خبرگزاری کار ایران

گفتگو با كارگردان فیلم پرویز؛

آدم‌ها شر نهفته‌ای دارند كه می‌تواند به قدرت تبدیل شود

آدم‌ها شر نهفته‌ای دارند كه می‌تواند به قدرت تبدیل شود
کد خبر : ۵۰۲۰۵

هیچ دستورالعمل و قانونی تا زمانی که مردم نخواهند؛ ضمانت اجرایی ندارد/ آرامش بشر با قانون صرف بوجود نمی‌آید/فیلم من یك فیلم شهری ایرانی است. امروز تهران را نشان می‌دهد. شهری بزرگ و مدرن و قانونمند اما سرد.

ایلنا: مجید برزگر بعداز ساخت فیلم فصل باران‌های موسمی؛ فیلم سینمایی پرویز را كارگردانی كرد. فیلمی كه در جشنواره‌های زیادی همچون روتردام، سن سباستین، حضور داشته و توانسته جوایز مختلفی را كسب كند. این فیلم در بخش جشنواره جشنواره‌های سی و یكیمن دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت اما برای اهالی رسانه و منتقدان سینمایی نشان داده نشد. بعد از جشنواره فیلم فجر، فیلم پرویز در فرهنگسرای رسانه برای منتقدان به نمایش درآمد. همچینین در دهمین دوره جشن تصویرسال قرار است به نمایش دربیاید. با مجید برزگر كارگردان فیلم پرویز درباره این فیلم گفتگو كرده‌ایم.

* داستان فیلم پرویز بسیار متفاوت از فیلم فصل بارن‌های موسمی است. چگونه به یك چنین داستانی بعداز فیلم فصل باران‌های موسمی رسیدید؟

__ خودم فکر می‌کنم ادامه منطقی همان فیلم است. چه در مضمون و چه در فرم. بعداز آنكه فیلم فصل باران‌های موسمی در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و مورد استقبال قرار گرفت، داستانی داشتم درباره مردی كه اتفاقی برایش می‌افتد و به تدریج در جامعه و تحت یك شرایط خاص؛ تبدیل به آدم دیگری می‌شود. این داستان را با حامد رجبی دوست فیلمنامه نویسم درمیان گذاشتم. او هم داستانی داشت درباره پدر و پیر پسری كه با هم زندگی می‌كنند. ما هم این دو داستان را باهم تركیب كردیم و شروع به نوشتن كردیم. حامد نقش ِ بسیار پررنگ و اساسی در شکل گیری این فیلمنامه داشت. کمی بعدتر بردیا یادگاری، دوست شاعر و داستان‌نویس‌مان هم به کمک ما آمد. سه نفری به شكل كارگاهی؛ فیلمنامه را نوشتیم.

از ایده اولیه تانگارش فیلم نهایی حدود 2 سال تا 2 سال و نیم طول كشید. ما مدت یك سال و نیم منتظر پروانه ساخت بودیم كه داده نشد و حتی فیلمنامه در اتحادیه تهیه‌كنندگان و  دفتر آقای سیدضیا هاشمی رد شد.

* شخصیت پرویز به نوعی نمادی از جامعه است كه بقیه تصور می‌كنند اینها آدم‌های خوبی هستند اما امكان دارد كه شر نهفته‌ای داشته باشند كه فعلا بروز پیدا نمی‌كند؟

__ همه آدم‌ها ممكن است این شر درونشان باشد ولی بیرون نیاید. فیلم درباره آدم‌هایی است كه دیده نمی‌شوند یا نادیده گرفته می‌شوند و اینكه این آدم‌ها وقتی بخواهند خودشان را نشان دهند حتی بعد از 50 سالگی ممکن است چه کارهایی بکنند. پرویز در طول فیلم از ابتدا كار می‌كند. مهربان و مفید است و به همه آدم‌ها كمك می‌كند ولی با یك بی‌اعتمادی نابجا تبدیل به آدم دیگری می‌شود.

* همه شخصیت‌ها در فیلم به پرویز نگاه ابزاری دارند نه نگاه انسانی. به نوعی انگار در جامعه ما همه نگاه‌ها و رابطه‌ها ابزاری است برای اینكه یك نفعی باید برسد؟

__ قهرمان فیلم، پرویز تا زمانی كه خدمات‌رسانی می‌كند؛ ارزشمند است اما وقتی كه دیگر كاری نمی‌تواند انجام دهد تبدیل به یك شی و خیلی بی‌ارزش می‌شود. آنچه كه به پرویز برمی‌خورد؛ همین است و به همین دلیل بازمی‌گردد و سعی می‌كند كارهای كند كه یادآوری کند كه "نمی‌توانید به راحتی من را حذف كنید".

* در سكانسی كه پرویز سگ‌ها را می‌كشد؛ به نظر می‌رسد كه دنبال انتقام‌گیری از پدر است اما بعد مشخص می‌شود كه فقط می‌خواهد ابراز قدرت كند؟

__ تم اصلی فیلم قدرت است. مقابله با پدر و ناامن کردن شهرک و به جان هم انداختن اهالی شهرک، مردمی که به نظر زندگی آرامی درکنار هم دارند، اینها فضایی‌ست که پرویز تصمیم می‌گیرد آن را بسازد.

