متن کامل پاسخ خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی به مجلس شورای اسلامی
البته دادستانی تهران طی بیانیهای در یازده بند و مستند به دلایل حقوقی گفت كه ناطق روز سهشنبه مجرم و دروغگوست و انشاءالله مردم ایران مطلع خواهند شد كه سرنوشت این اعلام جرم به كجا میرسد.
پاسخ خانواده آیت الله هاشمی به نطق رسایی در صحن علنی مجلس قرائت شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا،متن كامل نامه خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی به مجلس شورای اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رئیس، اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
مردم شریف و اخلاقمدار ایران اسلامی
سلام علیكم
اگرچه توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی و یاران دیرین امام(ره) كه از شروع مبارزات مردم ایران اسلامی علیه طاغوت و طاغوتیان و پیروزی آنان بر اندیشههای استعماری، استبدادی، سلطنتطلبها، تودهایها و منافقین خلق سابقهای 50 ساله دارد، اما آنچه كه روز سهشنبه 28 آذر 1391 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آن هم در تریبونی باز كه حداقل 70 میلیون جمعیت ایران از طریق پخش زنده رادیویی، امكان استماع آن را داشتند، اتفاق افتاد، از جهاتی متفاوت بود و همین تفاوت، خانواده آیتالله هاشمی را بر آن داشت تا علیرغم میل باطنی در این شرایط حساس كه دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و مردم به اختلافات خانوادگی دوستداران نظام دلخوش كردهاند و افرادی فریبخورده و یا نادان، دانسته یا ندانسته به آن دامن میزنند، مطالبی را نه در دفاع از یك خانواده یا شخص، بلكه در دفاع از اخلاق اسلامی و انسانی و نظامی مبتنی بر مكتب اهل بیت(ع) بیان دارد كه سالهاست مظلومانه در رسانهها و محافل مختلف حقیقی و مجازی، مورد هجمه قرار میگیرند و مانند نطق اخیر در تریبون رسمی مجلس شورای اسلامی، با واژگانی غیراخلاقی لگدكوب میشوند.
همگان در این سالها به خوبی میدانند رویه و منش آیتالله هاشمی رفسنجانی در برخورد با اینگونه تخریب شخصیتها كریمانه بوده و آنچه برای ایشان مهم است، فقط وحدت و تقویت وفاق ملی و بازگشت به رویه اعتدال و سرسپردگی به قانون است.
البته مطابق همین قانون اساسی كه خود ناطق نیز به بعضی از اصول آن در این نطق استناد كرده است، در فصل یازدهم و به ویژه اصل 156 آن به صراحت قید شده است: «رسیدگی و صدور حكم در مورد تظلمات، تعدیات، شكایات و حل وفصل دعاوی و رفع خصومت و اخذ تصمیم و اقدامات لازم در آن قسمت را هم (كه از امور حسبه است) قانون معین میكند و از وظایف قوه قضائیه است.»
انتظار میرود دادگاه محترم ویژه روحانیت چنانچه این اظهارات را نوعی تعدّی به حریم و منزلت دیگران میداند، به صورت قانونی همانند مواردی كه از قبل به آنها عمل كرده است، اقدام نماید. چون هیچ كس حق ندارد قبل از اینكه متهمی در دادگاههای صالحه و به موجب حكم قطعی محكوم شود، جرایمی را به وی منتسب كند. مضافاً اینكه فرد موردنظر، هنوز به دادگاه نرفته و حتی اگر فرضاً در دادگاه بدوی هم محكوم شود، كسی حق ندارد او را مجرم معرفی كند یا با این عنوان از وی نام ببرد. حال آنكه در این نطق، علاوه بر اینكه نام متهم اصلی آورده و از اوصاف امالفساد، غول مفسد و... استفاده شده است، از كلمات و عباراتی چون «مشاور اصلی» نیز استفاده شده كه متعرّض افراد دیگر است كه ارتباطی با پرونده اتهامی ندارند و طرح آن در نطق علنی مشمول اصل 86 قانون اساسی نیست.
البته دادستانی تهران طی بیانیهای در یازده بند و مستند به دلایل حقوقی گفت كه ناطق روز سهشنبه مجرم و دروغگوست و انشاءالله مردم ایران مطلع خواهند شد كه سرنوشت این اعلام جرم به كجا میرسد.
