معاون وزیر در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
هشدار نسبت به پایین بودن نمرات ریاضی دانشآموزان/ آینده مهندسی کشور در خطر است/ دستگاههای موازی با آموزش و پرورش باید حذف شوند
معاون متوسطه آموزش و پرورش با تاکید بر حذف دستگاههایی که با آموزش و پرورش موازیکاری دارند، گفت: بودجه به دستگاههایی داده میشود که کارهای آنها در واقع جزو کارهای آموزش و پرورش است و اتفاقا آن کار را هم انجام نمیدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دوره متوسطه دوم به جهت پیوستگی با کنکور سراسری از اهمیت آموزشی زیادی برخوردار است، از همین رو نیاز است که سیستم آموزشی کشور توجه ویژهای به این مقطع داشته باشد، زیرا گلایهمندیهای زیادی بابت کیفیت آموزشی در مدارس وجود دارد. با توجه به نقش مهم سوابق تحصیلی در کنکور اهمیت آموزش و میزان کیفیت آن قوت مییابد؛ ضمن اینکه دانشآموزان این مقطع با چالشهای فراوانی از جمله لورفتن سوالات نهایی مواجهاند، که یکی از نگرانکنندهترین مواردی است که در میان دانشآموزان دوره دوم متوسطه به ویژه پایه دوازدهم مطرح است. با عبدالرسول عمادی (معاون متوسطه آموزش و پرورش) در خصوص حواشی موجود در این دوره، نگرانیهای دانشآموزان، انتقاد نسبت به سطح کیفیت آموزشی، نحوه هدایت تحصیلی، تنبیه بدنی و... گفتوگو کردهایم که در زیر میخوانید:
یکی از انتقادهایی که به نظام آموزشی کشور وارد است، به سطح کیفیت آموزشی برمیگردد. از زمان ورود به معاونت متوسطه آموزش و پرورش چه اقداماتی برای افزایش کیفیت آموزشی در مدارس کردهاید و چه برنامههایی در این راستا دارید؟
ما متولی پایش امر آموزش متوسطه اول و دوم هستیم. متوسطه دوم شاخههای نظری از جمله چهار رشته ریاضی-فیزیک، علوم تجربی، شاخه فنی و حرفهای و کاردانش را شامل میشود. از سال ۱۳۹۰ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و منجر به اجرایی شدن این سند شد. که اجرایی شدن آن با تغییر ساختار نظام آموزشی همراه بود. تغییر ساختار در دوره متوسطه با تغییراتی همچون ایجاد ساختار پایه دوازدهم و ساختار ۶.۳.۳ همراه شد. گرچه اینها تغییرات شکلی بود و به نوعی تغییرات کمی در آموزش و پرورش اتفاق افتاد، اما درباره بحث کیفیت باید بگویم کیفیت خود واجد چند جنبه است، اول اینکه در نظام جدید چقدر بحث آموزشی کیفیتر شده است و ما باید به ارکان آموزشی توجه کنیم به این صورت که این ارکان باید به چه شکلی دچار تحول شوند.
در این باره چه نکاتی در سند تحول قید شده که اجرای آنها را در اولویت کاری قرار دادهاید؟
زیر نظامهایی مانند زیرنظام راهبری که به مدیریت مدرسه، مدیریت آموزشی، مدیریت فضای آموزشی به لحاظ امکانات، کارگاه، آزمایشگاه، فضای ورزشی مربوط میشود، زیرنظام پژوهش و ارزشیابی همچنین زیرنظام برنامه درسی ملی که میتواند در بحث کیفیت نقش آفرینی زیادی داشته باشند. در این زمینهها باید کیفیتر عمل شود تا بتوانیم نتایج خوبی از کارها داشته باشیم. به هر حال مدرسه محل تمرکز و کیفیت بخشی در آموزش و پرورش است از این رو مدیریت آن حائز اهمیت است. به همین دلیل در این بازه زمانی همکاران ما به انجام برنامههای عملیاتی و مدیریتی در مدارس متمرکز شدهاند. برای اینکه بتوان اثر این توانمندسازها را در مدرسه و نظام تعلیم و تربیت ببنییم باید برنامه استراتژیک آموزش و پرورش یعنی سند تحول بنیادین را اجرا کنیم. در این راستا یک برنامه به نام "تعالی مدرسه" نوشته شد که در مدراس دوره متوسطه در حال اجرا است.
برای اینکه مدارس کیفی شوند، باید در گام اول مدیرانمان را درست انتخاب کنیم؛ یعنی مدیری که واجد صلاحیتهای اولیه است در مدارس انتخاب شوند.
