خبرگزاری کار ایران

گزارشی از متن نظرات اخبار کارگری؛

کارگران ایرانی چگونه به گفتگوی اینترنتی علاقمند شدند

کارگران ایرانی چگونه به گفتگوی اینترنتی علاقمند شدند
کد خبر : ۱۳۶۰۴۰

چکیده: دنیای مجازی زبان فارسی، سرزمینی است که انگار هیچ کس موقع کار دست‌هایش روغنی نمی‌شود، کسی سر دوزار - ده شاهی با کارفرما سر و کله نمی‌زند، هیچ کس وامانده از مواجهه با صاحبخانهٔ دو سه ماه رنگ اجاره خانه ندیده، نیست.. اما کمی دور‌تر از فیسبوک و مشاهباتش، در بیابان‌های اطراف شهر شلوغ مجازستان فارسی، در بخش اخبار کارگری ایلنا، کارگران ایرانی چندماهی است که مشغول ازمودن شیوه تازه‌ای برای برقراری ارتباط با هم هستند.

کاش این گزارش، یک اثر عظیم هنری بود تا با تواضع به شاعر محبوب‌مان، سهراب تقدیم‌اش می‌کردیم، بابت نقطه‌چین‌های نفس‌گیر شعری که بصورت آنلاین در بخش نظرات یکی ازاخبارایلنا سرود. سهراب اسفند ماه سال گذشته، در بخش نظرات خبری که به واکنش کارگران به رقم پایه دستمزد امسال می‌پرداخت، نوشت:

من فرزند یک کارگرم، دلم برای لب خندان پدرم تنگ شده…
بابا کار دارد بابا پول ندارد
بابا مدیر دارد بابا دلسوز ندارد
بابا شرف دارد بابا پول ندارد
بابا کار دارد اما از عهده مخارج بر نمی‌‌اید
بابا عید ندارد بابا ابرو…
بابا دختر دم بخت… بابا اسایش…
بابا مریض دارد بابا دل خوش…

اسفندماه سال گذشته کاربران سایت خبرگزاری کار(ایلنا) تازه چند ماهی بود امکان ثبت نظرات‌شان را در زیر خبر‌ها یافته بودند که خبر آمد کارگران باید سال ۹۲ را با دستمزد پایه ۴۸۷ هزار تومانی سر کنند.

برای آنکه در ادامه این گزارش دچار سرگیجه نشوید لازم است در جریان قرار بگیرید که دستمزد کارگران طبق ماده ۴۱ قانون کار می‌بایست همپای تورم افزایش یابد، اما دستمزد سال ۹۲ در حالی ۲۵ درصد افزایش یافت که از ثمرهٔ دولتی که بخش مشنگ اجتماع فکر می‌کرد صرفا ساختهٔ کارگران است، تورم در هزینه‌های جاری خانواده‌های کارگری(سبد حداقلی خانوار)، بیش از ۵۰ درصد رشد یافته بود. اساتید اقتصاد و یا کسانی که یک ماه با حقوق کارگری زندگی کرده باشند می‌دانند که در شرایطی که تورم ۵۰ درصد رشد یافته است، افزایش ۲۵ درصدی مزد به معنای آن است که کارگران اگر خوش‌شانس باشند و در این شرایط تورمی شغل‌شان را از دست ندهند، قدرت خریدشان در بهترین حالت نصف می‌شود. به معنای دیگر در سال ۹۲ به اندازه نیمی از حقوق سال ۹۱ را می‌گیرند. در چنین روز و احوالی بود که شعر سهراب رسید.

