مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر:
هیچ نهاد و جریانی نباید به خود اجازه دهد که کودکان بیگناه قربانی جنگطلبان شوند
مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر تاکید کرد: چهار ژوئن روزی است که هیچ نهاد و جریانی نباید به خود اجازه دهد که کودکان بیگناه قربانی جنگطلبان شوند.
به گزارش ایلنا، شَری نجفی، مدیرعامل انجمن یاری کودکان در معرض خطر در یادداشتی به مناسبت ۱۴ خرداد (۴ ژوئن) روز جهانی کودکان قربانی تجاوز و جنگ نوشت:
جنگ و صلح مترادف خیر و شر، و بازخورد هر دو در مسیر زندگی است. انتخاب با ماست. یا باجنگ میخواهیم به صلح برسیم و یا با صلح میخواهیم زندگی کنیم. هر دو در نهان و آشکار خود، با دو رفتار متفاوت به آن میرسند. اما فرآیندی که هر کدام طی کرده و اثری که برجا میگذارند تعیینکننده سرنوشت یک فرد و یا گروه کوچک و بزرگ و یا یک ملت است. اولی در خانواده، سنت، سیستم قلدرمآب، خودشیفته و بدون احترام به حق دیگران و در شرایط ناامن آموزش دیده وزندگی کرده، اما دومی در شرایط آموزشی با حفظ احترام به حقوق فردی و اجتماعی و در امنیت رشد کرده است. تمام جنگها وصلحهای کوچک و بزرگ مبنایی جز این ندارند. اولی در فرآیند خود و در نهایت ویرانی و از هم پاشیدگی در ابعاد کوچک خانواده و یا محله، مرزها و کشور را با خود دارد. دومی با شیوه و رفتار صلحآمیز، چیزی را ویران نمیکند و برای همه کس و همه چیز حق و احترام قائل است و کودکان از هر حیث مورد حمایت و امنیت قرار میگیرند. اولی و دومی هر دو پایهگذاران جنگ و یا صلح در یک خانواده، نظام آموزشی و سیستم حکومتی هستند. هر دو براساس پیشینه و خواستگاهشان، سرنوشت چند کودک و یا چندین میلیون کودکِ انسان و محیط زیست یک جامعه کوچک و یا بزرگ را رقم میزنند.
کودکانِ جنگ و کودکانِ صلح آینده بد و آینده خوب یک سرزمین هستند.
کودکانِ در شرایط جنگ خشونتی را تجربه میکنند که آثار مخرب آن به راحتی زدوده نخواهد شد و یا اصلا زدوده نخواهد شد. مهمترین ویرانی جنگ تخریب روان کودکان است که بیهیچ درکی از شرایط، در اوج بیپناهی، زندگی تلخ و زهرآلود را تجربه میکنند. معادلهای غیرمنطقی جایگزین منطق طبیعی زندگیشان میشود. پریشان و به ریخته است آنچه که به سرش آمده و اعصاب و روانش را در هم ریخته با هیچ برنامه و نعماتی دیگر به راحتی درمانپذیر نیست. هزینه جبران آن سر به فلک میزند چه رسد به اینکه در شرایط ناامنتری بخواهد زندگی کند و امنیت فردی، اجتماعی واقتصادی نداشته باشد. او بی آنکه بخواهد، زندگی و کودکیاش مورد دستبرد واقع شده. بیآنکه بخواهد مورد انواع تجاوزات جسمی، احساسی، روانی، عاطفی و اجتماعی واقع شده. سلامت جسم و روانش به هم ریخته، گرسنگی و بیپناهی کشیده. بیآنکه بداند و بخواهد خشونت و جنگ به او تحمیل شده. بیرحمانه قربانی شرایطی شده که از آنِ او نیست. ترسهای متفاوت به سراغش آمده و بعد از جنگ هم ویرانی و فقر نصیب او و خانوادهاش شده. بعد میخواهد زندگی کند درچه شرایطی؟ بیکاری و فقر خانوادهاش را در معرض خطر قرار داده! همه تعلقات او در زیر چکمهها و سلاحهای خونین از بین رفته! آیا او انسان سالمی خواهد بود؟ آیا او انسان سالمی خواهد زیست؟ و با جبران نشدن اثرات جنگ و خشونت و نبود امنیتِ زندگی، میتوان انتظار داشت که دنیای اطرافش را دوست داشته باشد و خود را متعلق به جایی بداند که هیچ گونه امنیتی به او داده نشده! و برای جایی دل بسوزاند که زندگی و کودکیاش را تباه کردهاند!
جنگ جز برای خودکامگی عدهای تولید نمیشود. در شرایط جنگ و گریز، و در شرایط ناامنی و ترس فقط و فقط جنگطلبان و قلدرها و سودجویان هستند که به بهانه صلح، برای مقطعی از کنارِ ویرانی و قحطی استفاده کرده و ملتی را تا نسلها پریشان و ناتوان میکنند.
چهار ژوئن روزی است که هیچ نهاد و جریانی نباید به خود اجازه دهد که کودکان بیگناه قربانی جنگطلبان شوند.
کودکان سرباز نیستند.
کودکان جنگطلب نیستند.
کودکان باید از مناطق جنگی و مرزها دور و در شرایط امن حمایت شوند.