* یكی از بحث‌هایی كه در فیلم مطرح می‌شود بحث متمدن بودن و ظاهر متمدنانه است یعنی امروز بیشتر ما در جامعه فقط ظاهر متمدانه داریم؟

__ به نظر می‌آید بدون آنكه ذات ِ موضوع را بفهمیم؛ مدرن شده‌ایم بدون آنكه بدانیم اهمیت تمدن چیست؛ ادای تمدنِ جدید را درآوردیم و بدون آنكه بخواهیم صاحب ادوات و مظاهر آن شدیم و بدون آنکه بخواهیم و بدانیم مخالفت سنت شده‌ایم. آنچه امروز در ظاهر شهری می‌بینیم؛ این آرامشی كه در جامعه می‌بینیم فقط یک پوسته است اما در واقع همه چیز آماده یک انفجار است. با یک تلنگر منفجر می‌شود. امروز این عصبیتی که زیر پوست شهر است، شدید است. اینجا ساده‌ترین موارد تبدیل به سخت‌ترین شرایط می‌شود. در ظاهر به نظر می‌رسد شهر خیلی خوب است و همه باهم درحال زندگی هستند ولی به محض آنکه کوچکترین تنشی بوجود می‌آید همه به جان هم می‌افتند به نظر من این دوگانگی امروز خیلی در جامعه ما وجود دارد.

* در این میان از قانون هم كاری برنمی‌آید به همین دلیل در فیلم از هر المانی که نماینده قانون باشد خوددداری شده است حتی نگهبانان هم فقط در حد نگهبان هستند و حل کننده موضوع نیستند؟

__ دقیقا هیچ دستورالعمل و قانونی؛ تا زمانی که مردم خودشان نخواهند اخلاق را رعایت کنند، ضمانت نامه اجرایی ندارد. ذات بشر امروز نیاز به آرامش دارد که از آن دور است و این آرامش با قانون صرف بوجود نمی‌آید. یكی از سوالاتی هم كه در فیلم پرسیده می‌شود این است كه قانون چگونه می‌تواند درباره پرویز تصمیم بگیرد؟ در نمایی از فیلم می‌بینم که پرویز تبدیل به انسان خوبی می‌شود و شغلی پیدا می‌کند که انگار آن را به خوبی انجام می‌دهد. رفتارش مثبت نیست بلکه قدرت را بدست آورده است و از این کسب قدرت لذت برده است و با تمام قدرت اعمال نظر می‌کند و آن پرویز همیشگی نیست.

* یعنی از ابتدا لایق این قدرت نبوده که بهش بدهند؟

__ پرویز بعداز اخراج از شهرک تصمیم می‌گیرد قدرت را در خود کشف و از آن استفاده کند. در صحنه‌های قبلی می‌بینم پدر قصد ازدواج دارد و از خانه بیرونش می‌کند. پرویز تازه متوجه می‌شود که نه تنها پدر بلکه بقیه اهالی شهرک هم علاقه‌ای به وی ندارند یا اصلا برایشان مهم نیست تا به حال هم او را نمی‌دیدند. به همین دلیل می‌خواهد صاحب قدرت شود و کارهایی بکند که او را ببینند.

* خود آدم‌ها و حتی پدر هم مانند پرویز تنها هستند. انگار دوست دارند کارهای را انجام دهند اما جرات ندارند؟

__ مانند پرویز نیستند اما دوست دارند باشند زیرا پرویز صداقتی دارد. هر کاری را دوست دارد انجام می‌دهد. از جایی توان نه گفتن قاطع را فقط پرویز در این شهرک دارد.

* یكی دیگر از موضوعات فیلم نیز بحث گفتگو و رابطه است یعنی آدم‌ها در فیلم با هم در ارتباط هستند اما رابطه و گفتگویی باهم ندارند؟

__ دست‌کم در شهرهای بزرگ یا تهران ِ امروز رابطه سردی بین مردم هست. امروز همسایه‌ها زیاد از هم خبر ندارند درحالی‌كه روزگاری خیلی همسایه‌ها حال همدیگر را می‌پرسیدند. این فاصله زیاد حتی به درون خانواده‌ها هم آمده است و این رابطه‌ها كم شده است. در فیلم پرویز هم می‌بینیم كه سال‌هاست كه پدر وی با پرویز حرف نزده است و حتی حاضر نیست جوابش را بدهد درحالیكه گفتگو یك راه‌حل برای آرامش است و اینكه می‌شد با گفتگو پرویز آرام؛ تبدیل به پرویز خشن نشود. شاید البته. ولی بازهم نمی‌شد مطمئن بود كه اگر این گفتگو رخ می‌داد بازهم پرویز اینگونه رفتار نمی‌كرد.