سهراب تنها شاعر این ماجرا نبود. اگر تعریف شعر را فارغ از خوددرگیری‌های قافیه و وزن، «هر متنی که احساس را شخم‌ بزند» تعریف کنیم، بخش نظرات خبرهای مربوط به اعلام رقم مزد سال ۹۲، شعرای دیگری هم داشت. کسی که خود را «کارگر افسرده» معرفی کرده بود، نوشت «فایده نداره با این حساب کتاب از بس حرس خوردم افسردگی شدید دارم پول قرص‌ها هم در نمی‌یاد» اگر این متن - به خصوص با غلط املایی‌اش که مثل زخمی بر چهرهٔ رنگ پریده می‌درخشد - شعر نیست، پس شعر هنوز اختراع نشده است. یا این یکی که برای دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی نوشته شده است «چهارصد هزار تومانشو می‌دیم اجاره خانه ۸۷ هزارشم نان می‌خریم». نا‌شناس دیگری این شعر تکان دهنده را نوشته است «دیگه هیچی مهم نیست.». فردی به نام مهدی در میانه کامنتها، آوازی سرداده که اگر همین یک خط در روی جلد کتابی که مصوبه منشیانه دستمزد را چاپ کرده منتشر شود، می‌توانیم ادعا کنیم فرهنگ این کشور رو به تعالی است. مهدی این آواز را برای دستمزد کارگری سال ۹۲ سر داده: «ای خدا‌ای خدا‌ای خدا‌ای خدا‌ای خدا‌ای خدا‌ای خدا‌ای خدا» اما تیر خلاص را طبق معمول زنی شلیک کرده است «من یه مادرم. مادر دو تا فرزند ۱۵ و ۵ ساله و سرپرست خانوارم و اجاره نشین و با کلی قسط و بدهی. واقعا نمی‌دونم باید چکار کنم. از ۸ صبح تا ۱۰ شب دو جا کار می‌کنم و بازم معطلم. از دلهره اینکه بعد از عید تعدیل نیرو شامل حال منم بشه، دارم دق می‌کنم»
طبیعتاً دنیا پس از خواندن این متن، یک ربع - بیست دقیقه‌ای متوقف ‌می‌شود.



اوائل که بخش نظرات اخبار کارگری راه افتاده بود، مثل همین اخبار مربوط به تعیین مزد ۹۲ که اشاره شد(اینواین)، بیشتر شاهد تک‌گویی(مونولوگ) بودیم. شعرهای ویرانگری خلق می‌شدند اما به ندرت گفتگویی در می‌گرفت و اگر اشاره‌ای به نظرات دیگران می‌شد، غالبا ابراز همدلی و خوش و بش بود تا برپاداشتن گفتگو. این را می‌توان از تفکیک آماری نظراتخبراعلام دستمزد هم دریافت. از مجموع ۴۵ نظری که پای این خبر ثبت شده است تنها یک نفر با رقم تصویب شده برای دستمزد امسال تقریباً موافق بود. به عبارتی ۹۷ و ۷ دهم درصد از کامنت‌گذاران به دلایل عمدتا مشابه‌ای به دستمزد معترض بودند. به عنوان مثال ۵۷ و ۸ دهم درصد از نظر گذاران این خبر دلیل تصویب دستمزد ناعادلانه را «حضور نداشتن نمایندگان واقعی کارگران در شورای عالی کار(همان شورای تعیین مزد)» می‌دانند اما با هم گفتگو نکرده‌اند تا فکر‌هایشان را روی هم بگذارند و دریابند چرا با وجود آنکه قانون کار به آن‌ها وعده مشارکت در تعیین مزدشان را داده است، به قول آن ۵۷ درصد، کسی از جانب آنان در آن جلسه کذایی حضور نداشته است تا سایر شرکای اجتماعی(نمایندگان کارفرمایان و دولت) را قانع کند که دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی برای سال سخت ۹۲، سالی که اثرات قانون پرت و پلای هدفمندی یارانه‌ها در داخل و تشدید تحریم‌های وحشیانه غربی‌ در خارج، دست به دست هم داده‌ بودند تا طبقه مزدبگیر را با خاک یکسان کنند، نامردی. نا‌زنی و درست‌‌تر؛ غیر انسانی است.(گزارشی از تنوع نظرات کارگران درباره دلایل شکست مذاکرات مزدی سال گذشته، به زودی منتشر می‌شود.)