السابقون و دلسوختگان انقلاب و مردم عزیز ایران به خوبی به یاد دارند كه چگونه پس از پیروزی انقلاب و تشكیل نظام اسلامی، طیف وسیعی از سلطنتطلبها، منافقین، چریكهای فدایی خلق و... انواع و اقسام توهینها، تهمتها و توطئهها را علیه همه مردان راستین انقلاب بهویژه «سه یاور خمینی» به راه انداختند.
حتی واژگانی چون «شاه كلید» هم برای توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان تازگی ندارد و مردم خوب به یاد دارند كه افراطیون دیگری نیز كه دین را افیون ملتها میدانستند، برای ضربه زدن به نظام، با همین ادبیات به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میتاختند كه امام راحل پس از ترور آیتالله هاشمی توسط گروه منحرف فرقان در پیامی، زنده بودن نهضت را به زنده بودن ایشان پیوند زدند و رهبری معظم انقلاب هم درست در پایان هشت سال دوره ریاست جمهوری ایشان در پای صندوق رأی با صراحت هر چه تمامتر فرمودند: «هیچ كس برای من هاشمی نمیشود»
برای شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی، ولایت فقیه به عنوان یك اصل مترقی در قانون اساسی و به عنوان یك سرمایه معنوی در فقه شیعه بسیار بالاتر از آن است كه در منازعات سیاسی از آن هزینه نمایند، تا چه رسد در پاسخ به ناسزاگوییها. اما این چه ولایتپذیری و ادعای ولایتمداری از سوی یك نماینده مجلس است كه در ناسزاگویی به آن استناد میكند و در تأكید بر نطق خویش، میگوید: «من به وظیفهام عمل كردهام!!»
در همین زمینه به خطبههای جمعه ولیامر مسلمین كه به جای دو ركعت نماز خوانده میشود، درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی توجه فرمایید: «آقای هاشمی را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهای بعد از انقلاب نیست. من از سال 1336 یعنی 52 سال قبل ایشان را از نزدیك میشناسم. آقای هاشمی از اصلیترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود. از مبارزین جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیتهای جمهوری اسلامی در كنار امام بود. بعد از رحلت امام هم در كنار رهبری تا امروز. بارها این مرد تا مرز شهادت پیش رفته است. قبل از انقلاب، اموال خود را صرف انقلاب میكرد، به مبارزین میداد. اینها را خوبست كه جوانان بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهای زیادی داشت. هشت سال رئیس جمهور بود، قبلش رئیس مجلس بود، بعد مسئولیتهای دیگری داشت و در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم كه ایشان برای خودش یك اندوختهای از این انقلاب درست كرده باشد. اینها حقایقی است كه باید دانست.»
متأسفانه باید گفت از شبی كه توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی در قالب مناظره انتخاباتی از رسانه ملی پخش شد و فرهنگسازان جامعه با اهداف محدود انتخاباتی بهبه و چهچه گفتند، این رذیله اخلاقی در كشور وارد فاز جدیدی شد و بعدها كه به بهانه برخورد با یك فرزند ایشان در كنار مضجع شریف حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری تكرار شد، رشد كرد و اینك به بهانه برخورد با فرزند دیگر ایشان، چنان نهادینه شد كه یك نفر در كسوت روحانی، به عنوان نماینده مردم، در تریبون مجلس و از طریق صدای جمهوری اسلامی ایران فحاشی میكند، در حالی كه رهبری انقلاب در زمانی كه یكی دیگر از همفكران همین شخص، به یكی دیگر از فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی- البته نه از تریبون رسمی- فحاشی كرده بود، در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان در فرازی از بیاناتشان فرمودند: «فضای اهانت و هتك حرمت در جامعه، یكی از آن چیزهایی است كه اسلام مانع از آن است، نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتك حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشكالی ندارد، اما دور از هتك حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این كار علاوه بر اینكه فضا را آشفته میكند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد- كه امروز احتیاج به این آرامش هست- خدای متعال را هم از ما خشمگین میكند. من میخواهم این پیامی باشد به همهی آن كسانی كه یا حرف میزنند، یا مینویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همهی اینها بدانند، كاری كه میكنند، كار درستی نیست. مخالفت كردن، استدلال كردن، یك فكر سیاسی غلط یا یك فكر دینی غلط را محكوم كردن، یك حرف است، مبتلا شدن به این امر خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یك حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور كامل و قاطع نفی میكنیم؛ نباید این كار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این كار را میكنند. من به خصوص به جوانها توصیه میكنم. بعضی از این جوانها بلاشك مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میكنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میكنم این خلاف وظیفه است، عكس این وظیفه است.»
