گزارش میدانی ایلنا از مخدوش شدن چهره میراث ملی؛
پنجهی شهرداری بر چهرهی تئاترشهر!
برای اجاره محل باید مبلغ یک 1 میلیون و 600 هزار تومان پرداخت شود و این میزان تنها برای پانزده روز است/ فرض بگیریم مسئولیت شهرداری شیراز یا اصفهان به آقایان سپرده میشد، لابد باید به انتظار مینشستیم تا اطراف آرامگاه سعدی، حافظ، محوطه پاسارگاد یا سیوسه پل هم به خیارشور و لواشک فروشی بدل شود!
ایلنا: زمان زیادی از آغاز برنامههای عمرانی ناتمام شهرداری تهران در چهارراه ولیعصر میگذرد، علاوه بر اینکه گویا قرار نیست این برنامهها به پایان برسد؛ متاسفانه روز به روز وسعت و گسترش بیشتری پیدا کرده و خزنده به درب وردی سالن اصلی مجموعه تئاترشهر تهران نزدیک میشود. این اتفاق گذشته از ایجاد شائبههایی درباره هدف مسئولان شهرداری تهران از به هم ریختن چهره تئاترشهر، شبهه را به سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی کشور هدایت میکند که تا چه زمان به سکوت معنادار خود در قبال عملکرد تخریبی شهرداری ادامه خواهند داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فلافل، قورمه سبزی، لواشک، مربای خرما، رب انار (ترش و ملس)، جایگاه فروش عسل به همراه زنبورهایی که در اطراف پرواز میکنند. نیسان آبی رنگ مملو از لیموی تازه که ناگهان با صدای گاز تهدیدکننده، متوقعانه از لابهلای عابران پیاده راه باز میکند تا وارد پیادهرو شود و مقابل غرفه آبگیری و آبلیمو فروشی بایستد، آن سوتر دیگهای فروش آش رشته کنار محصولات دستبافت سنتی و کباب ترش و محصولات ارگانیک! و...
اگر زمانی راه شما به این طرفها افتاد شک نکنید بازار بزرگ تهران نیست، اینجا چهارراه ولیعصر درست مقابل تئاترشهر؛ یکی از مراکز فرهنگی کشور هستید که بنابه ابتکار مسئولان شهرداری تهران به این روز افتاده است!
آدرس محل برپا کردن بازار شیر مرغ تا جان آدمیزاد همراه با شماره حساب در پیامکی به متقاضیان اعلام میشود. برای اجاره محل باید مبلغ یک 1 میلیون و 600 هزار تومان پرداخت کنید. جالب اینجاست که این میزان تنها برای پانزده روز در نظر گرفته میشود. چرتکه را که بالا پایین کنید؛ به حسابی میکند 108.800000 تومان فقط برای پانزده روز و کدام اهل کسبی از این رقم خواهد گذشت؟
شواهد نشان میدهد مسئولان شهرداری تهران برخلاف آنچه تلاش دارند به زور در افکار عمومی حقنه کنند؛ کمترین توجهی به مسائل فرهنگی نشان نمیدهند و اگر برنامههای هنری هم برگزار میشود احتمالا کارکردی جز در دست داشتن آمار و ارقام برای انتخابات ریاست جمهوری و احتمالا باقی ماندن پشت میز شهرداری کلان شهر تهران ندارد. چنانچه اگر جز این بود قطعا با تنها بنای تئاتر پایتخت کشور که از قضا به عنوان میراث ملی ایرانیان نیز ثبت شده و بسیاری از هنرمندان تئاتر جهان به نیکی آن را میشناسند، چنین نمیکردند.
علاقهمندان به تئاترشهر و هنر نمایش فراموش نمیکنند چالههایی را که همین چند هفته قبل بدون هیچ توضیحی در محوطه مجموعه سبز شد. آیا محوطهی پیرامونی محل ثبت شده به عنوان میراث فرهنگی جای جولان برنامههای غیرکارشناسی است؟ در شهرداری چه خبر است که هیچکس چرایی این اتفاق را سوال نمیکند؟
محسن حسنزاده(مدیر روابط عمومی مجموعه تئاترشهر) میگوید: گروهی که این برنامه را اجرا کردند؛ میگویند هدف ما کمک به زیبایی محل بود ولی اگر احساس میکنید زیبا نیست؛ ستونها را جمع خواهیم کرد!
سوالی که باید از شهردار تهران پرسید این است که وقتی برای شرکت در اجلاس شهرداران جهان به کشور مالزی سفر کرد، شاهد چنین آشفته بازاری اطراف بناهای تاریخی و میراث فرهنگی آن کشور بود؟ مسئولان این الگو را از کدام پایتخت جهان که صاحب تئاتر و موسیقی است به عاریه گرفتهاند؟ وظیفه شورای شهر در این میان چیست؟
روزی پیشانی ساختمان را به عمق فرسنگها میشکافند تا به بهانه عبور جانور آهنین از دل زمین، پیکر بنا شبانهروز بلرزد. روز دیگر تیشه به دست گرفته آن سوتر چاهی حفر میکنند به بهانه احداث زیرگذر. یک زمان میرسد شب چشم بر هم میگذارند، صبح همچون گنگ خواب دیده از جا میپرند و ناگهان بازار مکارهای بنا میکنند تا ترشی و خیار شور و سماق و شیرینی مشهد در جیبها فرو رود. روزگاری هم خواب محدوده را با کندن پی و یایهگذاری مجتمع فرهنگی آشفته میکنند. اما در این میان اگر تکههای تن ساختمان به دندان غیظ و نادانی از خدا بیخبران کنده شود، یا مجسمهها را کول بگیرند و شبانه به آسمان پر بکشند، دیگر از شیپور هیچ جماعتی(حتی اهل تئاتر) صدا به گوش نمیرسد تا خدایی ناکرده خواب کسانی آشفته نشود. دوربینهای چهارراه چیزی نمیبینند، چرا؟ لابد به این علت که گویی دستی در کار است تا چشم هیچ شهروندی روی دود گرفته و پریشان حال ساختمان تنها محل حرفهای تئاتر ایران، یعنی مجموعه تئاترشهر را نبیند.