حالا بیایید از اسفند سال ۹۱ چند ماهی جلو بزنیم و به دی ماه ۹۲ برسیم. به همین چند هفته پیش.
درخبریکه به آسیب‌شناسی شیوه تعیین مزد سال ۹۳ می‌پرداخت، بحثی درگرفت و همچنان ادامه دارد که اغلب افراد با نام واقعی در آن شرکت می‌کنند. دو تشکل رسمی کارگران کشور بی‌آنکه از جانب این رسانه برنامه‌ریزی شده باشد، خودخواسته در بخش نظرات این خبر نماینده‌ای دارند. از جانب «انجمن صنفی» ناصر چمنی حضور دارد که معتقد است دلیل تصویب مزد ناعادلانه حضور یک جانبه نمایندگان «شورای اسلامی کار» در جلسات مذاکره با کارفرمایان و دولت برای تعیین مزد است. او به «حسین حبیبی» که به نمایندگی از «شوراهای اسلامی کار» در بحثمشارکت دارد گفته است: «شما در چندین سال گذشته نتوانستید از حقوق صنفی کارگران دفاع کنید و امضا دستمزد سال ۹۲ مهر تائید بر این ناکامی است.» در مقابل آقای حبیبی به «تهمت‌ها و فشارهایی» که علیه تشکل متبوعش وجود دارد اشاره کرده و چمنی را به عنوان نماینده انجمن صنفی مورد خطاب قرار داده و(نقل به مضمون) گفته است که «با این وضع جامعه کارگری ایران، شما هم مذاکرات شرکت کنید اتفاقی نمی‌افتد و نمایندگان کارگران باز هم ناکام می‌مانند.» او مشکل نمایندگان کارگران در شورای تعیین مزد را بی‌ابزار بودنشان برای مذاکره با کارفرمایان می‌داند. حبیبی معتقد است «چون کارگران ایران حق اعتصاب ندارند و اساسا فرهنگ اعتراض منسجم کارگری در ایران وجود ندارد، نمایندگان کارگران برای چانه‌زنی راجع به مزد ابزار قابل اتکایی ندارند». او گفته است بدون ابزار اعتصاب و اعتراض، اگر به جای نمایندگان شورای اسلامی کار، نمایندگان هر تشکل دیگری هم در جلسات تعیین مزد شرکت کنند نتیجه مقبول کارگران را نمی‌توانند بگیرند چون نمایندگان کارگران در این شورا در مقابل نمایندگان کارفرمایان و دولت که خود بزرگ‌ترین کارفرمای کشور است، در اقلیت قرار دارند. در مقابل چمنی به حبیبی گفته است وقتی شما به عنوان نمایندگان رسمی و دارای مصونیت کارگران، توان دفاع از مزد عادلانه و لااقل امضا نکردن مصوبه مزدی ناعادلانه را ندارید، چطور از کارگر بی‌پشتوانه‌ای که کوچک‌ترین تضمینی برای حفظ امنیت شغلیشان ندارند و با کوچک‌ترین اعتراضی اخراج می‌شوند، توقع اعتراض و اعتصاب دارید؟ چمنی تلویحا از حبیبی پرسیده است که اگر در اقلیت قرار دارید و لاجرم توان مذاکره ندارید، پس چرا جرأت ترک جلسات را به نشانه اعتراض ندارید. حبیبی هم پاسخ او را داده است و این گفتگوی جذاب و روشنگر(که خلاصه‌ای از آن، نقل به مضمون ذکر شد) همچنان در بخش نظراتاین خبردر جریان است و به زودی در قالب گزارشی تفصیلی منتشر خواهد شد.

