اندرحکایت تغییرات دمبهدم در شهرداری تهران؛
دومین «محمدعلی» هم میرود؟!
یکی از انتقاداتی که به شهرداری تهران میشود، تغییرات مدیریتی در سطوح مختلف آن است. از شهردار گرفته تا سطوح پایین مدیریتی مدام در حال تغییر هستند و با تغییر هر مدیر، تیم زیرمجموعه او نیز تغییر میکند و بسیاری از طرحها ناقص میمانند. این یک آسیب مهم محسوب میشود؛ آن هم در کشوری که مدیران، مجموعه تحت مدیریت را ملک طلق خود میدانند و در هر موردی به صورت سلیقهای تصمیمگیری میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به گفته کارشناسان، میانگین عمر مدیریت در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بسیار کوتاه است. یک مدیر میآید طرح و برنامه میریزد و طولی نمیکشد که مدیر بعدی میآید و طرحهای قبلی را باطل میکند. دوباره طرح ریخته میشود و هنوز نطفه طرح جدید منعقد نشده که باز مدیر عوض میشود و همراه او طرحهایش هم از حوزه مربوطه بیرون میروند. آنقدر این تغییرات در شهرداری تهران ادامه یافته که بسیاری از طرحها و برنامهها در این نهاد مدیریت شهری هرگز به نتیجه نرسیدهاند.
آغاز تغییرات اساسی پس از پیروزی 21 بر هیچ اصلاحطلبان در شورای شهر
البته به گفته حسن خلیلآبادی (رئیس کمیته میراث فرهنگی و گردشگری شورای اسلامیشهر تهران) وضعیت شهرداری تا چندی پیش به این شکل نبود و از آنجا که اصولگرایان حدود 14 سال در راس این نهاد بودند، یک نوع زیبایی ظاهری میتوان در شهر تهران یافت.
این مشکل شهرداری پس از رفتن اصولگرایان شروع شده است. محمدعلی نجفی ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، توسط اعضای پنجمین دوره شورای اسلامیشهر تهران به عنوان گزینه نهایی شهرداری تهران برگزیده شد. او در اول شهریور ماه با شروع به کار رسمیشورای شهر پنجم به عنوان شهردار جدید تهران انتخاب و در پنجم شهریور با دریافت حکم از وزارت کشور، رسما به عنوان شهردار کار خود را آغاز کرد و جایگزین محمدباقر قالیباف شد؛ اما در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ از سمت خود استعفا کرد. علت استعفای نجفی را بحث بیماری وی عنوان کردند اما به گفته مشاور رسانهای او، بیماری علت اصلی نبود. برنامه برج میلاد، یک سناریوی از پیش طراحیشده بود.
مشاور رسانهای نجفی در این رابطه به ایلنا میگوید: جریان اصلاحطلب بعد از پیروزی ٢١ بر هیچ در انتخابات شوراها، تحلیل درستی انجام نداد و نتوانست ارزیابی درستی از این مطلب داشته باشد که مخالفتهایی که با آمدن نجفی میشود، در نهایت منتج به نتیجه خواهد شد. در واقع غرور و سرخوشی پیروزی ٢١ – هیچ، شورا را به این نتیجه رسانده بود که هر کسی را انتخاب کنند، میتواند به کار خود ادامه دهد.
این همان سخنی است که برخی درخصوص بازنشستگی شهردار تهران نیز به آن اشاره میکنند. تغییرات شهرداری تهران پس از رفتن نجفی هم متوقف نشد. نجفی 7 ماه در شهرداری تهران مستقر بود و پس از او محمدعلی افشانی روی کار آمد. همزمان با با آمدن محمدعلی افشانی در شهرداری تهران، بحث قانون منع بهکارگیری بازنشستگان بالا گرفته بود. اما این موضوع، محل بحث و مناقشه افراد مختلف قرار گرفت؛ چراکه به گفته برخی، شهرداری مستقل از دولت است و این قانون برای دولت تصویب شده است. مخالفان بازنشستگی شهردار تهران معتقدند که شهردار از سوی شورای شهر تهران مشخص میشود و اعضای شورای شهر نیز از طریق مردم انتخاب میشوند؛ بنابراین دلیلی ندارد شهرداری که منتخب مردم است، از سوی مجلس به عنوان بازنشسته تلقی و عزل شود.
