یادداشت سردار منتظرالمهدی؛
"کروزو درمانی" کنید و زندگی را در آغوش بکشید

معاون فرهنگی اجتماعی فراجا با اشاره به برخی از راهکارهای برون رفت از غم و اندوه، طی یادداشتی نوشت: شاید هیچ انسان بالغی را نیابیم که در زندگانی با غم و اندوه مواجه نشده باشد و میدانیم که گاهی از صعوبت ها و دشواریها، با تابآوری روانی، طرح و تدبیر عقلانی و احیای احساسات از غم به شادی میتوان گذر کرد.
به گزارش ایلنا، سردار سعید منتظرالمهدی با تاکید بر این که اگر غم و اندوه رو به فزونی نهاد، لازم است اقداماتی انجام داد؛ در ادامه یادداشت آورده است: باید کاری کرد که رنجوری و غمگینی، ذهن و روان را در دام اندوهِ شدید فرو نغلطاند. کاهش سطح فعالیت، لذت نبردن، اختلال در خواب و اشتها، احساس بیقراری، خستگی، فرسودگی و گاهی افکار مرگ و "افسردگی" و حتی شکل خفیفتر آن "ملانکولیا" در کمین این گونه افراد است.
برخی از راهکارها در سفر به سوی شادابی و در آغوش کشیدن زندگی به اختصار در زیر میآید:
یادگیری مهارت شاد بودن؛ به منزله تقویت رفتارهای مثبت خویش، مشاهده افراد شاد و الگوگیری از آنها ، کم اهمیت تلقی کردن رخدادهای ناخوشایند و ... از جمله راهکارهای برون رفت از غم و اندوه است.
بیرون شدن از" تعارضِ" خاموش یا فعالی که روح و روان را آزرده میسازد چه این تعارضات، بین فردی یا درون فردی باشد.
تسلیم شرایط اسفناک و نامطبوع نشدن و بهرهگیری از مغزِ شگفتانگیز و همچنین پرهیز از محفل افسردهدلان که مدام از رنج، بیچارگی و ناامیدی و فلاکت می گویند و ذهن و مغز ما را آلوده و سمی میسازند و صد البته پیوستن به جماعت خوشخو از دیگر راهحلهای زندگی توام با نشاط است.
فراموش نکنیم دیدن دنیا با عینک روشن، لذت بسیاری داشته و باعث میشود زیباییهای جهان را به نظاره بنشینیم؛ عینکهای دودی یا همان "نگاه و نگرش منفی" ، یادآوری تجارب تلخ، تاریک و رنجآورِ گذشته، روان آدمی را اسیر کج خلقی میسازد.
تبدیل مغز به یادگیرنده دائمی که به مثابه یک گیاه سرسبز، پر طراوت و در حال رشد است و همچنین فعالیت موفقیتآمیز که موجب افزایش سوتونین مغز شده، باعث میشود احساسات منفی از بین رفته ، ذهن و جسم ما سرشار لذت و خوشی شود. پس تحرک بیشتر و انجام فعالیتی که بر آن تسلط داریم از سلولهای خاکستری مغز مراقبت میکند.
"کروزو" درمانی یا همان دیدن نیمه پر لیوان و جایگزینی افکار مثبت با منفی؛ راه دیگری برای نجات از غم و افسردگی است.
خویشتن پذیری به جای خویشتن آزاری و دست برداشتن از سرزنش و نکوهشِ مداوم، سببساز تغییرات مثبت و در نهایت جلا بخشیدن به روح و روان فرد میشود.
در نهایت اینکه در همه ایام و سنین میتوان به سلولهای خاکستری مغز کمک کرد تا از نو برنامه نویسی کنند و از آن طریق نه تنها هیجانات منفی، تلخ و افسردهساز را از میان برانند بلکه روان را فرصت دهند تا با سرور و شادی زندگی را تجربه کنند.