در حالی که نمایندگان تشکل‌های رسمی کارگری مشغول گفتگو راجع به مزد سال آینده هستند، دو طیف رودرو از فعالان صنفی رانندگان شرکت واحد تهران نیز مشغول مجادله و گفتگو راجع به تشکل صنفی محل کار خود هستند. ایلنا در تاریخ ۱۹ دی‌ماه از اعتراض اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد به آنچه وقوع تخلف در مقدمات برگزاری انتخابات شورای اسلامی کار شرکت واحد می‌خواندندخبرداد. در پای این خبر، شخصی که خود را محسن معرفی کرده، اعضای سندیکا را «متخلف» خوانده است و از موضع شورایی خطاب به تشکل رقیب، سندیکا نوشته است «متخلف شما هستید که با هر وسیله‌ای جلوی شرکت کردن افراد در انتخابات را می‌گیرید و با اس‌ام‌اس. تهدید و دروغهایی که به کارگران می‌گویید سعی می‌کنید انتخابات برگزار نشود» حسن سعیدی، از اعضای هیأت مدیره سندیکا به او پاسخ داده است که «آقا محسن شما بفرما در این سال‌ها شورا چه گلی به سر کارگرا زده غیر از اینکه با تائید گسترده اخراج کارگران به آن‌ها خیانت کرده» شخص دیگری که خود را تنها با نام کارگر شرکت واحد معرفی کرده نوشته است «از دوستان در سندیکای غیر قانونی شرکت واحد تقاضا دارم دست از سر کارگران شرکت واحد بردارند و بیش از این باعثبوجود آمدن مشکلات برای کارگران نشوند.» فرد نا‌شناس دیگری در پاسخ به او نوشته است «من از شما تقاضا می‌کنم… مشکلاتی که عنوان کردید به صراحت نام ببرید»، شخصی که مدعی بروز مشکلات برای کارگران شرکت واحد به واسطه فعالیت سندیکا شده بود پاسخ داده است «مشکلاتی که پیرامون خصوصی سازی بواسطه اقدامات سندیکا بوجود آمد». متاسفانه این قسمت از بحثبه دلیل ورود فردی که به دلیل مشابهت اسم و یا به دروغ خود را «ابراهیم مددی»(عضو شناخته شده هیأت مدیره سندیکا) معرفی بود و باعثمجادله‌ای دیگر شده بود، ناتمام مانده است. اما در ادامه این دعوای صنفی، یکی از اعضای شورای اسلامی کار شرکت واحد تهران به نام «حسن بهرامی» خطاب به اعضای سندیکا گفته است «… چطور آنانی که در بیرون از شرکت هستند با وقاحت تمام به ساحت مقدس برادران اداره کار و کارگران شریف شرکت واحد توهین می‌کنند…» حسن سعیدی، عضو سندیکا به او گفته است «… ساحت مقدس برادران اداره کار با این مطلب از شما راضی شد.»
این گفتگوی جذاب نیز که بخش‌هایی از آن نقل به مضمون بصورت خلاصه در بالا آمد، همچنان در بخش نظراتاین خبردر جریان است.

تحمیل واقعیت به دنیای مجازی

این گفتگوهای مجازی شاید از نظر بسیاری از مخاطبان حرفه‌ای اینترنت، آنان که پی‌گیر گفتگوهای رایج در اجتماعات مجازی هستند چندان آشنا نباشد. می‌دانیم که دنیای مجازی زبان فارسی، سرزمینی است که انگار هیچ کس موقع کار دست‌هایش روغنی نمی‌شود، کسی سر دوزار - ده شاهی با یک کارفرمای زبان نفهم سر و کله نمی‌زند، هیچ کس وامانده از مواجهه با صاحبخانهٔ دو سه ماه رنگ اجاره خانه ندیده، نیست.. اما کمی دور‌تر از فیسبوک و مشاهباتش، در بیابان‌های اطراف شهر شلوغ مجازستان فارسی، در بخشاخبار کارگری ایلنا، کارگران ایرانی چندماهی است که مشغول ازمودن شیوه تازه‌ای برای برقراری ارتباط با هم هستند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز