وزیر آموزش و پرورش:
کتابهای کمک درسی دمار از نظام آموزشی در آورده است
وزیر آموزش و پرورش گفت: اجازه ورود صاحبنظران را به دلایل مختلف به مدرسه نمی دهیم و نتیجه این میشود که دیوار بلندی دور مدرسه کشیدیم که صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت اجازه ورود به آن را ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سید محمد بطحایی در روز ملی پژوهش در آموزش و پرورش گفت: امیدوارم بتوانیم در آموزش و پرورش روز به روز و سال به سال گسترش فرهنگ پژوهش و برنامه ریزی برای پژوهش را شاهد باشیم.
وی با اشاره به اهمیت پژوهش در حوزه تعلیم و تربیت خاطرنشان کرد: مدرسه به عنوان رکن اساسی در تحول در حوزه پژوهش باید بیش از گذشته مورد توجه باشد اگر قوی ترین مراکز پژوهشی در آموزش و پرورش را داشته باشیم اما دامنه اثر آن به مدرسه نرسد و مدرسه با پژوهش بیگانه باشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد محور اصلی در پژوهش باید مدرسه باشد و مدرسه به یک سازمان پژوهنده تبدیل شود و تا زمانی که مدرسه به این جایگاه نرسد اگر ده ها میلیارد هم برای پژوهش هزینه کنیم باز هم بی فایده خواهد بود.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به پیام اصلی در بزرگداشت هفته پژوهش گفت: روشهای تعلیم و تربیت و یادگیری باید با پژوهش عجین شود به این معنی که تفکر پژوهشی و برنامههای آن باید در مدرسه مخاطب اصلی باشد.
بطحایی با اشاره به پیشینه پژوهش در آموزش و پرورش گفت: از حیث ساختار اتفاقات بسیاری رخ داده و افت و خیزهای بسیاری در چهل سال گذشته داشتیم اما یکی از مهمترین دلایلی که با پژوهش بیگانه بودیم به دلیل این است که مخاطب اصلی یعنی مدرسه از جلوی چشم ما کنار رفته است.تا وقتی پژوهش در مدرسه ورود نکند موفقیت در آینده با تردید مواجه است.
وی ادامه داد: تلاش هایی در طی یک الی دوسال اخیر شروع شده که تعامل بیشتر شود اما کمرنگ است. ما اجازه ورود صاحبنظران را به دلایل مختلف به مدرسه نمی دهیم و نتیجه این می شود که دیوار بلندی دور مدرسه کشیدیم که صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت اجازه ورود به آن را ندارند.
وی ادامه داد: متقابلا هم یک جور جدا بودن و برتری نسبت به آموزش و پرورش در بین صاحبنظران وجود دارد و از بالا به پایین با معلمان صحبت می کنند، گویی ما از تعلیم و تربیت چیزی سرمان نمی شود و فقط آنها متخصص تعلیم و تربیت هستند. این موانع بین مدرسه و حوزه های علمی فاصله ایجاد کرده است.بسیاری از پژوهشهایی که در دانشگاه علوم تربیتی و حوزه علمیه انجام میشود، کاملا غریبه با فضای مدرسه است و مانند دانههای غباری است که در فضا پخش شده و در آینده نظام تعلیم و تربیت تاثیرگذار نیست.
بطحایی با تاکید بر اینکه روش های ما در مدارس مربوط به 70 سال پیش است و به عبارتی ما 70 سال از تعلیم و تربیت عقب هستیم، تصریح کرد: تا زمانی که غریبگی بین حوزه های پژوهشی و مدرسه وجود دارد این معضل برطرف نمی شود. از همین رو اولویت اصلی برقراری ارتباط با مراجع علمی و مراکز پژوهشی با مدرسه است. صدها پژوهش در پژوهشگاهها در حال انجام است و پژوهشگاهها در آموزش و پرورش باید پل ارتباطی برقرار کنند نه اینکه خود پژوهش کنند، چراکه اولویت امروز آموزش و پرورش این است که واحدهای پژوهشی در آموزش و پرورش بین پژوهشگاهها و مدارس پل ارتباطی برقرار کنند.
وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: در مدرسه تلاشهای بسیاری صورت میگیرد، اما امتیاز موفقیت پژوهشگاهها و واحدهای پژوهشی در آموزش و پرورش در این است که صاحبنظران زیادی به مدرسه آمد و شد داشته باشند و در مقابل مدیران و معلمان در کارگاهها شرکت کنند و این نشانه موفقیت است و باید کاری کنیم آمد و شد بین این دو نهاد بیشتر شود.
او تصریح کرد: وقتی صحبت از تکالیف بچهها میکنیم، منظور این است که بچهها باید در خانه آن بخش از تکالیفی را که انجام دهند که منجر به تقویت تفکر و تنظیم تفکر آنها شود. ما به دانشآموزان باید سوال کردن را بیاموزیم نه پاسخ به سوال را.
وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: این ماموریت اصلی نظام تعلیم و تربیت عمومی است. بچه ها باید بیاموزند که چگونه سوال طرح کنند و پاسخ به سوال را خود بیاموزند. تکالیف ما در دوره آموزشی باید با این تغییر رویکرد به تدریج به سمتی برود که نظم تفکر را در یافتن مسائل در بچهها ایجاد کند و مهارت آنها را در این زمینه بالا ببریم. رویکردهای پژوهشی ما نیز باید به این سمت بروند.
وی با اشاره به رویکردهای آموزش و پرورش در یک سال و اندی پیش گفت: این تغییر رویکرد برگرفته از این پارادایم است که نظام تعلیم و تربیت و آموزش عمومی ما را زمینگیر کرده است. واقعاً اینکه گردن زرافه چند متر است و یا پاهای واقعی هزارپا چند عدد است چه ربطی به آموزش عمومی دارد که ما مدام این موارد را به بچهها آموزش میدهیم و از آنها میخواهیم این مسائل را حفظ کنند. این بچهها باید نوع تفکرشان را در مدرسه تمرین کنند و انتظامی که برای حل مسائل در آینده نیاز دارند در مدرسه بیاموزند. دانشآموزان باید مهارتهایی را که در زندگی بیرون از کلاس نیاز دارند در مدرسه بیاموزند.
وی با اشاره به صحبتهایش در بین خیرین مدرسه ساز گفت: چندی پیش در جمع خیرین مدرسهساز گفتم ویژگیهای فضای آموزشی با رویکردهایی جدید تغییر کند و مثالی را زدند که در برخی کشورها در معماری فضاهای آموزشی امروز طوری طراحی شده است که در برخی اوقات دانشآموزان میتوانند نیمکتها را برداشته و به صورت دایرهای روی زمین بنشینند تا گفتوگو کردن و دیالوگ کردن را به صورت چهره به چهره بیاموزند اما بعد اینطور بیان شد که وزیر آموزش و پرورش گفتهاند میخواهیم نیمکتها را از مدرسه بیرون بیاوریم و بچهها روی زمین بنشینند درس بیاموزند.
وی ادامه داد: آموزش و پرورش ما با همان نگاه و رویکرد بسیار سنتی خود یعنی همان برپا و برجا و دست به سینه نشستن پیش میرود و تا تغییر رویکرد در مدارس نداشته باشیم پلههای دادگستری ما همچنان مملو از جمعیت خواهد بود و خلوت نخواهد شد، نزاعهای خیابانی ما کاهش نمییابد و باور کنید اقتصاد و تولید ما به سامان نخواهد رسید و حرص و آز مردم در جمع کردن مایحتاجشان کم نخواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به مدالآوری دانشآموزان نخبه در المپیادهای بینالمللی گفت: یکی از افتخارات ما این است که دانشآموزان بیشترین مدالها را در المپیادها کسب میکنند و همیشه ممتاز بودهاند البته خدا را برای این امر شاکریم اما بسیاری از کشورهای دیگر که تعداد مدالهای المپیادشان از ما کمتر است ناهنجاریهای اجتماعیشان یکدهم ما هم نیست، آسیبهای اجتماعیشان بسیار کمتر از آسیبهای اجتماعی کشور ما است و با معضلاتی که ما روبرو هستیم روبرو نیستند و اینها سوالاتی است که شما باید به آن بیندیشید و فکر کنید و برای آن راهحل پیدا کنید، نکند ما سرگرم مدالهای رنگارنگی شدیم که در المپیادها به دست میآوریم و از چیزهای دیگر غافل شویم.
وی با اشاره به کتابهای کمک درسی گفت: کتابهای کمک درسی دمار از نظام آموزشی ما در آورده است. من دشمنی با هیچ ناشری ندارم و با هیچ فردی که آزمون برگزار میکند دشمن نیستم اما این را یک سم میدانم برای رویکردی که باید آن را اصلاح کنیم. سمی که آثار خود را برجای گذاشته و باید تلاش کنیم تا به تدریج از نظام تعلیم و تربیت ما خارج شود. افتخار ما این است که پیشینه نظام تعلیم و تربیت ما برآموزههای دینی است؛ آموزههایی که مملو از نکات تربیتی دقیق و اثربخش است اما ما همه را کنار گذاشتهایم و بچهها را در یک سطح نگه میداریم و با شلیک یک تیر میگوییم بدوید و هرکس در این مسابقه اول نشود و نتواند به خط پایان برسد آدم ناتوانی است و از همه جا رانده و مانده است. بچهها این چنین از کلاس اول ابتدایی مورد حقارت قرار میگیرند و آن وقت توقع داریم این آدمی که به 25 سالگی رسیده بالاترین فضائل اخلاقی را از خود در جامعه نشان دهد.