* فضای سردی که در روابط وجود دارد در بازی بازیگران نیز وجود دارد و بازی بازیگران زیاد اکت ندارد. انگار عمدا جلوی اکت بازیگران را گرفته‌اید؟

__ از ابتدا دنبال این فرم بودم و بسیار در تمرینات بر این تاکید داشتم. معتقدم که باید بازی به شکلی باشد که خیلی از هیجانات بازیگری در بازیگردیده نشود و از یک بازی رئالیستی غلو شده که معمولا در سینمای ایران مرسوم است، پرهیز داشتم اما در طول فیلم همه می‌توانیم بفهمیم که ورای این چهره سرد چه آدمی قرار دارد.

* در فیلمبرداری و خط اصلی روایی نیز تمام فیلم از نگاه پرویز روایت می‌شود و به همین دلیل این فضای سرد در تمام طول فیلم وجود دارد؟

__ دقیقا. دوربین در طول فیلم هرگز از پرویز جدا نمی‌شود و شکل دکوپاژ نیز اینگونه است. هر جایی که پرویز وجود دارد دوربین نیز وجود دارد به همین دلیل فیلم را با لنز 50 فیلمبرداری کردیم تا زاویه دید تماشاگر با زاویه دید چشم بازیگر اصلی فیلم، پرویز برابر شود.

* این شکل فیلمبرداری را در زمان ساخت انتخاب شد یا از ابتدا چنین تصوری داشتید؟

__ در زمان نوشتن فیلمنامه، شکل نوشتن فیلمنامه به این سمت رفت که فیلم همین شکلی باشد که الان هست. از ابتدای نگارش فیلمنامه تصمیم گرفته بودم که از دوربین روی دست استفاده کنم زیرا معتقدم دوربین روی دست باعث می‌شود تا نفس بازیگر را همیشه در فیلم داشته باشم هرچند گروهی استفاده از دوربین روی دست را مبتذل می‌دانند البته آنقدر این حرف پرت است که گفتنش به نظرم نشانی‌ست از عدم شناخت ِ سینما به شکل مطلق.

* به همین دلیل فیلم از تعداد کات‌های کمی برخوردار است و همین مسئله در تدوین نیز دیده می‌شود؟

__ البته اگر جایی لازم بوده است کات زدم. اصراری نداشتم که بگویم فرم فیلم من حتما پلان سکانس است هر چند عمده نماهای فیلم بلند است. معتقدم که قطع، فیلم را از واقعیت دور می‌کند و ریتم فیلم دیگر واقعی نیست به نوعی حفط ریتم درونی فیلم از تدوین و ریتمِ بیرونیِ فیلم برایم مهمتر بود.

* فیلم در جشنواره‌های مختلف حضور داشته، واكنش تماشاگران نسبت به فیلم چگونه بوده است؟

__ اولین نمایش فیلم در جشنواره سن سباستین بود و بعداز آن در جشنواره‌های مختلف به نمایش درآمد و هنوز متقاضیان زیادی دارد در طول بیش از 5 ماهی که از اولین اکران فیلم می‌گذرد؛ نقدهای مثبت و بازتاب فیلم بسیار بیشتر از حد انتظار من بود. در هر جشنواره‌ای مورد توجه بوده است. تصویری شهری و تازه از ایران و فیلمی که می‌تواند در هر جای دیگری اتفاق بیفتد. نمی‌خواستم با نشانه‌های اجتماعی ِ صِرف، به فیلم تاریخ مصرف بدهم.

* دلایل اصلی استقبال از فیلم در جشنواره‌های مختلف چه بود آیا به صرف اینکه فیلم درباره ایران بود مورد استقبال قرار گرفته بود؟

__ نه اصلا اینگونه نیست. عرض کردم این قصه می‌تواند در هر جایی از دنیا شكل بگیرد و شخصیت پرویز در هردنیایی می‌تواند وجود داشته باشد هرچند فیلم در تهران و ایران شكل می‌گیرد و من معتقدم و مصر هستم بگویم كه فیلم من یك فیلم شهری ایرانی است و امروز تهران را درست نشان می‌دهد و در شهرك‌های بزرگ و مدرن در تهران زندگی همین گونه است. سرد و قانونمند و در ظاهر همه چی منظم. كه در فیلم نشان دادیم و روابط همینطور سرد است. دستکم من بخش‌هایی را این چنین می‌بینم و داستان‌هایی از آنها می‌گویم.

* یعنی اصلا نمی‌توان انگ سیاه نمایی به فیلم زد؟

__ مطلقا. انگ سیاه نمایی را اصلا نمی‌شود به فیلم زد. سیاه نمایی در فیلم نیست، اگر چه نمایش تاریکی‌ها چنان هم بد نیست. نکته مهم این است که این تعریفِ لغزنده از سیاه نمایی در هر دوران و سیاستی تغییر می‌کند. برای من فلسفه فیلم مهمتر بود تا اشارات اجتماعی که دارد، بخشی از مضمون فیلم بیشتر درباره گفتگو و رابطه سردی است که امروز بین مردم وجود دارد. این فاصله‌ی زیاد حتی به درون خانواده‌ها هم آمده است و این رابطه كم شده است.

آدم‌ها شر نهفته‌ای دارند كه می‌تواند به قدرت تبدیل شود

ارسال نظر
پیشنهاد امروز