گفتگوی ایلنا با پوران درخشنده؛ کارگردان فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند:
مدیران از سیاهنمایی میترسند
سنتهای ما غلط نیست آنچه اشتباه است باورهای عرفی غلط است. باید این باورهای غلط را در جامعه از بین برد و اصلاح کرد. ترس مدیران همیشه وجود داشته و دلیل آن هم نگرانی از دچار شدن فیلم به سیاهنمایی است.
ایلنا: پوران درخشنده از معدود کارگردانان زن سینمای ایران است که همیشه سعی کرده تا معضلات اجتماعی را در فیلمهای خود نشان دهد. در این میان نقش کودکان و نوجوانان بخصوص دختران نوجوان برای وی از اهیمت بیشتری برخوردار است. درخشنده امسال با فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند در سی و یکمین دوره جشنوراه فیلم فجر حضور دارد. با وی به مناسبت این فیلم گفتگو کردهایم.
* شخصیتهای فیلمهای شما بسیار واقعی هستند و به نظر میرسد ایده این فیلم نیز از یک ماجرای واقعی اقتباس شده است؟
__ روزی در جشنوارهای؛ دختر خانمی به سراغم آمد و درمورد مشکلی که دوستش دارد و به همین دلیل نمیتوانست به زندگی ادامه دهد و بنا داشت خودکشی کند، با من صحبت کرد. از او شماره گرفتم و خواستم که با من در تماس باشد. فردای آن روز با من تماس گرفت و گفت آن دختر خود من هستم و داستان از یک اتفاق و یک تجاوز شروع شده است. هیچکسی هم درد این آدم را نفهمیده است. این دردی بود که به من هم منتقل شد. آن را با خودم حمل کردم و درباره آن تحقیقیات میدانی انجام دادم. از کارشناسان دعوت کردم و باهم گفتگو کردیم. از دل این پژوهش، فیلمنامه بوجود آمد. مانند بقیه کارهایم که فیلمنامهها از دل پژوهش بیرون میآمد. این آسیب به شدت مرا تحت تاثیر قرار داده بود و مطمئن بودم که هیچکس نمیخواهد به این آسیب بپردازد. به همین دلیل درنهایت مجبور شدم ساخت آن را خودم برعهده بگیرم و از سرمایهی اندکم برای ساخت آن استفاده کنم. نتیجه آن هم فیلمی شد که دیدید. در این فیلم به خوبی نشان داده شد که دغدغه همیشگی من؛ آسیبهای اجتماعی است. هنوز این بار از دوش من برداشته نشده است و من خسته از ناهنجاریها هستم.
* از ایدهای که در فیلم شما بود تا فیلمی که نمایش درآمد چقدر تغییر داشتید؟
__ چیزهای زیادی در ذهن من بود و دائم در این فکر بودم که مسائل را چگونه مطرح کنم ضمن اینکه خودم را جای طیفهای مختلفی از مردم جامعه قرار میدادم و فکر میکردم چگونه آن را بیان کنم تا بتوانم همه را متوجه آن سازم. اولین چیزی که به ذهن من رسید این بود که سکانسها و صحنهها را برای طرح مساله چگونه طراحی کنم تا متدینترین آدم هم که فیلم را میبیند احساس بدی نسبت به فیلم نداشته باشد و صداقت را حس کند. به همین دلیل با صداقت تمام و به سختی از خطوط قرمز گذشتم تا اتفاقی برای فیلم نیافتد و بتوانم فیلم را به تصویر بکشیم. بحث ترس از آبرو درمورد تجاوز به زنان و دختران موضوعی بینالمللی است و در همه جای دنیا اتفاق میافتد اما در جامعه ما به دلیل اینکه جامعهای اخلاقی است ترس از آبرو مسئلهای است که همه را به سکوت وادار میکند مخصوصا درمورد خانوادههایی که زن مورد این تجاوز باشد. به دلیل اینکه اگر چنین چیزی را مطرح کنند بیشتر انگشت اتهام به طرف آن دختر است تا کسی که مرتكب این گناه شده است.