هدف از اجرای برنامههایی مانند "تعالی مدرسه" چیست و از نظر شما چقدر نتیجهبخش خواهد بود؟
امروزه تمرکز ما به سمت مدارس رفته است، به تعبیر دیگر درست است که در ستاد، ادارات کل، استانها و ادارات کل آموزش و پرورش کارهای مدیریت اجرایی صورت میگیرد، اما همه تمرکزها باید به مدرسه معطوف شودتا مدرسه محوری شکل بگیرد. از این رو باید تمام فعالیتهای مدارس شناسایی شوند تا شاهد کیفیتبخشی باشیم. اکنون برنامه "تعالی مدرسه" در ۱۱ محور تنظیم شده و در حال حاضر دورههای مختلف این برنامه در حال حاضر اجرا است تا مدارس را کیفیت بخشد. برای اینکه مدارس کیفی شوند، باید در گام اول مدیرانمان را درست انتخاب کنیم، ما نظام انتصاب و انتخاب مدیران را داریم، یعنی مدیری که واجد صلاحیتهای اولیه است در مدارس انتخاب شوند. پس از بررسی صلاحیتها مدیر مدرسه باید برنامهای در راستای کیفیت بخشی مدرسه بنویسد و در آن برنامه وضع موجود در مدرسه و همچنین آیندهای که برای آن در نظر دارد را بیان کند. سپس بگوید من با توجه به امکانات و اعتباراتی که در اختیارم هست، میتوانم این تحولات را در مدرسه ایجاد کنم. برنامههایی که مدیر برای تعالی مدرسه خود در نظر دارد باید در راستای آن یازده محور باشد.
برای اجرایی شدن طرح"تعالی مدرسه" تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟
در ماه اخیر یک نشست سه روزه در استان اصفهان داشتیم که همه مدیران آموزش متوسطه، مدیران و مسئولان ادارات کل مدارس برای ارزیابی برنامه تعالی مدرسه دور هم جمع شدند و در آن سه روز رویکرد و خط مشی واحدی برای ارزیابی عملکرد مدارس اتخاذ شد. امیدواریم که برنامه "تعالی مدرسه" در ابتدا کیفیت آموزشی در مدارس را بالا ببرد، چون اولین چیزی که سند تحول آموزش و پرورش از ما میخواهد، این است که مدرسه باید برنامهمحور باشد. یعنی مدرسه باید یک برنامه مشخص اجرایی داشته باشد و در آخر نیز این برنامهها ارزیابی شود. این برای اولین بار است که در آموزش و پرورش چنین کاری صورت میگیرد.امسال همه مدارس متوسطه تحت پوشش این برنامه هستند و ما با عزم جدی این برنامه را پیش میبریم. مهمترین کار ما در آموزش متوسطه اجرایی کردن همین طرح است. در تمام محورهایی که در این برنامه لحاظ شده باید وضعیت مدرسه در نظر گرفته شود، در ادامه آن ارزیابی مدیران نیز بر اساس انجام همین برنامهها صورت خواهد گرفت.
شما اعلام کرده بودید؛ تعداد کمی از دانشآموزان رشته ریاضی را برمیگزینند و این آمار نگرانکننده است و بیشتر دانش آموزان ترجیح میدهند، رشتههایی مثل تجربی و انسانی را انتخاب کنند. چه برنامهای برای جذب دانشآموزان در رشتههای ریاضی دارید و چه روشی برای هدایت تحصیلی مطلوب باید در این زمینه باید در پیش گرفته شود؟
حتما لازم است که هدایت تحصیلی از ابتدای تحصیل دانشآموزان رخ بدهد، یعنی دانشآموزان ما باید حتی در دوره ابتدایی نیز استعداد سنجی شوند، البته دوره متوسطه اول به طور خاص دوره استعدادشناسی است تا بدانیم دانش آموزان چه توانایی دارند، زیرا هدایت تحصیلی و شغلی در این دوره صورت میگیرد. هدایت تحصیلی در معاونت آموزش متوسطه در دوره آقای زرافشان با یک مفهومی به نام "توسعه متوازن" پیوند داده شد. توسعه متوازن این بود که در هر منطقه استان با توجه به امکانات و توانمندیهایی که آموزش و پرورش آن منطقه دارد و با توجه به نیاز بازار کار آن منطقه همکاران ما تصمیم میگرفتند که چند درصد از دانشآموزان به رشتههای نظری، فنی حرفهای و کاردانش جذب شوند. برنامه توسعه متوازن کمک بسیار خوبی برای هدایت تحصیلی بود.
وقتی فارغالتحصیلان مهندسی شانسی برای حضور در بازار کار ندارند، طبیعی است که دانش آموزان ترجیح میدهند رشته ریاضی را انتخاب نکنند و به سمت رشتههای علوم انسانی و علوم تجربی بروند.
این سوال مطرح است که چرا برخی از دانشآموزان که در زمان انتخاب رشته اولویت انتخاب در رشته ریاضی را کسب میکنند، برای ورود به این رشته تمایل ندارند؟
این که دانشآموزان این رشته را انتخاب نمیکنند چند عامل دارد؛ یک عامل گرایش خانوادهها است و عامل دیگر وضعیت اشتغال در رشتههای فنی مهندسی است که رشته پایه آن به ریاضی و فیزیک مربوط میشود. وقتی فارغالتحصیلان مهندسی شانسی برای حضور در بازار کار ندارند، طبیعی است که دانش آموزان ترجیح میدهند رشته ریاضی را انتخاب نکنند و به سمت رشتههای علوم انسانی و علوم تجربی بروند. در دهههای اخیرا گرایش شدیدی به رشتههای پزشکی به وجود آمده آن هم به این دلیل که پزشکی حرفه پردرآمدی است، اما هدایت تحصیلی و توسعه متوازن نمیتواند در مقابل فشار خانوادهها و بازار کار مقاومت کند. همانطور که میدانید در برخی از سالها مقاومت آموزش و پرورش با دخالت مقامات دیگر مواجه شده است. در مجموع علت اصلی اینکه دانشآموزان به رشته ریاضی گرایش ندارند به خاطر به وضعیت بازار کار است.
دانشآموزانی که به رشته ریاضی میروند در دروس ریاضی به نسبت دانشآموزان تجربی ضعیفترند.
با عدم استقبال دانشآموزان نسبت به رشته ریاضی آینده رشتههای مهندسی در کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
من همواره هشدار دادهام که آینده مهندسی در ایران در خطر است، به دلیل این که من هر ساله نمرات دانش آموزان رشتههای ریاضی را رصد میکردم و میدیدم که دانشآموزانی که به رشته ریاضی میروند در دروس ریاضی به نسبت دانشآموزان تجربی ضعیفترند. به تعبیر دیگر میانگین نمرههای ریاضی دانش آموزان تجربی از دانش آموزان ریاضی بالاتر است و این خطری است که ما آن را احساس میکنیم. در حال حاضر گرایش دانش آموزان به رشته ریاضی متاسفانه دچار کاهش شدیدی شده است و تا زمانی که در شاخه نظری تفکیکهای رشتهای (ریاضی، تجربی، انسانی) را داریم باید دانشآموزان ما حضور متوازنی در این رشتهها داشته باشند. ما همانقدر که به دانش آموزان تجربی نیاز داریم به دانش آموز ریاضی و علوم انسانی نیز نیازمندیم. در حال حاضر این تقاضا به هم خورده و موجب ضرر رشته ریاضی شده است. تا پایان برنامه ششم باید ۱۰ تا ۱۵ درصد دانش آموزانی که در شاخه نظری هستند به شاخه کاردانش و فنی و حرفهای بروند یعنی تا پایان برنامه ششم باید ۵۰ درصد دانشآموزانمان در رشتههای نظری و ۵۰ درصد در رشتههای فنی و حرفهای تحصیل کنند. درحال حاضر ۳۷ درصد دانش آموزان در فنی و حرفهای و کاردانش هستند که این یک عدم توازن است. عدم گرایش به رشته ریاضی ریشه در بازار کار و خانوادهها دارد و تا آن حوزهها درست نشود کوشش آموزش و پرورش به جایی نمیرسد. هم در هدایت تحصیلی و هم در بحث توسعه متوازن برنامهریزیهای دقیقی داریم، ولی این برنامهها توسط فشار افکار عمومی شکسته میشود.
یعنی هیچ ایرادی به آموزش و پرورش در تدریس و آموزش رشته ریاضی فیزیک وارد نیست و مشکلات عدم گرایش دانشآموزان به رشته ریاضی تنها به بیرون از آموزش و پرورش بر میگردد؟
بله، دبیران ریاضی، فیزیک و شیمی ما که در رشتههای ریاضی تدریس میکنند، در رشته تجربی هم تدریس دارند و این دروس با رشتههای تجربی مشترک است و آموزش و پرورش درباره آموزش دروس رشته ریاضی نُقصانی ندارد. البته آموزش و پرورش نُقصان فضا، نیروی انسانی و ... دارد، اما در برخی از شهرستانهای کشور ما تاکید میکنیم که با ۵ نفر هم کلاس درس رشته ریاضی را تشکیل دهند به این دلیل که این رشته ریاضی برای ما اهمیت دارد. در حال حاضر قبولی رشتههای ریاضی در دانشگاه بسیار راحت است، چون رشته و ظرفیت گستردهای دارد و از طرف دیگر داوطلب این رشته کم است.
در حال حاضر بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای کار و دانش مستقیم وارد بازار کار میشوند.
وضعیت اشتغال پس از فارغ التحصیلی در شاخههای فنی و حرفه ای و کاردانش چگونه است؟
زمینه اشتغال در شاخههای فنی و حرفهای و کار و دانش بیشتر فراهم است. در این گونه رشتهها دانشآموزان در مدارس میمانند تا دیپلمهایشان را بگیرند و بعد وارد بازار کار شوند. در حال حاضر بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای کار و دانش مستقیم وارد بازار کار میشوند. برخی حرفهها که در خصوص تعمیرات فنی هستند، بازار کار خوبی دارند و خود دانشآموزان نیز ترجیح میدهند دیپلمشان را بگیرند، بعد وارد بازار کار شوند، حتی اگر دیده باشید، برخی موسسات تبلیغ میکنند که دیپلم کار و دانش و فنی حرفهای میدهند که تحت پوشش آموزش و پرورش نیز هستند.
تمهیدات آموزش و پرورش برای جلوگیری از لورفتن سوالات امتحان نهایی و برگزاری یک آزمون عدالت محور چیست؟
در برخی از سالها برخی از سوالات امتحانی به صورت محدود آن هم در صبح امتحان لو رفته بود. در سالهای گذشته به این صورت بوده که سوال به حوزههای تکثیر میرفت و ممکن بود یک نفر با برنامهریزی یک گوشی موبایل را در آنجا پنهان کرده باشد، در حالی که اتاقهای تکثیر دستگاههای از کاراندازنده گوشی دارند، ولی به هر حال ممکن بود این اتفاق بیافتد. ما مناطقی را داشتیم که صبح جلسه امتحان سوال امتحانی به صورت محدود لو برود، اما به صورت گسترده نبوده و سوالات به دست همه نرسیده بود که امتحانات را مخدوش کند. با راهاندازی ارسال الکترونیک سوالات دیگر امکان لورفتن سوالات امتحان منتفی شده است. در حال حاضر ارسال سوالات کاملا الکترونیکی است و زمینه لورفتن سوالات کلا منتفی شده است و از این به بعد در آموزش و پرورش مساله لورفتن سوالات را نخواهیم داشت. در خصوص تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور باید بگویم که این مساله نیز قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است که در سال ۹۲ این قانون تصویب و در سال ۹۵ اصلاحیه به آن داده شده است. به هر حال این قانون است و باید اجرا شود، از نظر ما ارزش سوابق تحصیلی خیلی بیشتر از سوالات کنکور است. سوالات کنکور به گونهای هستند که داوطلب باید ظرف یکی دو ساعت آنها را پاسخ دهند، در حالی که سوابق تحصیلی در یک زمان طولانی کسب شده و به گونهای واقعیتر است. به هر حال ما یک دستگاه اجرایی هستیم و باید قانون را اجرا کنیم.
یعنی دانش آموزان دیگر هیچ نگرانی در خصوص لورفتن سوالان نداشته باشند؟
بله، دانشآموزان دیگر هیچ نگرانی بابت لورفتن سوالات نداشته باشند و در سال ۹۸ هم حتما امتحانات را به خوبی و با امنیت برگزاری خواهیم کرد.
قبلا اعلام کرده بودید که میانگین نمره در رشتههای نظری، فنی و حرفهای در سال سوم و پیش دانشگاهی طی سه سال ۱۲ نمره بوده است. آیا اکنون این میانگین تغییر کرده و اینکه چرا میانگین نمرات تا این اندازه پایین است؟
منظور از میانگین، میانگین همه دروس در همه استانها، مناطق کشور در پایههای سوم نظری و فنی حرفهای و پیش دانشگاهی است که جمعا ۱۲ نمره بوده است. در کشور مناطقی داریم که از این میانگین بسیار پایینترند و مناطقی داریم که از این میانگین بسیار بالاترند. حدود ۷۰۰،۸۰۰ منطقه در سراسر کشور داریم و من هیچ وقت آمار پایینترین و بالاترین میانگین را نگفتهام چون اگر بگوییم به نوعی منجر به تحقیر مناطقی میشود که میانگینشان پایین است. ما این آمار را ذکر نمیکنیم و فقط برای خودمان در نظر گرفتهایم.