حجت نظری (عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران) در این رابطه میگوید: جریان رقیب از ابتدا سناریویی برای مدیریت شهری برنامهریزی کرد تا ما نتوانیم ثبات مدیریتی داشته باشیم و متاسفانه گاهی در خود شورا هم بعضی از ما دچار این خطای استراتژیک شدیم و در مسیری که جریان رقیب طراحی کرده بود، قدم گذاشتیم. شاید هنوز هم برخی همکاران ما ناخواسته همین مسیر را طی میکنند.
طرحهایی که ناقص ماندند، آسیب دیدند یا خمیر شدند!
اما صرفنظر از اینکه چه عاملی سبب تغییر شهرداران تهران میشود، باید بررسی کرد که این تغییر به نفع مردم است یا به ضرر آنان؟
حسن خلیلآبادی معتقد است: در سطح کلان کشور مثالهای فراوانی در زمینه آثار زیانبار تغییر مدیریتی وجود دارد. در دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد برنامه چهارم توسعه کشور را به بهانه غربزدگی خمیر کردیم و دور ریختیم. اینکه نفت به بشکهای 140 دلار رسید و بعد تورممان به 50 درصد رسید، به دلیل اجرای سلیقهای برنامهها بود.
وی اضافه میکند: نحوه اجرا و سیستم توسعه مترو و هزینههای آن در سالهای اخیر با زمان آقایهاشمیقابل مقایسه نیست و نمونه این امر را میتوانیم در میراث 8 هزار ساله چشمهعلی ببینیم که به دلیل نگاه غیرفنی در احداث مترو آسیب دیده است.
اکثریت اعضای شورای شهر تهران بر این اجماع رسیدهاند که دلیلی ندارد شهردار تهران تغییر کند و این به نفع شهر نیست. حجت نظری (عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران) در این رابطه میگوید: تغییر مدیریت به طور سلسلهمراتبی و دنبالهدار به تمام مجموعه شهرداری تهران رسوخ میکند؛ یعنی با جایگزینی شهردار، فقط یک نفر تغییر نمیکند؛ بلکه دهها و شاید صدها مدیر زیرمجموعه نیز تغییر میکند.
وی ادامه میدهد: ثبات مدیریت در شهرداری تهران باید اولویت همه برنامهها باشد؛ چراکه زمان طولانی که آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران داشت به او این امکان را داد که پروژههای مدنظر خود را اجرا کند؛ شاید اگر ایشان هم دو سال شهردار تهران بود، هیچیک از کارهایی را که به آنها میبالد - که البته باید در مورد خوب بودن یا خوب نبودن این پروژهها و کیفیت اجرای آنها در جای خود صحبت شود - نمیتوانست انجام دهد.
مجید ابهری (مدیر سابق طرح شهر بدون گدایم آرزوست) هم به ایلنا میگوید: طرح «شهر بدون گدایم آرزوست» مربوط به کارآفرینی برای متکدیان بود. قرار بود از خیرین و تشکلهای مردمیبرای متکدیانی که توانایی نسبی دارند دعوت کنیم تا کارآفرینی صورت بگیرد و مثل تبریز شهر بدون گدا ایجاد شود که متاسفانه با تغییرات مدیریتی در سازمان خدمات اجتماعی شهرداری این طرح در نطفه خفه شد. مدیر بعدی هم طرح را ادامه نداد؛ چراکه کارها در شهرداری و سازمانهای دیگر به صورت سلیقهای انجام میشود و کار روی برنامه کار انجام نمیشود.
