پیکر "مرشد ترابی" به سوی سرای ابدی تشییع شد
داوود فتحعلی بیگی: نمیبخشم مسئولی را که بارها به او گفتم پول اجرای یک نمایش را برای حفظ آثار مرشد ترابی هزینه کند و او از گوشی شنید و از گوش دگر به در کرد.
ایلنا: پیکر مرحوم استاد ولیالله ترابی(تنها بازمانده از نسل شاهنامهخوانان ایران) صبح امروز دوشنبه (۱۴ مرداد) با حضور هنرمندان و علاقمندان به نمایشهای آیینی و سنتی از تالار وحدت به سوی سرای ابدی تشییع شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اردشیر صالحپور در ابتدای این مراسم که با اجرای مارش عزا و شعر رسم زمانه همراه بود، ضمن عرض تسلیت به جامعه هنری ایران، گفت: خانواده تئاتر کشور و جامعه هنرهای نمایشی داغدار زندهیاد محمود استاد محمد بود که رخت عزای تازهای به تن کرد. نمایش ایران طی ماههای گذشته چهرههای گرانسنگ خود را یکی پس از دیگری از دست داده که جبران فقدان آنها دیگر امکان ندارد.
وی با اشاره به درگذشت مرحوم سعدی افشار، هاشمی فیاضی، محمود استاد محمد و مرشد ترابی طی ماههای گذشته از ایرج راد رئیس خانه تئاتر ایران دعوت کرد تا به ایراد سخنرانی بپردازد.
هیچ پژوهشی در نمایشهای سنتی انجام ندادیم و به تئاتر غربی رو کردیم
ایرج راد با طرح این سوال که آیا هنر نقالی و اصولا هنرهای آیینی و سنتی ایران باید با درگذشت عزیزانی همچون ترابی که سالیان متمادی خدمت کردند به اتمام برسد، اظهار کرد: چرا هرگز فکر نکردیم که هنر و فرهنگ ما باید تداوم داشته باشد و پژوهشی در ارتباط با هنر این عزیزان صورت نگرفت که استاد ترابیها همواره در جریان فرهنگ و هنر کشور سیال و زنده باشند.
وی افزود: ترابی از تعزیه و علی اکبرخوانی شروع کرد، به نقالی رسید و از میان شیوههای متفاوت این هنر شاهنامهخوانی را برگزید و سالیان سال بدون آنکه وابسته به جایی باشد یا از کسی کمک بخواهد؛ عاشقانه همراه با مردم در قهوهخانهها زندگی و رشد کرد.
مدیرعامل خانه تئاتر ایران ضمن اشاره به موفقیتهای مرشد ترابی اضافه کرد: این هنرمند چه هنگامی که در قهوهخانهها با مردم زیست و چه این اواخر که بنا به تواناییهای ذاتی خود به فستیوالهای جهانی دعوت میشد، تبحر در فن شاهنامهخوانی را با استادی تمام عرضه کرد، اما سوال اینجاست که ما باید به همین اندازه اکتفا میکردیم و آیا نباید با برگزاری کارگاهها و کلاسهای آموزشی بهره بیشتری از او میبردیم؟
وی تصریح کرد: در تمام مدت حیات او هیچ دلسوزی تفکر و تامل نکرد و پژوهشی صورت نگرفت که چه درون مایه نمایشی در آثار سنتی ایران وجود دارد. ما متاسفانه همه چیز در فرهنگ ایرانی را رها کردیم و به فرهنگ نمایشی غربی روی آوردیم. اگر فرهنگ نمایشی ایران تداوم پیدا میکرد این امکان به وجود میآمد تا تکامل یابد. ما امروز شاهد بروز یک تئاتر ایرانی با شناسنامه ایرانی میشدیم و متاسف هستم که هنوز پژوهشکدهای برای شناخت گونههای متفاوت نمایشهای سنتی ایرانی تاسیس نشدهاست.
راد در پایان اظهار کرد: ما میتوانیم از عناصر زنده و درونمایه نمایشی این هنر والا که با فرهنگ، خواستگاه، زبان و رسوم ایرانی ما آمیخته و قابل درک است استفاده کنیم اما متاسفانه شاهد هستیم دیگران آن سوی آبها به نام خویش چنین میکنند.
صالحپور پس از سخنرانی ایرج راد، خطاب به مسئولان حاضر در جمع بیان کرد: درگذشت مرشد ترابی زنگ خطری برای از میان رفتن هویت نمایش ایرانی محسوب میشود و من به معاونت هنری وزارت ارشاد پیشنهاد میکنم در همین مسیر میدان انقلاب تا تالار وحدت قهوهخانه سنتی تاسیس کنند تا ایرانیان و فرنگیان با حضور در این محل شاهد اجرای موسیقیها و هنرهای سنتی در ایران باشند.
سپس محسن میرزا علی(یکی از شاگردان و جوانان پیرو مکتب نمایشی نقالی ایرانی) ضمن اشاره به ساعتهای پایانی عمر استاد ترابی به قطعه شعری که خوانده بود اشاره کرد و گفت: استاد روزهای پایانی بسیار تنها و دلگیر بود اما در ساعات پایانی این شعر را برای جمع کنار خود خواند:
آبی که آبرو برد به حلق مریز از تشنگی بمیر و به کس آبرو مریز
مبادا که آیندگان ما را نبخشند
بخش دیگر مراسم تشییع پیکر مرشد ترابی به صحبتهای داوود فتحعلی بیگی(مدرس و پیشکسوت نمایشهای آیین سنتی) اختصاص داشت که او با ابراز تاسف از درگذشت استاد خود گفت: به تمام وطن پرستان و آنهایی که برای حفظ فرهنگ ایران تلاش میکنند درود میفرستم و همین جا باید اشاره کنم از پریروز که خبر درگذشت استاد را شنیدم؛ تمام وجودم فریاد است چون بارها به مسئولان گفتیم و گوش شنوایی نبود تا شاهنامهخوانی با صدای مرشد ترابی ضبط و برای آیندگان حفظ شود و امروز اگر چنین چیزی موجود است با تلاش معدود افراد غیرتمند ایرانی حاصل شده است.
وی ادامه داد: امیدوارم بتوانیم داشتههای مرشد ترابی، هاشمی فیاض و محمود استاد محمد را حفظ کنیم چون تنها راه نگهداری از این افراد حفظ آثار آن است. خواهش من از مدیران این است که به هنر سنتی ایرانی توجه کنند و در حفظ آثار بکوشند مبادا که آیندگان ما را نبخشند چنانچه من نمیبخشم مسئولی را که بارها به او گفتم پول اجرای یک نمایش را برای حفظ آثار مرشد ترابی هزینه کند و او از گوشی شنید و از گوش دگر به در کرد.
پدرم در بیمارستان غریب بود
دختر مرحوم مرشد ترابی آخرین سخنران مراسم بود که ضمن تشکر از حاضران گفت: پدرم روزهایی که در بیمارستان به سر میبرد بسیار تنها و غریب بود و عنوان میکرد دوستانم هیچ سراغی از من نمیگیرند. او شعری داشت که میگفت تا که بودیم نبودیم کسی وقتی مردیم همگی یار شدند.
در مراسم تشییع پیکر مرشد ترابی هنرمندان و مسئولانی همچون، حمید شاهآبادی؛ معاون هنری وزیر ارشاد، قادر آشنا؛ مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی، ایرج راد؛ مدیرعامل خانه تئاتر، مرشد میرزا علی، محسن میرزا علی، علاءالدین قاسمی، احمد عزیزی، بهروز بقایی، داوود فتحعلی بیگی، محمد حاتمی، ابوالحسن میرزا علی، مریم معترف، حسین کیانی، قطبالدین صادقی، اردشیر صالحپور، شکرخدا گودرزی، سیاوش طهمورث و یعقوب صدیق جمالی حضور داشتند.
خلوت بودن مراسم تشییع پیکر مرشد و نقال پیشکسوت ایرانی یکی از حاشیههای تاسفبار برنامه امروز بود که جا داشت هنرمندان و علاقهمندان به آیینهای کهن نمایشی ایران توجه بیشتری میکردند. اما گویا کم توجهی به این گونه اجرا نه تنها در دوران حیات، بلکه حتی در مراسم تشییع پیکر معدود اساتید این حرفه نیز جریان دارد.