به طور کل مناطق مختلف کشور چه وضعیتی از میانگین نمرات نهایی دارند؟
کاری که در پنج و شش سال اخیر انجام دادهایم، این بود که مناطق را به سه دسته سبز، قرمز و زرد تقسیم کردهایم.مناطقی که نیاز به توجه بیشتری دارند، مناطق متوسط و مناطقی که وضعیت بدتری دارند و اولویت را مناطق بدتر گذاشتیم تا از این طریق بتوانیم آموزش را بهبود ببخشیم. البته به نظر من یکی از خواص امتحانات نهایی این است که ما بتوانیم مناطقمان را با همدیگر مقایسه کنیم چون سوالات یکسان هستند بنابراین مناطق قابل مقایسهاند. اگر چه درصد قبولی ما در امتحانات نهایی بالای ۸۰ درصد است و ۸۰ درصد دانش آموزان خرداد ماه فارغ التحصیل میشوند و این نتیجه بدی نیست بلکه یک خبر خوبی است. اما این که گفته میشود میانگین نمرات پایین است، گاها به دلیل نبودن فرصتهای برابر آموزشی در مناطق محروم است. چرا که همواره فشارهای جانبی وجود داشته تا ما دبیرستان تاسیس کنیم یعنی در یک نقطهای شوراهای محل، بخشداران، نمایندگان مجلس و شوراهای شهرها اصرار داشتند که در یک نقطه خاص دبیرستان تاسیس شود. این فشارها منجر به تاسیس مدارس کوچکی شده که در خیلی از آنها دبیر مرتبط وجود نداشته یعنی در آن منطقه آنقدر دانش آموز نداریم که برای هر درس یک معلم به خصوص اعزام کنیم، لاجرم معلمی که در آن مدرسه حضور دارد تمام دروس را درس میدهد.
در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش گفته است که ما باید از مدارس کوچک به سمت مدارس متوسط و بزرگ برویم، یعنی ما الان برای تحول در آموزش و پرورش باید مدارس کوچک را به مدارس متوسط یا بزرگ تبدیل کنیم. مدارس متوسط در مناطق روستایی به معنای مدارس شبانهروزی یا روستا مرکزی است و وقتی بخواهیم همین مدرسه کوچک را تبدیل کنیم، همان فشاری که موجب تاسیس مدرسه شده بود، حالا دوباره فشار وارد میکند که مدرسه کوچک تبدیل به مدرسه بزرگ و متوسط نشود، زیرا فکر میکنند، اگر مدرسهای در آن نقطه وجود داشته باشد، پس تعلیم و تربیت در آنجا صورت میگیرد. در حالی که فضای آموزشی یکی از دهها عاملی است که میتواند به تعلیم و تربیت منجر شود.
همه جای دنیا پذیرفتهاند که شغل معلمی جزو مشاغل سخت است و منزلت بالایی دارد.
یکی از مسایلی که ابعاد مختلف جامعه ما را تحت تاثیر قرار داده بحث تحریمها است، چالش تحریمها چقدر در آموزش و پرورش تاثیر گذاشته است ؟
خوشبختانه دولت در سالهای اخیر اعتبارات آموزش و پرورش را با هر فشاری که بوده در اولویت قرار داده و تامین کرده است، حتی اگر هم تاخیری بوده در آخر پرداخت شده است. همچنین افزایشهای سنواتی نیز متناسب با بودجه در سالهای اخیر صورت گرفته است، اما ما یک عقبماندگی تاریخی در پرداختهای مربوط به آموزش و پرورش داریم و آن این است که پایه پرداخت حقوق کارکنان آموزش و پرورش از دیگر دستگاهها پایینتر است. علاوه بر این ما در دستگاههای دولتی و نهادهایی که از دولت حقوق دریافت میکنند دو نوع پرداخت داریم نوع اول پرداخت مستمر و نوع دوم به صورت پاداش و کارانه و... است. شاید دیگر نهادها و دستگاههای دولتی پرداختهای مستمرشان با آموزش و پرورش یکی باشد، اما پرداختهای غیرمستمر آنها متفاوتتر است به همین دلیل است که حقوق بیشتری دریافت میکنند. بنابراین ما یک عقب ماندگی در این زمینه داریم که مربوط به امروز نیست و باید حل شود. همه جای دنیا پذیرفتهاند که شغل معلمی جزو مشاغل سخت است و منزلت بالایی دارد. یک معلم با یک کارمند معمولی فرق دارد باید یک بار برای همیشه این مساله صادقانه گفته شود. باید نظام ویژه پرداخت معلمان برای بررسی حقوق آنها تشکیل شود چون نظام معلمی اضافه حقوق و پاداش و ... ندارد و باید پایه حقوقی آنها را باید بالا برد، همانطور که گفتم این عقبماندگی تاریخی مربوط به این دولت نیست.