دشمن خوب میداند كه «امالفساد و اختاپوس» خواندن یكی از یاران پرسابقه انقلاب، یعنی ایجاد شك و تردید در باور مردم به نظام اسلامی و كسانی كه با تحمل شكنجه و زندان و تبعید آن را به وجود آوردند و در دوران تثبیت، تداوم و تاكنون در عالیترین مصادر امور هستند و پس از مسئولیتهای فراوان در شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، دفاع مقدس و ریاست جمهوری، برای چندمین دوره از سوی رهبری معظم انقلاب به عنوان رئیس عالیترین مجمع مشورتی خویش و داوری انتخاب میشود.
مردم آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان را میشناسند و میدانند پدر این خانواده سالها قبل از شروع علنی نهضت اسلامی، در عاشورای سال 1337 در همدان به خاطر انتقاد از مفاسد حكومتهای سلطنتی، بازداشت و پس از آزادی از شهر اخراج شد و با شروع مبارزات، وقتی رژیم پهلوی میخواست عرصه را بر مراجع، علما و طلبهها تنگ نمایند، جزو اولین سربازان طلبهای!! بود كه از قم به پادگان نظامی در تهران آورده شد و از همان زمان تا پیروزی انقلاب، زندگی ایشان در متواری بودن، شكنجه، بازداشت، زندان، ممنوعیت از منبر بود و حتی حكم اعدام ایشان (با استناد به اسناد ساواك) در بیدادگاههای پهلوی صادر و با دخالت علما و مراجع قم و نجف جلوگیری شد.
مادر این خانواده از دو سو، ریشه در دو خاندان اصیل و پرافتخار سادات مرعشی و مرحوم آیتالله سیدمحمدكاظم طباطبایی معروف به صاحب عروهالوثقی دارد و در تمام سالهای مبارزه، ضمن همراهی با شوهر، مسئولیت اداره فرزندان را در غیاب پدر داشت.
فرزند بزرگ این خانواده، فاطمه هاشمی است كه علاوه بر تحمل رنجهای دوران مبارزه، در اسناد ساواك (دوران مبارزه، جلد 2، صفحه 1020) از جمله افراد تحت مراقبت در مدرسه بود و پس از فراغت از تحصیل، مسئولیت اداره نهاد ارزشمند بنیاد بیماریهای خاص را از سال 1375 تا امروز – آن هم بدون دریافت یك ریال حقوق- عاشقانه و مخلصانه به عهده گرفته و مطمئناً مردم و مخصوصاً كسانی كه متأسفانه در خانواده خود بیمار خاص دارند، از بركات این نهاد مطلع هستند.
فرزند دوم خانواده محسن هاشمی است كه به خاطر نیاز كشور به تخصص علمیاش در صنایع موشكی، تحصیل در مقطع دكترا را نیمهكاره رها كرد و به كشور آمد و در پایهگذاری این صنعت نقش بهسزایی داشت و در دوران ریاست جمهوری پدر، رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور بود و پس از آن در مسئولیت مدیرعامل متروی تهران، مردم این شهر از خدمات ایشان اطلاع دارند.
فرزند سوم این خانواده فائزه، در یكی از بخشهای غریب و مورد غفلت كشور، یعنی ورزش بانوان نقش سازندهای داشت و در دوره پنجم با رأی قاطع مردم تهران، نماینده مجلس شورای اسلامی بود.
پس از دیپلم در دانشگاه الزهرا لیسانس گرفت و مقاطع عالی را در دانشگاه آزاد و خارج از كشور سپری كرد و پس از دفاع از رساله دكترای خویش در رشته حقوق بینالملل، به عنوان مدیر گروه حقوق در واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی مشغول بود.
فرزند چهارم خانواده مهدی، پس از رسیدن به سن بلوغ تا پایان جنگ در جبههها و در خطوط مقدم بود كه جانباز شیمیایی است و به تأیید پزشكان 9 درصد ریهاش سیاه است.