* چه مشکلی در ساختار اجتماعی قرار دارد که به طور مثال در فیلم شما وقتی دختر مورد تجاوز قرار میگیرد بیشتر بجای اینکه نگهبان مورد ماخذه قرار گیرد، دختر مورد اتهام قرار میگیرد؟
__ ساختار جامعه ما به این شکل است که اگر دختری بگوید آدمی به من دست درازی کرد به او میگویند تو چه کار کردی و که به تو دست درازی شده است حتما خودت بد رفتار کردهای. هیچ گروهی به دنبال این نیست که ببینند چرا طرف مقابل این گناه را مرتكب شده است. به همین دلیل مردان متجاوز زیر پوشش بحث ترس از آبرو پنهان شدهاند و میدانند بی اینکه مدرکی به دست کسی بدهند میتوانند گناه خود را آزادانه مرتكب شوند. از طرف دیگر والدین نیز سکوت میکنند و همین سکوت باعث میشود متجاوزین بیشتری شکل بگیرند و اینکار را ادامه دهند.
* پنهان کردن مسئله آیا بدلیل این نیست که ما توان مبارزه و گرفتن حق خود را نداریم؟
__ در جامعه ما جا افتاده است که اگر کسی دخترش مورد سوءظن قرار گیرد و حرفی پشت سر آن زده شود دیگر آن دختر نمیتواند زندگی کند، نمیتواند ازدواج کند و اگر همسر داشته باشد، طلاقش میدهند. زیرا جامعه ما اخلاقگرایی دارد که مختص خودش است. به همین دلیل خانوادهای که این بلا سرش آمده است، سعی میکند با سکوت از کنار آن بگذرد حتی بعضی خانوادهها حاضرند بلایی بر سر دختر خود بیاورند تا آنکه با کسی که اینکار را کرده مبارزه کنند.
* اما این رفتار اخلاقگرایی نیست انگار بیشتر شبیه تعصبگرایی صرف است؟
__ شاید تعصب فردی باشد اما بیشتر قبول کردن باورهای غلط اجتماعی است. سنتهای ما غلط نیستند بلکه آنچه که اشتباه است باورهای عرفی غلط است و باید این باورهای غلط را در جامعه از بین ببریم و اصلاح کنیم. جامعه باید در کوران چنین مسائلی قرار گیرد و بداند اشکال کار کجاست. زیرا اگر اشکال پیدا نشود هر چقدر که نیروی انتظامی و قوه قضاییه کار خود را درست انجام دهند بازهم خانواده و جامعه دارد قربانی میدهد.
* هر چند فیلم شما درباره مشکلات دختری است که مورد تجاوز قرار گرفته اما در فیلم مردان بیشتر حضور دارند و فعالتر هستند آیا معتقدید برای حل مشکل زنان باید ابتدا مردان اصلاح شوند؟
__ معتقدم درست شدن یک جامعه از درون خانواده شکل میگیرد. زن و مرد در کنار هم معنا پیدا میکنند. اینکه بخواهیم یکی را برتر از دیگری بدانیم هیچ جایگاهی ندارد زیرا جایگاه زمانی معنا پیدا میکند که اندیشه برتر نزد کسی باشد.
زمانی که تعریف درستی از تربیت فرزند داشته باشیم؛ فرقی نمیکند که دختر یا پسر ما باشد. این دو در کنار هم باید درست رشد کنند. به عنوان مثال به پسرها میگویند نباید گریه کنند. چرا گریه نکنند؟ همه آدمها دارای احساس و عواطفی هستند که به موقع باید از آن استفاده کنند زیرا وقتی اتفاق تلخی رخ میدهد باید گریه کنیم. جایگاه خانواده در تربیت فرزندان و جامعه بسیار مهم است. مردها را هم مادران و زنهای جامعه تربیت میکنند اصل مهم در تربیت آموزش شیوه نگاه کردن به زندگی و اطراف است زیرا همه ناهنجاریهای اجتماعی از نگاه کردن است که در دوران کودکی شکل میگیرد.
* از فیلمسازانی هستید که به مشکلات کودکان پرداختید و بیشتر به مشکلاتی فیزیکی آنها و الان توجه زیادی به مسائل روحی دارید؟
__ مشکلات اصلی همیشه از درون آدم شکل میگیرد. بحث اصلی من در تمام فیلمهایم اعتماد به نفس است اینکه اعتماد به نفس از کجا باید به فرد داده شود یا از خانه است یا از مدرسه یا از هردوی آنها. همه ما نسبت به آینده فرزندانمان مسئول هستیم زیرا بچههای ما آینده کشور را میسازند و این آینده نیازمند دیده شدن است. اینها مانند نهالی هستند و برای اینکه به کمال برسند نیازمند این هستند که روز به روز به آنها نگاه کنیم اگر اینها کج شدند باید دید از کی اینها کج شدند تا آنها را اصلاح کنیم. این عمق فاجعه است باید سعی کنیم به عمق برسیم. تا از حالا که یک دمل کوچک است سعی کنیم آن را حل کنیم.
* در ایران دچار رفتار دوگانه هستیم. گروهی از ما به نوعی دوست داریم غربی رفتار کنیم اما فرزندانمان به این شکل نباشند. آیا این رفتار دوگانه در ایران وجود دارد؟
__ به نظر من ما امروز از لحاظ مسئال اجتماعی در شرایط بحرانی هستیم. ما فرهنگ خودمان را داریم و از طرفی هم فرهنگ غرب و مدرنیته وارد میشود باید ببینیم چه بخشی از مدرنیته را باید بپذیریم و چه بخشی را نباید اجازه دهیم وارد شود. فرهنگ وارداتی میآید و دست ما نیست. باید توجه داشته باشیم که چگونه جذب آن نشویم و به درستی از آن استفاده کنیم. ما باید فرهنگ خوب خودمان را حفظ کنیم. نباید جذب فرهنگی شویم که با ما فاصله دارد. هر فرهنگی برای خودش تعریفی دارد که این تعریف با آنچه از بیرون به ما وارد میشود باید بخواند. البته نکات خوب فرهنگ را باید گرفت. به عنوان مثال در فرهنگ ما احترام به پدر و مادر جایگاه ویژهای دارد اما در غرب به این شکل نیست و معنایی ندارد. در فرهنگ ما برنامهریزی معنایی ندارد اما در غرب وجود دارد.
* بخشی از این مشکلات آیا به دلیل شکاف بین نسلی نیست؟
__ بله من معتقدم این شکاف وجود دارد اما باید این فاصلهها را کم کرد. کسی که در دهه پنجاه به دنیا آمده با آن کسی که در دهه هشتاد به دنیا آمده فاصلهشان سی سال است اما این سی سال را میتوان با بازگشت آدم دهه پنجاهی به هشتادی جبران کرد. باید به این موضوع سرعت داد و ما خودمان را به دهه هشتاد و نود برسانیم تا عقب نمانیم. من معتقدم سینماییها باید جلوتر حرکت کنند و برای اینکه این فاصلهها را طی کنند باید به روند رو به رشد آگاهی پیدا کنند. نمیتوانند بیتفاوت باشند. این کم کاریها و فاصلههایی که بین نسلها افتاده را باید جبران کرد. فیلمهای اجتماعی میتواند این فاصلهها را کمتر کند.
* در نشان دادن این قضیه سینما خیلی نقش دارد و آن را اصلاح هم کرده است اما در سالهای اخیر توجه خاصی به سینمای اجتماعی نمیشود. به نظر شما به عنوان کسی که سالها در سینما کار میکنید و با مدیران مختلفی در ارتباط هستید؛ این مشکل از کجا ناشی میشود. انگار ترسی از ملودرام اجتماعی وجود دارد. این ترس از کجا ناشی میشود؟
__ این ترس مدیران همیشه وجود داشته است و دلیل آن هم نگرانی از دچار شدن فیلم به سیاهنمایی است اما نباید صورت مسئله را پاک کنیم باید به عمق مساله توجه داشته باشیم. اینکه صورت مساله را پاک کنیم هیچ کمکی به جامعه ما نمیکند و هیچشناختی به جامعه ما نمیدهد. آنها بد و خوب را از هم تشخیص نمیدهند اما سینما فرصتی است که میتواند همه را در فضایی جمع کند و همه افراد خانواده با هم نگاه کنند. تا زمانی که چیزهایی از این دست ساخته نشود چگونه میتوان این مسائل را حل کرد. تا زمانی که زنگ خطر به صدا درنیاید همه به راهشان ادامه میدهند.