مشخص نیست با کدام کار کارشناسی چنین بلایی بر سر محوطه تئاترشهر میآید و شهرداری تهران چگونه به خود اجازه میدهد اطراف میراث ملی را به حیات خلوت افراد غیرمسئول که با اجرای پروژههای غیرکارشناسی برنامهای جز رسیدن به منافع شخصی ندارند، تبدیل کند. آیا این کارها را باید به عنوان مشتی نمونه خروار از برنامههای آقایان برای 8سال اداره کشور محسوب کنیم؟ فرض بگیریم مسئولیت شهردری شیراز یا اصفهان به آقایان سپرده میشد، با این حساب لابد باید به انتظار مینشستیم تا اطراف آرامگاه سعدی، حافظ، محوطه پاسارگاد یا سیوسه پل هم به خیارشور فروشی و لواشک فروشی بدل شود. با این حساب جای شکر باقی است در دولت گذشته مسئولیت حراست از میراث فرهنگی بر عهده فردی گذاشته شد که به قول سیدمحمد بهشتی هیچ کار نکرد!
حفاریهای شهرداری تهران چندسال دیگر به طول خواهد انجامید؟ صدای ماشینهای دیزل و دود گازوئیل ناشی از آن تا کی سلامت جسمی و روان علاقهمندان به هنر تئاتر را در چنبره خواهد داشت؟ چه تعداد حفره و پیچ و مهره پولادین دیگر باید بر تن محوطه تئاترشهر فرو برود تا خیال مسئولان شهرداری از صعبالعبور شدن و عدم دسترسی مردم به این مکان راحت باشد، بلکه دست از پیکر نیمه جان تنها دل خوشی دوستداران هنر نمایش بکشد؟
علاقهی تبدیل محل فرهنگی مثل تئاترشهر به جایی برای کسب درآمد شهرداری از کجا ناشی میشود؟ مسئولان این نهاد چگونه میتوانند عملکرد کاسبکارانه و بیتوجهی به محیط فرهنگی هنری را با شعارهای خوش رنگ و لعاب و حضور نمایشی در میان اهالی فرهنگ توجیه کنند؟
شهرداری تهران طی سالیان اخیر چنان تئاترشهر را از پیرامون، زمین و هوا مورد هجمه قرار داده که شائبههای بسیاری برای هنرمندان ایجاد کرده است و این سوال را به وجود آورده که غرض از ایجاد این همه حفره و تصاویر دل آشوب کننده در تئاترشهر چه میتواند باشد؟
جایگاه و وظیفه سازمان میراث فرهنگی به عنوان حافظ میراث ملی کشور در این میان چیست؟ آیا رئیس جدید سازمان موفق میشود رخ از دست رفته مجموعه تئاترشهر تهران که به واسطه برنامههای شهرداری زیر خروارها دود گازوئیل و کابل و ورقههای آهنین مدفون شده، را بار دیگر به چهره تنها نماد اجرای تئاتر کشور تبدیل کند؟
این درست که رفته رفته به روزها تحویل میز و صندلی در شهرداری نزدیک میشویم اما بد نیست مسئولان جای بهره بردن از هر فرصتی برای درآمدزایی، تا آخرین لحظه در فکر خدمت رسانی به مردم – اینجا هنرمندان و مخطبان آثار هنری- باشند. مردم قطعا از فردی که شروع مستند انتخاباتی خود را به تغییر کاربری زندان قصر و تبدیل آن به محیطی فرهنگی اختصاص میدهد انتظار حراست از محوطه و حواشی یک بنای 50ساله فرهنگی را دارند نه تبدیل آن به محلی شبیه به بازار سیداسماعیل و مولوی.
گفتگوهای میدانی خبرنگار ایلنا با غرفهداران بازارچه مقابل تئاترشهر نشان از این دارد که مسئولان به تازگی پیغام تمدید اجاره را برای غرفهداران ارسال کردهاند و احتمالا تا پایان کار شهردار فعلی نمیتوان امیدی به رفع این مسئله و اجرای برنامههای فرهنگی اطراف محوطه تئاترشهر داشت. مشخص نیست آیا محمدعلی نجفی(ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی) در کوتاه مدت موفق به تغییر چهره مخدوش شده تئاترشهر خواهد شد یا خیر؟ میتوان امید داشت با حضور فردی مدبر و فرزانه همچون سیدمحمد بهشتی که دل در گروه فرهنگ دارد؛ چارهای برای حراست از تنها نماد و مامن جریان تئاتر حرفهای کشور اندیشه شود.
گزارش از: بابک احمدی
عکس: مهدی آشنا