دستگاههایی که با کارهای فرهنگی، هنری، حرفه آموزی، آموزشی، ورزشی و ... آموزش و پرورش موازی کاری دارند، باید حذف شوند.
آیا این مساله حل شدنی است تا دیگر معلمان از دستمزد پایین خود گلایهمند نباشند؟
این مساله قابل حل است، اما با اینکه نگرش بودجهریزان و قانونگذاران مملکت باید از این مجرا بگذرد. امکان ندارد کشور توسعه پیدا نکند، مگر اینکه آموزش و پرورش در اولویت باشد. دوم اینکه اگر انتظار داریم آموزش و پرورش کار فرهنگی و آموزش حرفهای داشته باشد.دستگاههای موازی آموزش و پرورش که در واقع با کارهای فرهنگی، هنری، حرفه آموزی، آموزشی، ورزشی و ... آموزش و پرورش موازی کاری دارند، باید حذف شوند. زیرا بودجه به دستگاههایی داده میشود که کارهای آنها در واقع جزو کارهای آموزش و پرورش است و اتفاقا آن کار را هم انجام نمیدهند به عنوان مثال به بودجههای فرهنگی نگاه کنید، موسسات و نهادهای فرهنگی در مقابل چه کسانی پاسخگو هستند؟ هیچ کس! وقتی کسی میگوید وضعیت فرهنگ چرا اینگونه است، همه به سمت آموزش و پرورش نشانه میروند اگر مشکل از آموزش و پرورش است، پس بودجه نهادهای دیگر فرهنگ و هنری را بگیرند و به آموزش و پرورش بدهند تا حوزه فرهنگ که یکی از ساحتهای سند تحول بنیادین است رشد پیدا کند. به عنوان مثال در حوزه فنی و حرفهای ما سازمان آموزش فنی و حرفهای را داریم، اما آموزش فنی و حرفهای به عهده چه نهادی است؟ آموزش و پرورش! مگر قرار نیست طبق برنامه ششم توسعه پنجاه درصد دانش آموزان به رشتههای فنی و حرفهای و کارودانش بروند؟ اما آموزشهایی که وزارت کار در سازمان فنی و حرفهای میدهد، آموزشهای کوتاه مدت ۴۵ روزه است و ما در مدارس سه سال به دانشآموزان آموزش میدهیم، اما بودجه آموزش فنی و حرفهای به ما داده نمی شود و جای دیگری خرج می شود. نتیجه این کار این می شود که هنرستانهای ما تجهیزات ندارد.
آموزش و پرورش همیشه ادعای این را دارد ما طبق قانون با افرادی که دانشآموزان را تنبیه میکنند، برخورد میکنیم، اما سوال این است که پس چرا هر از چندگاهی خبر تنبیه بدنی را میشنویم، چرا یک اقدام جدی برای جلوگیری از این آسیب در آموزش و پرورش صورت نمیگیرد؟
در هر جایی در آموزش و پرورش تنبیه اتفاق افتاده باشد و این تنبیه به مراجع بازرسی منعکس شود، آموزش و پرورش مساله را تا حد وزارتخانه پیگیری خواهد کرد. به هر حال کشور به این بزرگی با ۱۴ هزار دانش آموز و تعداد زیادی مدرسه ممکن است برای تعدادی از آنها خطایی رخ بدهد، اما باید دید که آن خطای صورت گرفته پیگیری و بررسی شده است یا خیر؟ آموزش و پرورش تا آخرین گام این خطاها را پیگیری میکند و همین موجب شده که تنبیه بدنی که جزو رایجترین اقدامات در مدرسه بوده به حداقل رسیده و الان دانش آموزان ما در امنیت کامل در مدارس هستند.
گفتوگو: اکرم رضایی ثانی