باشیم و به کمک آن‌ها نیروهای موفق‌تری در همه بخشهای مهم تربیت کنیم. اگر رشدی در اواخر دهه ۶۰ و ۷۰ در سینمای ایران اتفاق افتاد مرهمون همین دیدگاه بود که به شکل وسیع‌تری در مدیران سینمایی ما هم وجود داشت. اعتدال برای ما یک شرط لازم و کافی بود. چه در سینما و چه در سیاست.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز