خبرگزاری کار ایران

به یاد محمود استادمحمد:

نا تمــــام...!

نا تمــــام...!
کد خبر : ۹۲۳۱۵

سخت است این سخن، اما ببین زندگی با تو چه می‌کند، که به وقت مرگ می‌گویی: «یا امان... راحت شدم!» هرجا، هرکجا و در هر شرایطی که چنین سلوکی به صدق برسد، وای بر آن بوده‌گان.

ایلنا: سیدعلی صالحی، یکی از دوستان قدیمی زنده‌یاد استاد محمد، طی یادداشتی تاسف خود را از درگذشت این هنرمند ارزشمند، اعلام کرد.

به گزارش ایلنا، متن این یادداشت به قرار زیر است:

«چه بگویم، چه بنویسم؟! وقتی که درد از آن حد ممکن می‌گذرد، آدمی چه دارد که بگوید! وقتی که درد... درد از سر دریا می‌گذرد، توفان تکلم، به چه کار می‌آید... که حالا از آمدن بنویسی و از رفتن و از راه، از که بود و از چه کرد و از کلمات... که به وقتِ درد، هیچ دردی را درمان نمی‌کنند. درد...شرف ندارد، می‌آید مصادره‌ات می‌کند، کلمات تو را می‌دزدد، تو را می‌دزدد، دهان تو را می‌بندد، پای تو را می‌بُرّد، راه تو را می‌زند.

سخت است این سخن، اما ببین زندگی با تو چه می‌کند، که به وقت مرگ می‌گویی: «یا امان... راحت شدم!» هرجا، هرکجا و در هر شرایطی که چنین سلوکی به صدق برسد، وای بر آن بوده‌گان. عَذار به مزار می‌رسد هم از دشخواریِ خواب و هم از دشواریِ درد.

یا دوست، حالا هزاره‌هاست که تو گویی درد از سرِ دریا گذشته است. تو این سال‌ها در هق هقِ لاینقطع ما حضوری مجروح آورده بودی. هر وقت که می‌گفتم «محمود، محمود استادِ محمد» به صندلی خالی‌ات در کانون می‌رسیدم. نیامده می‌رویم و نرسیده برمی‌گردیم و نخوانده می‌میریم.

به درد اندر... گلو بریده‌ی بیداد و خستگی، هیچ نخوابی از درد و هیچ بیداری‌ات آرام نگیرد از این همه گریوه که دامنِ دنیا را گرفته است. یا دوست، چه بگویم از عذابِ آدمی... وقت که برخود خیمه می‌زند از درد تا نومیدی‌اش را کس نشنود! تو در واپسین واژه‌ها...ناتمام!»

ارسال نظر
پیشنهاد امروز