گاهی هم تغییر خوب است
آنچه گذشت، همه در حکایت آسیبهایی است که تغییرات مدیریتی باعث میشود. اما تغییر مدیریتی به طور مطلق بد نیست و گاهی خیرهایی هم در آن هست. حجت نظری با بیان اینکه گاهی تغییر مدیریت سبب اتفاقات مثبتی هم میشود، میگوید: در دوره مدیریت شهری قبلی مصوبهای در شورای اسلامیشهر تهران تحت عنوان برجباغها داشتیم که براساس آن خیلی از باغهای تهران از بین رفت. با تغییر مدیریت شهری، یکی از اتفاقات شگرف این بود که این مصوبه لغو شد. این مسیری بود که طراحی شده بود و مدیریت قبلی گمان میکرد اگر در تهران بتون روی بتون سوار شود، به معنای پیشرفت است. اما مدیریت جدید این اعتقاد را نداشت و با این تغییر، آن مسیر هم به گونهای متفاوت دنبال شد.
چرا با تغییر مدیر، برنامهها بر باد میروند؟
اینکه با تغییر مدیر یک شوک به مجموعه وارد شود و برخی کارها برای مدتی معلق شود طبیعی است اما اینکه طرحها به طور کامل تعطیل شوند، امری است که تنها میتوان در کشورهای جهان سوم یافت!
حسن خلیلآبادی در این خصوص میگوید: در کشور ما کارها به صورت سلیقهای انجام میشود. برخی اوقات نوع نگاه مدیر به برنامهها و شیوه عملکرد او با مدیر قبلی متفاوت است و به لحاظ اینکه ما برنامهمحور نیستیم، تاثیرگذاری اشخاص در برنامهها زیاد خواهد بود.
حسن لطفی (عضو کمیسیون اجتماعی مجلس) هم میگوید: اگر قطار روی ریل باشد، راننده آن چندان مهم نیست. مهم ریل است؛ اگر ریل درست باشد، هرکسی میتواند قطار را در مسیر خود هدایت کند. ممکن است یک مدیر قطار را با سرعت به هدف برساند و مدیری دیگر با تاخیر حرکت کند و قطار را دیر به مقصد برساند اما آنچه که مهم است، ریلگذاری درست و برنامه اساسی است. اگر ساختار درست باشد، مدیر بعدی نمیتواند آن را بر هم بزند.
منتظر نظر مجلس باید بود
برای روشن شدن وضعیت شهردار تهران، شورای شهر منتظر نظر وزیر کشور است. اما چندی پیش رییس دیوان محاسبات عالی کشور با اشاره به استعلام وزارت کشور از این نهاد درخصوص شمولیت یا عدم شمولیت قانون منع بکارگیری بازنشستگان نسبت به شهردار تهران گفت: همه شهرداران کشور ازجمله شهردار تهران مشمول قانون جدید منع بهکارگیری بازنشستگان هستند.
همین سخنان سبب شد برخی این جمعبندی را داشته باشند که محمدعلی افشانی از شهرداری تهران خواهد رفت اما جلیل رحیمیجهانآبادی (عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی) میگوید: تفسیر قانون عادی با مجلس است و با رییس دیوان محاسبات نیست. اگر ابهامیوجود داشته باشد، مجلس باید رفع ابهام کند.
سیدهفاطمه ذوالقدر (نماینده مردم تهران در مجلس) نیز گفته است: باید در این زمینه از اداره قوانین مجلس سوال کنیم، اگر مجلس تشخیص بدهد که نیاز به ارائه استفساریه است این کار در مجلس یا از سوی شورای عالی استانها انجام خواهد شد ولی ممکن است هیئت رئیسه مجلس و اداره قوانین نظرشان این باشد که این قانون شامل شهرداران هم میشود در این صورت قانون نیاز به تفسیر نخواهد داشت و باید اجرایی شود.
از قضا نظر شهردار تهران هم همین است. محمدعلی افشانی بهتازگی درخصوص احتمال بازنشستگی یا عدم بازنشستگی خود گفته است: در حال حاضر دیوان محاسبات یک نظر دارد، شورای شهر تهران یک نظر دارد، اما آنچه که نهایتا مبنای تصمیمگیری خواهد بود، نظر مجلس شورای اسلامیاست.
به هر حال همچنان باید منتظر بود تا مسئولان کشور نظر خود را معلوم کنند و مشخص شود دومین محمدعلی هم از شهرداری تهران رخت برمیبندد یا ابقا خواهد شد؟