پس از جنگ با تأسیس شركت دولتی صنایع دریایی، چندین تكنولوژی برتر را تقدیم كشور كرد. ساخت سكوهای عظیم حفاری در دریا، ساخت لولههای قطور و مهم نفت و بكارگیری آنها در كف دریا و آوردن تكنولوژی حساس حفاریهای افقی چاههای نفت كه علیرغم تحریمهای شدید كشور، این شركت هنوز در داخل و خارج طرحهای مهمی در دست اجرا دارد و شروع ساخت اولین فاز گاز پارسجنوبی و پایهگذاری منطقه فوقالعاده مهم عسلویه و راهاندازی مركز بهینهسازی مصرف سوخت از جمله خدمات ارزشمند او به كشور است كه تا قبل از آن، بیسابقه بود.
آخرین فرزند خانواده یاسر است كه از نوجوانی به جبهه رفت و مدال جانبازی را به سینه خویش آویخت. پس از تحصیل ابتدا در جهاد سازندگی و پس از آن در دفتر پدر در مركز تحقیقات استراتژیك مشغول شد و نقش اساسی در رونق صنایع جنبی لبنی كشور ایفا كرد.
این خانوادهای كه ناطق مجلس آن را اختاپوس و مفسد میخواند، از سالها پیش كه پدر به جرم همراهی امام و مردم محبوس بود، تفریحات روزهای تعطیل را در اطراف زندانهای قزلقلعه، قصر و اوین میگذراندند.
خانوادهای كه رئیس قوه قضائیه وقت در سال 1376 و پس از پایان 8 سال ریاست جمهوری پدر، اعلام میكند كه نه تنها دارایی آنها زیاد نشده، بلكه كم هم شده است.
به این جمله امام راحل توجه و آن را با این تهمت مقایسه كنید كه وقتی در سال 1360 دشمنان انقلاب تهمتهای مالی به یاران صدیق نظام میزدند، در تیر ماه همان سال میفرمایند: «شایعهسازی میكنند كه اجناس جنگزدهها میرود توی جیب آقای بهشتی، آقای خامنهای و آقای هاشمی.» (صحیفه امام، جلد 15، صفحه 23)
خانوادهای كه مقام معظم رهبری پدر خانواده را با صفات «متدیّن، متعبد، جزو صلحای زمان، عالمی متفكر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمانشناس، مجاهدی خستگینشناس و برادری مهربان برای ضعیفان» (پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، آرشیو بیانات) به جامعه معرفی میكند، اما یك نماینده كه ادعای ولایتمداری دارد، كلماتی میگوید كه كاش سهواً و از روی احساسات بوده باشد، اما در مصاحبههای متوالی پس از نطق میگوید: «هیچ كجای نطق را توهینآمیز نمیدانم» و حتی این توهین و تهمتها را «واقعیتهایی میداند كه آنها را كنار هم جمع كرده و صریح گفته!!»
در پایان ذكر این نكته ضروری است كه آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان این توهین و تهمت را هم در كنار دیگر تهمتهای از اول انقلاب اسلامی تاكنون میگذارند و با یادآوری این جمله امام كه فرموده بودند: «احتمال قوی میدهم پس از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیكانم و دوستانم تهمتهایی كه من آنها را ناروا میدانم، بزنند و به آتشی كه باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگیرند.» (پایگاه اطلاعرسانی حوزه) به ارواح منور آن پیر فرزانه و همه شهدای راه انقلاب اسلامی سلام و درود میفرستند و میگویند: «سر خمّ می سلامت شكند اگر سبویی»
ضمن تشكر از مردم عزیز ایران، نخبگان و نویسندگان جامعه كه پس از نطق با تماسهای مكرر تلفنی و نوشتن مقالات متعدد، به محكومیت این توهین و تهمت پرداختند و همچنین سپاس ویژه از اعضای هیأت رئیسه و شما نمایندگان محترم كه فرصت این پاسخگویی را فراهم كردید، بر حقانیت نظام اسلامی و انشاءالله دوام آن تا ظهور حضرت حجت(عج) تأكید داریم و میگوییم:
سنگ بد گوهر اگر كاسه زرّین بشكست
ارزش سنگ نیفزاید و زر كم نشود.
خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی